تحقیقات گسترده درباره فیلمی که در آن کودکی افغان ادعا میکرد مأموران پیمانکار شهرداری گوش او را با تیغ بریدهاند، نشان داد این فیلم ساختگی است و 2 نفر با هدفی نامعلوم این کودک را وادار به این کار کردهاند.
توزیع کتابهای درسی از 3 روز پیش آغاز شد و باز هم نسخه الکترونیک هیچیک از کتابهای درسی منتشر نشد و دانشآموزان باید از همان کتابهای چاپی در همه دروس خود استفاده کنند؛ اقدامی که قرار بود مرحله اول آن در سال تحصیلی جدید اجرا شود و بخشی از محتوای درسی با تکنیک استفاده از رسانههای دیداری و شنیداری آموزش داده شود.
پدیدهای که بهویژه در سالهای اخیر در شبکههای مجازی شاهد آن هستیم، انتشار اخباری است که تأیید یا تکذیب آن با تأخیر و بیاثر صورت میگیرد. بدینترتیب که ابتدا با سرعت بسیار زیاد خبری در دهها شبکه پرمخاطب مجازی انتشار پیدا میکند، ایجاد حساسیت کرده، موجب موضعگیری از سوی مردم و حتی بخشی از نخبگان میشود و مطالبه پاسخگویی صورت میگیرد.
2روز گذشته فضای شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی از یک فیلم تکاندهنده اشباع شده بود؛ کودکی درمانده که شغلش جمعکردن زباله است با گوشی پانسمانشده از ظلم یک مأمور شهرداری میگوید. خبر به سرعت فضای مجازی را درمینوردد و همه از «گوشبری یک کودک توسط شهرداری» میگویند.
منتقدان دوست داشته باشند یا نه، اعداد و ارقام دروغ نمیگویند. مخاطبان سینما و تلویزیون با همه سختگیریها، هنوز هم آثار کمدی را بیشتر میپسندند یا شاید تمایل بیشتری برای سرگرم شدن با یک اثر هنری شاد و خندهدار دارند.