• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
یکشنبه 28 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 100923
+
-

کلیپ خیالی، متهم به قتل را به دردسر انداخت

کلیپ خیالی، متهم به قتل را به دردسر انداخت

وقتی قاتل برای دوستش تعریف کرد که در اینستاگرام کلیپی از یک جنایت هولناک دیده که 3نفر به بهانه سرقت طلا، پیرزنی را به قتل رسانده‌اند، در حقیقت از ماجرای جنایتی می‌گفت که خودش چند روز قبل‌تر رقم زده بود.

به گزارش همشهری، بعد از ظهر جمعه، زنی 70ساله در خانه‌اش در جنوب شرق تهران به قتل رسید و وقتی ماجرای جنایت به پلیس گزارش شد، تیمی از کارآگاهان به همراه قاضی مصطفی واحدی، کشیک جنایی پایتخت راهی محل حادثه شدند. زن 70ساله با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود و داخل خانه‌اش کاملا به‌هم ریخته بود و ظاهرا همه طلاهای وی به سرقت رفته بود.
نخستین کسی که با جسد خونین مقتول روبه‌رو شده بود، پسر وی بود. او که در ابتدا کاملا شوکه شده بود، کمی که آرام‌تر شد به کارآگاهان گفت: مادرم تنها زندگی می‌کرد و چون در جوانی از علم مامایی و کارهای شکسته بندی سررشته داشت، معمولا زنان زیادی به خانه‌اش رفت‌وآمد داشتند. اما از 3-2ماه قبل که کرونا در ایران شایع شد، دیگر هیچ‌کس به خانه او رفت‌وآمد نمی‌کرد و اکثر اوقات تنها بود.
او ادامه داد: با این حال من و برادر و خواهرانم مدام به او سر می‌زدیم و هرچه می‌خواست برایش تامین می‌کردم. به‌خاطر بیماری کرونا و استرسی که از تنهایی او داشتیم یک دوربین در خانه‌اش نصب کردیم تا برای حفظ سلامتی‌اش کمتر به خانه‌اش برویم و در عوض از طریق دوربین او را زیرنظر داشته باشیم که اگر مشکلی به‌ وجود آمد فورا خودمان را برسانیم. از وقتی دوربین را نصب کرده بودیم خیالمان راحت بود؛ با این حال مادرم هر وقت کاری پیش می‌آمد به من زنگ می‌زد. او آخرین بار به من زنگ زد و گفت یکی از بچه‌های محل که پسری جوان است زنگ خانه را زده و می‌گوید برای کمک معیشتی چند بسته غذا آورده است. مادرم به من زنگ زده بود تا بپرسد که بسته معیشتی را تحویل بگیرد یا نه؟ من از همه جا بی‌خبر گفتم تحویل بگیرد، اما نمی‌دانستم که چه سرنوشتی در انتظار مادرم است. بعد از آن دیگر مادرم جواب تلفنش را نداد و من فورا به سراغ دوربین رفتم، اما تصویری از خانه مادرم وجود نداشت. این یعنی دوربین تخریب شده بود و من که به‌شدت نگران شده بودم خود را به خانه مادرم رساندم، اما ناباورانه با جسد خونین او روبه‌رو شدم. از سوی دیگر دوربین نیز به سرقت رفته بود و قاتل پس از قتل مادرم، تمام طلاهایش را از دست و گردن او کشیده و دزدیده بود. من شکی ندارم که همان پسر جوانی که مادرم می‌گفت بچه همین محل است و کمک معیشتی آورده به این جنایت دست زده است.

بازداشت یک متهم
هر چند دستگاه ضبط تصاویر دوربین مداربسته سرقت شده بود، اما کارآگاهان برای یافتن سرنخی از قاتل، راهی محلی شدند که بسته‌های معیشتی در آنجا تهیه شده بود. آنها با پرس و جو از اهالی محل به پسری 21ساله رسیدند که احتمال می‌رفت وظیفه انتقال بسته معیشتی به خانه مقتول را داشته است. او دستگیر شد اما در تحقیقات گفت که بسته کمک ‌معیشتی را از مسئول مسجد محله دریافت کرده تا به پیرزن برساند، اما از قتل خبری ندارد و نقشی در جنایت ندارد. با این حال شواهد علیه او بود و قاضی دادسرای جنایی تهران دستور بازداشت وی را صادر کرد.

ماجرای کلیپ، یک جنایت 
تحقیقات کارآگاهان جنایی در پرونده ادامه داشت و آنها برای کشف حقایق و افشای راز قتل به بررسی مکالمات تلفنی پسرجوان که تنها مظنون پرونده بود پرداختند تا شاید سرنخی که ثابت کند او قاتل است به‌دست آورند. او آخرین بار با یکی از دوستانش تماس گرفته و با او قرار ملاقات داشت. همین کافی بود تا مأموران به تحقیق از دوست تنها مظنون پرونده بپردازند و او سرنخی مهمی را پیش روی تیم تحقیق قرار داد. وی گفت: آخرین بار یعنی درست شبی که زن 70ساله به قتل رسید، محمود(متهم پرونده) که دوست و بچه محلمان است و حالا به اتهام قتل بازداشت شده، نزد من آمد. شروع کردیم به صحبت کردن و او حرف عجیبی زد. او می‌گفت روز قبل در اینستاگرام کلیپ یک جنایت دیده است؛ می‌گفت که 3نفر به بهانه کمک معیشتی وارد خانه یک پیرزن شده و پس از قتل وی، طلاهایش را سرقت کرده‌ بودند. وقتی محمود این ماجرا را برایم بازگو کرد کنجکاو شدم و از او خواستم کلیپ را به من نشان بدهد اما گوشی‌اش را باز کرد و هرچه جست و جو کرد فیلمی پیدا نکرد. می‌گفت روز قبل به‌صورت اتفاقی در یک پیج عمومی این کلیپ را دیده است، اما حالا پیج را پیدا نمی‌کند. بعد از این دیدار شنیدم که پیرزنی را در محله مان به قتل رسانده‌اند و طلاهایش را سرقت کرده‌اند. چند ساعت بعد هم خبردار شدم محمود را دستگیر کرده‌اند که با توجه به تعریف‌کردن این ماجرا حدس می‌زنم آن روز داستان جنایتی را که خودش مرتکب شده بود برایم شرح داده بود.
پس از تحقیق از پسر جوان معلوم شد که اصلا کلیپی درباره این جنایت وجود نداشته و متهم پرونده احتمالا درباره جنایتی صحبت کرده که خودش  آن را رقم زده بود. به این ترتیب او که مدعی است قاتل نیست، در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا با انجام تحقیقات بیشتر راز این جنایت آشکار شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید