دسترسی نابرابر به امکانات و فرصتها والیبال زنان را به سایه رانده است
اسپکهای نیمبها
لیلی خرسند- خبرنگار
والیبال ایران در سالهای اخیر به عنوان یکی از قدرتهای جهان مطرح شده است؛ البته منظور ما در اینجا والیبال مردان است که در جهان اینچنین شناخته شده؛ اما چرا والیبال زنان حتی در سطح آسیا هم مطرح نیست؟ کارشناسان دلایل زیادی را برای این فاصله میآورند.
والیبال زنان نه لیگ پررونقی دارد، نه تیم ملی قدری و نه مدیریت با ثباتی. شاید گفته شود در این یکی دو سال تعداد قابل توجهی از زنان در کشورهای اطراف لژیونر شدهاند و این شرایط رشد آنها را نشان میدهد اما واقعیت این است که آنها هم در لیگهای دسته پایین و در سطح پایینتر تیمها بازی میکنند.
بهترین مقامی هم که والیبال زنان ایران در آسیا به دست آورده، مقام هفتمیای بود که سال قبل اتفاق افتاد. دلایل مختلفی برای این درجا نزدنها مطرح است. از ظرفیت پایین والیبال زنان و بیثباتی مدیریتی گرفته تا بیتوجهی فدراسیون و انبوهی از دلایل دیگر. کارشناسان والیبال مهمترین موانع پیش روی والیبال زنان را بررسی کردهاند.
مدیر قوی نداریم
در روزهایی که فدراسیون والیبال تغییرات مدیریتی داشته و همه منتظرند تا نایب رئیس زن هم انتخاب شود، توقع زنان این است که فدراسیون توجه ویژهای به آنها داشته باشد و با انتخاب مدیر قابل قبول، آنها را از درجا زدنها نجات بدهد. در سالهای اخیر زنان زیادی مدیریت والیبال زنان را در فدراسیون به دست گرفتند اما نتیجه کار نشان میدهد که آنها در این مدیریت خیلی قوی نبودهاند.
«علی شاکری» از کارشناسان والیبال به «همشهری» میگوید: «ضعف اصلی ما در همین بخش است. کسانی که در این چند ساله نایب رئیس فدراسیون شدهاند در جذب نیروهای کارآمد ضعیف عمل کردهاند و خودشان هم مدیریت خوبی نداشتهاند. چه آنهایی که والیبال بلد بودند و چه آنهایی که بیرون از والیبال وارد این رشته شدند، عملکردی نداشتند که بشود حالا تاییدشان کرد. در حال حاضر فدراسیون هم نتوانسته کسی را برای این سمت پیدا کند.»
سرمایهگذاری روی پایه
جواد مهرگان یکی از مربیان والیبال است که دو سالی را با تیم ملی زنان کار کرده و سال قبل هم این تیم را به رده هفتمی آسیا رساند. او مشکل اصلی را ظرفیت پایین در والیبال زنان میداند: «قبل از هر چیزی باید به ظرفیتهایی که داریم توجه کنیم. تیم ملی فوتبال ایران کی میتواند روی سکوی جهانی برود؟ جواب مشخص است. ما بهترین سرمربی را هم بیاوریم و بهترین امکانات را هم بدهیم و بگوییم که این دفعه دیگر فوتبال ما جزو 4 تیم اول جهان میشود معلوم است که نمیشود. تیم ملی والیبال مردان ایران چرا قهرمان آسیا میشود و چرا میتواند یکی از 8 تیم اول جهان باشد؟ دلیل اصلیاش این است که ما با نوجوانان و جوانان هم قهرمان آسیا هستیم. اما آیا این اتفاق در والیبال زنان هم میافتد. ما زمانی میتوانیم انتظار موفقیت از تیم ملی زنان داشته باشیم که در تیمهای نوجوانان و جوانان موفق عمل کنیم.»
نظر بعضیها این است که فدراسیون والیبال فقط روی والیبال مردان و موفقیت این تیم در لیگ جهانی تمرکز کرده و زنان را تقریبا فراموش کرده است، چرا که سرمایهگذاری در این بخش خیلی سودده نیست و فقط میتواند روی دست فدراسیون هزینه بگذارد. مهرگان این نظر را قبول ندارد: «من این نقد را به فدراسیون وارد نمیدانم. 2 سال با تیم ملی زنان کار کردم .در این مدت هرچه خواستیم فدراسیون در اختیار ما گذاشت. مشکل همان ظرفیتی است که گفتم.»
شاکری هم با اینکه گفته میشود فدراسیون بین زنان و مردان تبعیض قائل است، موافق نیست: «در دوره قبل که داورزنی رئیس فدراسیون بود، کمپ ویژهای برای زنان ساخته شد، در حالی که تیم ملی مردان در همان سالن والیبال قدیمی ورزشگاه آزادی تمرین میکند. این کمپ تایید میکند فدراسیون به زنان توجه دارد.»
اگر توجه فدراسیون به والیبال زنان ویژه است، پس مشکل کجاست که آنها پیشرفت قابل محسوسی ندارند. نظر مهرگان و شاکری این است که والیبال زنان باید گسترش پیدا کند. مهرگان میگوید: «در حال حاضر بیشتر بازیکنان از استانهای اصفهان، فارس و آذربایجان شرقی به تیم ملی میرسند. حتی تهران تک و توک در تیم بازیکن دارد. اولین برنامه باید گسترش والیبال باشد. مربیان سطح بالا تربیت کنیم، آکادمیهای حرفهای و یا مراکز قهرمانی در استانها تشکیل داده و بازیکن پرورش بدهیم. تا بازیکن ساخته نشود، نمیشود به آینده امیدوار بود.»
از نگاه شاکری اتفاقی که 20 سال پیش در والیبال مردان افتاد، امروز باید در والیبال زنان بیفتد: «والیبال زنان نیاز به کار پایهای دارد. مثل کاری که 20 سال پیش در والیبال مردان افتاد. کشور 5-4 هزار آکادمی دارد. زمانی که والیبال مردان کار پایهای را آغاز کرد، جایی برای استعدادیابی نبود. یزدانیخرم این کار را از مدارس شروع کرد. ایوان بوگانیکوف روسی را برای استعدایابی استخدام کرده بود. نظر این مربی این بود که دوره بازیکنان کوتاه قد تمام شده و باید کسانی در والیبال باشند که نزدیک به 2 متر قد دارند. یزدانیخرم برای هر کسی که دانشآموز بلند قد به فدراسیون معرفی میکرد، یک سکه جایزه میداد حتی اگر این دانشآموز والیبال هم بلد نبود. الان هم زنان باید کار را از نونهالان و نوجوانان آغاز کنند.»
زنان مربی حرفهای میخواهند
در این چند ساله تیم ملی زنان کادر فنی ثابتی هم نداشته است. با هر باختی یا با هر تغییر مدیریتی در والیبال زنان، مربی تیم ملی هم جابهجا شده. تعداد مربیان زنی هم که روی نیمکت نشستهاند محدود بوده. در بیشتر مواقع هم مربیان مرد به کمک مربیان زن آمدهاند. این جابهجاییها و تصمیماتی که آنها گرفتهاند، بیشترین آسیب را زده است. شاکری میگوید چیزی که والیبال زنان میخواهد، مربی است: «باید قبول کنیم که مربی زن خوب خیلی کم داریم. والیبال زنان قبل از هر چیزی مربی آموزشی خوب میخواهد، کسی در حد همان بوگانیکوف را میخواهد. مساله بعدی این است که باید مربی آموزش بدهیم. در دنیا مربیان والیبال زن خوب کم دارد. در ایران هم تقریبا همینطور است. به همین دلیل است که در اردوهای تیم ملی مربیان مرد هم حضور دارند تا در آموزش کمک کنند. برای پرورش بازیکن به مربی خوب نیاز است. »
تغییرات مدیریتی پیدرپی و جابهجایی مربیان، کار در والیبال زنان را سلیقهای کرده است. مهرگان به اختلاف سلیقهها ایراد میگیرد: « تا زمانی که اختلافات سلیقهای و شخصی را کنار نگذاریم، هیچ اتفاقی نمیافتد. من سال 1397 مربی تیم ملی زنان شدم. بعد از مسابقات آسیایی قرار شد تیم امید به عنوان تیم باشگاهی در لیگ شرکت کند. نایب رئیس زنان عوض شد، گفت این چه تیم به درد نخوری است، کی گفته این تیم آینده دارد و تیم را منحل کرد. با این کارش فقط میخواست مدیریت قبلی را تخریب کند. قرار بود تیم امید به مسابقات آسیایی برود، گفت تیم مقام نمیآورد و تیم بزرگسالان را اعزام کرد. در مسابقات انتخابی المپیک نظرش عوض شد. گفت تیم بزرگسالان به درد نمیخورد و همان تیم امیدی را که منحل کرده بود، به مسابقات برد. همین کار نمونه خوبی است تا مشخص شود ما استراتژی نداریم.»
چرا بازی زنان جذاب نیست؟
کسانی که از نزدیک والیبال زنان را تماشا کردهاند، در مقایسه با والیبال مردان، بازی آنها را جذاب نمیدانند. شاید دلیل آن فاصله بازی آنها از نظر فنی باشد. مهرگان به عنوان مربی تایید میکند که زنان از نظر فنی ضعف دارند اما این ضعف به خود آنها بستگی دارد یا شرایط این ضعف را به این زنان تحمیل کرده است: «والیبال زنان مثل نهال نوپا میماند. برای موفقتر شدن این تیم الزاماتی هست. اول، برای اینکه بازیکنان به اوج عملکرد خودشان برسند سالانه باید هزار تا 1200ساعت تمرین داشته باشند. ساعت کم تمرین مشکل جدیای است که زنان در والیبال دارند. لیگ زنان بسیار کوتاه است. تعداد تیمهایی که در لیگ حضور دارند محدود است و تعداد بازیها کم. زنان اگر در اردوهای تیم ملی باشند، در لیگ بازی کنند و در بهترین حالت سالانه 500 تا 700 ساعت تمرین میکنند. نکته دیگر اینکه بازیکنان هر سال باید 50 بازی سطح بالا داشته باشند. انجام این بازیها با گسترش ارتباطات بینالمللی امکانپذیر است. بیشترین سالی که تیم ملی زنان ایران بازی انجام داد، سال 1398 بود. در تورنمنت گلوبال چلنج، قهرمانی آسیا و مقدماتی انتخابی المپیک و یکی دو تورنمنت دیگر بازی کرد.»
باید برای زنان والیبالیست فرصتهای بیشتری فراهم شود؛ مهرگان میگوید: «هدفگذاری که ما اول سال 98 داشتیم، این بود که بتوانیم در جمع 4 تیم اول آسیا باشیم. میدانستیم که هدف بسیار سختی است و در بازه زمانی کوتاه رسیدن به آن شدنی نباشد ولی برای رسیدن به این هدف برنامهریزی و هر کار دیگری که لازم بود، انجام دادیم. 400ساعت تمرین کیفی داشتیم. بهترین مقام ما در مسابقات قهرمانی آسیا هشتمی بود. بعد از اردوهای کرواسی و اسلوونی و قهرمانی در گلوبال چلنج احساس کردیم میتوانیم به جایی بهتر از هشتمی برسیم و حتی در جمع 4تیم باشیم. اما در خود مسابقات متوجه شدیم که در بازه زمانی کوتاه رسیدن به این هدف دست نیافتنی است و حداقل 3 سال دیگر باید کار کنیم تا به این خواسته برسیم. مهم این است که هدف تعیین کنی و برای رسیدن به آن تلاش کنی.»
مهرگان به مسائل فنی دیگری هم اشاره میکند: «زنان ما در زدن اسپک مشکل دارند و سرعت اسپکهای آنها پایینتر از بقیه تیمهای آسیایی است. در حمله هم بازیکنان ما کارایی لازم را ندارند. از نظر فنی این 2 مسئله مشکل جدی زنان ماست. ایران در حال حاضر در سطح 3 آسیاست. اول باید تلاش کند به سطح 2 و بعد به سطح یک نزدیک شود. رسیدن به این خواسته برنامهریزی و ثبات میخواهد.»
نظر بعضیها این است که فدراسیون روی تیم ملی سرمایهگذاری نکند و همه توجهاش به تیمهای پایه باشد. شاکری با این نظر موافق است: «بازیکنان تیم ملی همه قابل احترام هستند و خیلی برای والیبال زحمت کشیدهاند اما سرمایهگذاری روی آنها هدر دادن هزینه است. والیبال تحول اساسی میخواهد. ما باید بسته کاملی را برای زنان تعریف کنیم. پرورش بازیکن، استخدام مربی آموزشی خوب، تربیت مربیان و برنامهریزی بلندمدت. در کنار این بسته باید صبور هم باشیم تا کار به نتیجه برسد. شاید 12-10 سال طول بکشد تا ما بتوانیم شاهد اتفاقات خوب در والیبال زنان باشیم. اما باید صبور باشیم و کمتر ایراد بگیریم.»
توقع از والیبال زنان این است که حداقل در آسیا مقام داشته باشند اما موضوع این است که چین، کره جنوبی و ژاپن از قدرتهای اول جهان هستند و رسیدن به جمع آنها در حال حاضر شدنی نیست.
مشکلی به نام تلویزیون
والیبال هم مثل بقیه رشتههای ورزشی زنان است، مسابقات آنها از تلویزیون پخش نمیشود. مهرگان میگوید: «یکی از دلایلی که اجازه رشد به والیبال زنان نمیدهد، بستر اجتماعی، فرهنگی و مذهبی ماست. ما نمیتوانیم این بستر را عوض کنیم. اگر صداوسیما بازیهای والیبال زنان را نشان بدهد عالی است اما در این شرایط برنامهای برای پخش بازیهای زنان ندارند. بچههای ما ترس از قضاوت شدن دارند. این را زمانی متوجه شدم که بازیهای ما را در مسابقات قهرمانی آسیا یکی از شبکههای ماهوارهای پخش کرد. قبل از این، یک فیلم 30 ثانیهای هم از والیبال زنان پخش نشده بود و آنها نگران نظر مردم بودند. تا پخش تلویزیونی نباشد، اسپانسر هم نمیآید. این مشکلی است که حل نمیشود و فدراسیون باید با برگزاری تورنمنتهای متعدد و ... آسیبی را که والیبال زنان از نبود اسپانسر و پخش تلویزیونی میبیند، جبران کند.»