• دو شنبه 28 اسفند 1402
  • الإثْنَيْن 8 رمضان 1445
  • 2024 Mar 18
چهار شنبه 10 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 99483
+
-

آینده تهران و جامعه‌ای که آمادگی بحران بیولوژیک نداشت

بحران‌های بیولوژیک و مدیریت آن در گفت‌وگو با یکی از تدوین‌کنندگان نخستین طرح جامع مدیریت بحران و عضو انجمن بهداشت محیط

گفت‌و‌گو
آینده تهران و جامعه‌ای که آمادگی بحران بیولوژیک نداشت

فریبا نباتی- خبر‌نگار

مدت زمان چندانی از شیوع ویروس کووید-19 نمی‌گذرد، اما در همین مدت، گستره شیوع آنقدر زیاد بوده که اغلب کشورها را با بحران مواجه کرده است. با گذشت حدود دو‌ماه و نیم از شیوع کرونا در ایران و جهان، همچنان بایدها و نبایدها درباره کم و کیف مدیریت این بحران چالش جدی به‌حساب می‌آید. ساختار مدیریت بحران در ایران عمدتا بر مبنای مدیریت بحران‌های ناشی از سوانح طبیعی چون سیل و زلزله شکل گرفته و قانون جدید مدیریت بحران که در آن به‌صورت جامع‌تر مدیریت بحران ترسیم شده، هنوز در مرحله تدوین دستورالعمل‌های اجرایی است. مدیریت بحران درکشور نیز به جایگاه واقعی خود دست نیافته و ساختارها و ابزارهای مناسب برای «طرح جامع» شکل نگرفته یا تکمیل نشده است. ورود مدیریت بحران در این عرصه، مقوله‌ای تازه و تجربه‌ای نو به شمار می‌آید که درس آموخته‌های آن و بررسی چالش‌های آن می‌تواند راهگشای آینده مدیریت بحران در مواجهه با بحران‌های بیولوژیک باشد. در گفت‌وگو با وحید حسینی جناب، متخصص مدیریت بحران و از تدوین‌کنندگان نخستین نسخه طرح جامع مدیریت بحران تهران و طرح جامع مدیریت بحران کشور، تلاش کردیم به کند و کاو در این خصوص بپردازیم.
چرا تجربه اپیدمی بیماری‌های گذشته این بار و در همه‌گیری کرونا به‌کار ما نیامد؟ آیا این تنها به‌دلیل جدید بودن ساختار مدیریت بحران است یا دلایل دیگری دارد؟
شکل‌گیری ساختار مدیریت بحران در کشور ما به اوایل سال80 برمی‌گردد. نخستین کشور در غرب آسیا بودیم که این ساختار را تشکیل دادیم؛ هنوز برخی از کشورها این ساختار را ندارند. منتها دهه اول، دهه ساختارسازی بود. ما باید از این ساختارسازی به برنامه‌ریزی‌های استراتژیک و اقدامات عملیاتی برسیم. مقداری این سیر در کشورمان کند انجام می‌شود. در بحران کرونا همه دنیا به‌موقع وارد مقوله پیشگیری نشدند، شاید چون ماهیت مسائل بیولوژیک این است؛ هم کمتر اتفاق می‌افتد و هم در جامعه توقع وقوع این بحران و هم جوامع دیگر آمادگی لازم وجود نداشت. برای مدیریت بحران‌هایی مشابه کرونا لازم بود تا همه دستگاه‌ها و نهادها آمادگی داشته باشند. مسئله دیگر اینکه بعد از گذشت از یک بحران، آموخته‌های آن به‌علت عدم‌ مستندسازی و تهیه دستورالعمل‌ها و شیوه‌نامه‌های جدید فراموش و از اولویت خارج می‌شود. اگر مثلا ژاپن در زلزله خوب عمل می‌کند به‌دلیل این است که زلزله یک مسئله روزمره در این کشور است و همواره در حال تجربه آن هستند.
پدیده‌های بیولوژیک و نوپدید باید جزو اولویت‌های سازمان‌ها در ایران قرار بگیرد؛ چرا که به‌دلیل جدید‌ بودن می‌تواند آسیب‌های بسیار و جبران ناپذیری به کشور تحمیل کند.
در کشور ما وزارت بهداشت متولی درمان و پاسخ به بحران اپیدمی‌هاست. چقدر ساختار این بخش متناسب برای مدیریت چنین بحران‌هایی است و می‌تواند به تنهایی از آن عبور کند؟
بله، ساختارهایی دارند که بخواهند به این حوادث پاسخ دهند، اما در همه بیمارستان‌ها و دانشگاه‌های علوم پزشکی به اندازه کافی نیرو، تجهیزات و تیم‌های متخصص و آموزش دیده نداریم که بتواند با این حجم از اپیدمی مبارزه کند. تنها بیمارستان‌های نظامی به‌دلیل شرح وظایف‌شان با این ساختار تشکیل شده‌اند، اما این کافی نیست. یک بحث دیگر هم اینکه سازمان‌های همکار و سازمان‌هایی که باید در این حوادث از مراکز اصلی پشتیبانی کنند باید آماده و آموزش‌های لازم را فراگرفته باشند. حتی می‌توان با بخش خصوصی قراردادهایی تنظیم کرد تا در آینده از ظرفیت آنها بهره برد. برای اینکه این آماده‌سازی‌ صورت بگیرد باید تمام این بخش‌ها را در طرح جامع هماهنگ کرد. ما باید طرح جامع مدیریت بحران‌های بیولوژیک داشته باشیم و در این طرح باید وظایف تمام نهادهای مرتبط مشخص شده باشد و براساس این چارچوب عمل شود. در طرح جامع می‌توان نقش درست را مشخص کرد.
به‌نظر می‌رسد ما همچنان در پله اول بحران کرونا هستیم، چه درس‌های دیگری تا این مرحله از بحران کرونا می‌توانیم بیاموزیم؟
مواجهه با کرونا نشان داد ساختارهای ما همچنان ضعف دارند و ساختاری متوسط هستند. مهم‌ترین درسی که این اپیدمی به ما یاد داد این بود که بدون آمادگی و مشارکت مردم عملا اتفاقی نمی‌افتد. کسب و کار در زمان بیماری‌های ویروسی در دنیا تعریف نشده است. وقتی کسب و کار از شرایط خود خارج می‌شود، مردم تبعیت کامل را ندارند و این می‌تواند زنجیره انتقال را تقویت کند. لازم است برای هر کسب و کاری طرح تداوم کسب و کار داشته باشیم، آموزش مجازی و زیرساخت مناسب آن مورد توجه قرار گیرد، وابستگی به توانمندی داخلی در زمانی که کشورهای دیگر خود مشکل دارند و نمی‌توانند به ما کمک کنند، مسئله مهمی است. در ساختار مدیریت بحران ما تنها وزارتخانه‌ای که برنامه‌ریزی منابع سازمانی (ERP) دارد، وزارت بهداشت است؛ در بقیه نهادها چنین وضعیتی تعریف نشده است. لازم است هر سازمانی برنامه و دستورالعمل ملی مشخصی را تهیه کند و بعد ما یک برنامه بالاتر داشته باشیم که بتوانیم این نهادها را با هم هماهنگ کنیم.
 مدیریت شهری در کلانشهرها در بخش‌های مختلفی همچون حمل‌ونقل، خدمات عمومی و انتظامات و... در مدیریت بحران کرونا تا الان چگونه عمل کردند و چه نمره‌ای گرفتند؟
باتوجه به شرایط کشور شاید نمره‌ای که بتوانیم به این بخش بدهیم 50-50 است. ببینید توقع ما از این بخش زیاد است؛ توقع داریم به محض شروع بحرانی مانند اپیدمی و پاندمی این نهادها به موقع وارد عمل شوند. لازم است برای آمادگی در برابر بحران‌های مشابه، برنامه‌ریزی بیشتری داشته باشیم. تا امروز بیشترین بار روی دوش مقابله بود. مقابله بهینه نیست، هزینه بیشتر، تلفات و عوارض دارد.

راهکارهای میان سازمانی
وحید حسینی‌جناب، متخصص مدیریت بحران

کوتاه‌ترین و ارزان‌ترین راه هم افزایی در مدیریت بحران کرونا، ارتقای آمادگی جامعه است. مثلا می‌بینیم تهیه دستورالعمل‌ها و آموزش‌های بهداشت فردی الان به مهم‌ترین فعالیت‌های سازمان بهداشت جهانی تبدیل شده است. همچنین اگر زنجیره انتقال فردی را قطع کنیم، می‌توانیم قدم بزرگی برداریم. ضمن اینکه الان از لحاظ برخورداری از تجهیزات در مضیقه هستیم؛ اگر تجهیزات تشخیص بیماری و آلودگی در سازمان‌های مختلف تقویت و غربالگری بیماری به‌صورت رایج ایجاد شود، می‌توان در کنترل بیماری موفق بود. پیش از ورود کرونا آموزش‌هایی برای موضوعات و بیماری‌های بیولوژیک داشتیم، حتی در برخی صنایع جزو کد دوره‌های مرتبط است. آموزش‌ها وجود داشت، اما محدود بود و جزو اولویت‌ها قرار نداشت و متأسفانه تا روزی که همه‌گیری اتفاق بیفتد مورد توجه قرار نگرفت. ظاهرا در همه نقاط دنیا همینطور بوده است. اگر سازمان‌ها ساختار عملیاتی، کارکنان تیم عملیاتی، تجهیزات عملیاتی، فضای عملیاتی و زیرساخت‌های عملیاتی ندارند، باید این 5حوزه را سریع‌تر تقویت کنیم.

مدیریت بحران در پسا‌کرونا هم تغییر نمی‌کند
محمدرضا محبوب‌فر، کارشناس مدیریت بحران و عضو انجمن علمی بهداشت محیط ایران

یکی از ارکان و اجزای مدیریت بحران در کشور همین شهرداری‌ها هستند که می‌توانند از طریق ایجاد یک مدیریت واحد شهری در مراکز استان‌ها به کنترل بیماری کرونا کمک کنند. شهرداری‌ها می‌توانند ضمن برقراری ارتباط با سازمان‌های مردم‌نهاد و محلی برای تجمیع و هماهنگی ارگان‌های مختلف تلاش کنند. شهردار‌ها با کمک شورا‌های شهر اولویت‌ها و راهکار‌هایی را تعیین کنند و به بحران‌هایی مانند کرونا و عوارض اقتصادی و اجتماعی بعد از آن بپردازند.
ضعف اصلی در مدیریت بحران کرونا این بود که وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و ستاد مبارزه با کرونا تنها بود. ستاد مدیریت بحران کشور که مستقر در وزارت کشور است و ادارات کل آن در استانداری‌ها قرار دارند، در زمینه کنترل و مدیریت بیماری ورود پیدا نکردند و دولت در این زمینه فقط وزارت بهداشت و درمان را پیش قراول مبارزه و کنترل کرونا کرد.
با طرز فکر فعلی دولت و نگاهی که به بحران‌ها دارد، در دوران پس از کرونا هم امکان بازسازی مدیریت بحران کشور و برنامه‌های مربوط به آن وجود ندارد. متأسفانه توجه دولت به بحران حوادث و رویداد‌ها به این شکل است که مدیریت عوارض بحران انجام می‌دهد. وقتی بحران اتفاق افتاد، درباره آن هیچ آینده‌پژوهی انجام نمی‌شود. تدابیری هم که انجام می‌گیرد، اثرگذاری کمی دارد و عمیق نیست. تا زمانی که نگاه مدیریت بحران فقط به عوارض و کاهش آلام آسیب‌دیدگان باشد، بعد از کرونا هم اتفاق چندانی رخ نخواهد داد.
اگر به‌دنبال تغییرات و تحولات در مدیریت بحران کشور در دوران پسا‌کرونا هستیم، باید پیش از هر چیز نزد دولت یک اراده سیاسی شکل بگیرد و بعد از آن دولت از حالت خود‌محوری خارج شود و از نظرات کارشناسان «مستقل و غیردولتی» استفاده کند. از این طریق فضای حاکم بر مدیریت بحران کرونا تغییر می‌کند و قادر به حل و فصل عوارض اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.
متأسفانه دولت و ستاد مقابله با بحران باید با همه توان و ظرفیت‌های خودش وارد مقابله با بیماری می‌شد نه اینکه تمام بار بر دوش وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا گذاشته شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید