آیا تراکتور واقعا بیپول شده است؟
مخالفت دنبالهدار تبریزیها با تداوم لیگ برتر، 3مصاحبه و البته چند نشانه دیگر
بهروز رسایلی
اگرچه حتی تاریخ و تقویم برگزاری مسابقات لیگ برتر هم اعلام شده، اما همچنان از سمت تبریز صدای ساز مخالف به گوش میرسد. در حقیقت اعلان رسمی ازسرگیری مسابقات باعث ازبینرفتن کمپین مخالفان شده، اما مدیران باشگاه تراکتور همچنان در برابر پذیرش این تصمیم مقاومت میکنند. دلایل این مخالفت میتواند متعدد باشد. فرضیه اول نگرانی برای جان بازیکنان است؛ استدلالی که خود باشگاه قویا روی آن تکیه دارد. با این حال همانطور که از ابتدا هم در این مورد تشکیک شده، بهنظر نمیرسد مشکل تراکتور واقعا همین باشد. مثلا بازیکنان پرسپولیس هم حتما جان خودشان و عزیزانشان را بیشتر از هر عنوانی دوست دارند، اما وقتی متفقالقول روی ادامه بازیها پافشاری میکنند، روشن است که مسئله سلامتی، دستاویزی بیش نیست. از طرف دیگر ممکن است بحث جایگاه جدولی به میان بیاید. تراکتور شانس چندانی برای قهرمانی ندارد و ممکن است در صورت ادامه مسابقات حتی سهمیه فعلی آسیاییاش را هم از دست بدهد. بله این منطقی است، اما یادمان نرود آنها به نیمهنهایی جامحذفی رسیدهاند و میتوانند برای دومینبار قهرمان این مسابقات شوند. این موفقیت حتی میتواند بهعنوان نخستین جام زنوزی در دوران باشگاهداریاش طعمی متفاوت برای مالک تراکتور داشته باشد. بنابراین باید ریشه اینهمه مخالفت را جای دیگری جستوجو کرد؛ آنجا که فرضیه کاهش منابع مالی باشگاه تراکتور به میان میآید. برخی بر این باورند که باشگاه در پی لغو مسابقات است تا به این ترتیب یکسوم از دستمزد بازیکنانش را به آنها نپردازد و از لیست هزینهها بکاهد. آیا واقعا مشکل اصلی همین است؟ آیا پولدارترین باشگاه 2سال گذشته فوتبال ایران واقعا دچار تنگنای مالی شده است؟ شاید مسئله اساسی همین باشد.
سلامتی، اما کمی هم پول!
اگرچه مدیران تراکتور دائما از مسئله اولویت جان بر جام بهعنوان دلیل اصلی مخالفتشان با ازسرگیری لیگ سخن میگویند، اما در همین مصاحبههای سریالی هم میتوان ردی از استدلالهای صرفهجویانه پیدا کرد. بهعنوان مثال روز چهارم اردیبهشت در بخشی از بیانیه باشگاه تراکتور در مخالفت با تداوم لیگ آمده است: «اینجا که خبری از اسپانسرهای آنچنانی، حق پخش تلویزیونی، پیشفروش بلیت مسابقات و درآمد نیست. اینجا سروته فوتبال فقط هزینه است و تیمها درصورت لغو مسابقات، نهتنها ضرر مالی نمیبینند، شاید وضعیت مالیشان، بهتر هم شود.» همچنین میرمعصوم سهرابی، مدیرعامل تراکتور در مصاحبه روز 31فروردین در مورد کسر دستمزد بازیکنان در صورت لغو لیگ گفته بود: «در لیگهای معتبر دنیا حقوقها هفتگی و ماهانه پرداخت میشود، اما در ایران قراردادها فصلی است. به همین دلیل باید شیوهنامه پرداخت دستمزد بومیسازی شود. در مجموع هر تصمیمی فدراسیون بگیرد ما از آن تبعیت میکنیم.» نهایتا در بخشی از مصاحبه روز 28اردیبهشت معصومی هم آمده است: «مسئولان مطمئن باشند باشگاههایی که خواستار لغو مسابقات شدهاند، متوجه پیامدهای آن هستند و قطعاً با بازیکنانشان درخصوص مابقی قرارداد تفاهم خواهند کرد.» مطالعه این سطور نشان میدهد کاستن از هزینه ناشی از دستمزدها اگر هدف اصلی مخالفت تراکتور با ادامه لیگ نباشد، در این حجم از اصرار بیتأثیر هم نیست.
علائم ریاضت اقتصادی در تراکتور
مسئله اما فقط مخالفت با ازسرگیری لیگ نیست؛ چه اینکه برخی نشانههای دیگر هم از کاهش منابع مالی در تراکتور یا حداقل سختشدن ادامه ریختوپاشها برای مالک این باشگاه حکایت دارد. یادمان باشد محمدرضا زنوزی بعد از همکاری با چند سرمربی گرانقیمت و بینالمللی، سرانجام به عقد قرارداد قطعی و بلندمدت با ساکت الهامی رضایت داد. این همان زنوزی است که سال گذشته در شرایط مشابه حتی با نتایج نسبتا خوب محمد تقوی هم راضی به قطعیکردن قرارداد او نشد و باز دنبال مربی خارجی رفت. مالک تراکتور همچنین برای نخستینبار نسبت به شکستهای حقوقی پیاپی باشگاه و غرامتهای سنگینی که میپردازد، ابراز خشم کرده است. کنار هم چیدن این مسائل و البته توجه به اظهارنظر چندی قبل زنوزی که با لحن عصبی از تحویلدادن باشگاه در پایان فصل سخن گفته بود، شاید نشان از فرارسیدن عصر ریاضت اقتصادی در تراکتور داشته باشد. نه اینکه اصلا پول نباشد، پول هست، ولی ظاهرا کم است!