• چهار شنبه 5 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 23 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 25
چهار شنبه 27 دی 1396
کد مطلب : 4459
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/AnWO
+
-

گفت‌وگوی اختصاصی همشهری با دانشمند ایرانی برنده جایزه کاشف سال ۲۰۱۷

آنچه دارید را بپذیرید، نقد و بهترش کنید

گفت و گو
آنچه دارید را بپذیرید، نقد و بهترش کنید

کیارش ایزدپناه|خبرنگار:

پروفسور علیرضا مشاقی، دانش‌آموخته دانشگاه علوم پزشکی تهران و محقق دانشگاه‌های لیدن هلند و ‌هاروارد آمریکا، به تازگی برنده جایزه کاشف سال ۲۰۱۷ شده است. مشاقی پژوهش‌های میان‌رشته‌ای بسیاری، به‌خصوص استفاده از روش‌های نوین فیزیکی و مهندسی برای حل مسائل پیچیده پزشکی داشته و همین، دلیل انتخاب او به‌عنوان برنده جایزه کاشف شده است.

مشاقی در سال ۱۳۵۶ در بابل متولد شده. پدر و مادرش آموزگار بودند و او فرزند اول خانواده. به‌گفته خودش، پدربزرگ و مادربزرگ باهوش و مهربانی داشته که تأثیر زیادی در شکل‌گیری نگاهش به زندگی داشته‌اند. مشاقی در این‌مورد می‌گوید: «از خردسالی از اندیشیدن و نوشدن لذت می‌بردم. یادم است شعری روی دیوار خانه نوشته بودم که همیشه می‌خواندم: سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر!». او که به‌تازگی برنده جایزه کاشف سال ۲۰۱۷ شده در گفت‌وگو با همشهری از زمینه تحقیقات و امیدهایش برای ایران گفته است. اینکه دوست دارد روزی را ببیند که ایرانی‌ها، آنچه دارند بپذیرند، نقدش کنند و بهترش کنند و این 3 کار در سطح وسیع و به‌طور جمعی انجام شود.

 

شاید بهتر باشد اول سراغ سؤال اصلی برویم. جایزه‌ای که برنده آن شدید چرا اهمیت دارد؟ روند انتخاب برنده آن در هر سال چطور است؟ 

جایزه کاشف، هر سال از طرف دانشگاه لیدن هلند به یک دانشمند برتر اعطا می‌شود. جمعی از دانشمندان برجسته جهان مجوز دارند که افرادی را نامزد کنند. بعد از گزینش‌های اولیه، منتخبان نهایی به رأی عموم دانشگاهیان سراسر دنیا گذاشته می‌شوند. امسال این جایزه به‌دلیل دستاوردهای من در حوزه مطالعات پیشرفته تک‌مولکولی به اینجانب داده شد. نتایج مطالعات اخیر من به کل، شیوه نگاه دانشمندان به فرایند تاخوردگی پروتئین‌ها را تغییر داد و معلوم شد که مدل‌هایی که در کتب درسی، دهه‌ها تدریس می‌شد، نادرست بودند. نتایج این مطالعات اخیرا در مجله نیچر که رقابتی‌ترین مجله علمی دنیاست، چاپ شد. به‌خاطر اهمیت فرایند تاخوردگی پروتئین‌ها در بسیاری از بیماری‌ها ازجمله بیماری‌های اعصاب مانند آلزایمر و پارکینسون و همچنین سرطان‌های متعدد، نتایج مطالعات من و همکارانم اهمیت پزشکی قابل‌توجهی دارد.

زمینه تحصیلات‌تان چه بود و چطور به این نقطه رسیدید؟

 من تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه تهران در رشته پزشکی آغاز کردم. رشته پزشکی، زیبایی ویژه‌ای داشت و پر از مسائل جالب و مهم بود. خیلی زود به این نتیجه رسیدم که رویکرد سنتی ما در پزشکی شاید پاسخگوی برخی از مسائل مهم نباشد. بر این باور بودم که کنش بین رشته‌های مختلف علوم و مهندسی با پزشکی بتواند منجر به ایجاد رویکرد‌های جدید و مؤثری بشود. از این جهت، به همراه دوست و همکارم دکتر هادی مازوچی درخواستی به وزارت بهداشت و وزارت علوم نوشتیم و خواستار مجوز برای تحصیلات همزمان در 2 دانشگاه دولتی شدیم. امید ما این بود که این مسیر، نه‌تنها به رشد پزشکی، حتی به رشد رشته‌های مهندسی و علوم هم کمک کند. این کار موانع قانونی جدی‌ای داشت و ما سال‌ها پیگیر این طرح بودیم. به لطف همکاری دانشگاه تهران ما به‌طور غیررسمی تحصیل در رشته شیمی دانشگاه تهران را از سال سوم پزشکی آغاز کردیم و همزمان هم در دانشگاه علوم پزشکی، به تحصیل پزشکی ادامه دادیم. در ترم آخر لیسانس، طرح پیشنهادی ما مورد تأیید قانونی قرار گرفت و ما کارت دانشجویی گرفتیم. بدین‌ترتیب من نخستین دانشجوی ایرانی بودم که در 2رشته همزمان در دانشگاه دولتی ایران فارغ‌التحصیل شدم و این کار با رتبه ممتاز در هر دو رشته و در زمانی کوتاه‌تر از دوره زمانی معمول این رشته‌ها انجام شد. بعد از پایان لیسانس، با رتبه یک کنکور وارد فوق‌لیسانس بیوفیزیک‌دانشگاه تهران شدم و همزمان دوران انترنی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران به پایان رساندم و بعد در کنکور فوق‌لیسانس فیزیک با رتبه اول وارد دانشگاه شریف شدم. بعد از این دوره‌های تحصیلی، به اروپا رفتم و بقیه تحصیلاتم در اروپا و آمریکا انجام شد.

جرقه ادامه تحصیلات‌تان در خارج از کشور از کجا خورد؟

در سال 2003بنا به دعوت مؤسسه ماکس پلانک آلمان، صرفا جهت استراحت و کنجکاوی به خارج از ایران رفتم و قصد مهاجرت نداشتم. البته در امتحان کنکور اعزام به خارج هم اول شدم و هم برای تخصص کلینیک پزشکی و هم برای دکتری نانوتکنولوژی موفق به دریافت بورس اعزام به خارج شدم ولی چندان علاقه‌ای برای تحصیل در خارج در من نبود. حتی از دانشگاه هاروارد و اسکریپس هم دعوت دوره دکتری داشتم ولی رفتن به آمریکا مورد علاقه من نبود؛ چون از خانواده‌ام دور می‌شدم. وقتی مؤسسه ماکس پلانک هزینه‌های سفر و اقامت را متقبل شد، احساس کردم می‌توانم کوتاه به خارج بروم و بعد برگردم. در این سفر با دانشمندان طراز اولی آشنا شدم که به‌تازگی از آمریکا به اروپا آمده بودند و در زمره برجسته‌ترین فیزیکدانان و زیست‌شناسان زنده دنیا هستند و این در من شوری ایجاد کرد که بیشتر در خارج از ایران بمانم و سفر کنم. سپس به انستیتوی تکنولوژی فدرال زوریخ رفتم و در آنجا در رشته مهندسی مواد دوره پست‌دیپلوما را گذراندم. پس از آن تصمیم گرفتم در دانشگاه دلفت هلند دکتری فیزیک و بیونانوتکنولوژی بگیرم و موفق به دریافت دکتری با درجه ممتاز که تنها به یک درصد فارغ‌التحصیلان دکتری اعطا می‌شود، شدم. پس از دوره دکتری تصمیم گرفتم کارهای پزشکی را بیش از پیش گسترش دهم. در آن زمان با رأی جمعی از دانشمندان برجسته ازجمله پروفسور میشا بن، پروفسور هوارد برگ، پروفسور سندر تنس و پروفسور لوک واندربرگ، نامزد انجمن فلو‌های دانشگاه ‌هاروارد و مؤسسه رولاند ‌هاروارد شدم و بنا به دعوت دانشگاه هاروارد، به آمریکا رفتم. علاوه بر آن در دانشگاه ‌هاروارد، فلوشیپ نورولوژی، ایمونولوژی سرطان و چشم پزشکی گرفتم و در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) هم به تحقیق در حوزه مهندسی مواد پرداختم.

هم‌اکنون هم که مشغول به تدریس هستید.

بله، هم‌اکنون استاد دانشگاه و پژوهشگر رسمی دانشگاه لیدن‌هلند و هاروارد آمریکا هستم. علاوه بر این استاد وابسته در رشته چشم‌پزشکی دانشگاه فودان چین و مرکز بیوشیمی و بیوفیزیک‌دانشگاه تهران هم هستم. همچنین عضو هیأت علمی مرکز چشم پزشکی بصیر در تهران هستم. زمینه‌های کاری من از کلینیک پزشکی تا تحقیقات بنیادی فیزیک را در برمی‌گیرد. علاقه من به‌کار میان رشته‌ای در مرز مهندسی، فیزیک و پزشکی است.

درباره تحصیل همزمان در 2رشته و همچنین علاقه‌تان به‌کار میان رشته‌ای گفتید. برای این مسئله چه کارهایی انجام دادید؟ 

ببینید من در سال‌های پژوهش خود کشفیات و ابداعات مهمی داشتم. مثل کشف سازوکار بیماری خونی فون ویلبرند، کشف سازوکار فرایند تاخوردگی پروتئین‌ها در داخل سلول، کشف مکانیسم عمل تعدادی از مهم‌ترین چاپرون‌ها و موتور‌های مولکولی، کشف ساختار و دینامیک DNA ابرپیچ خورده با کمک انبرک مغناطیسی و توسعه روش‌های مطالعه غشاهای بیولوژیک. اما مهم‌ترین دستاورد کاری من در ایران، جا انداختن آموزش و پژوهش‌های میان‌رشته‌ای بود. در ایران تلاش‌های من موجب تغییر اساسی در سیستم آموزشی کشور و باز شدن مسیری شد برای دانشجویان ممتاز که در 2 رشته به‌طور همزمان آموزش ببینند. هم‌اکنون بسیاری از دانشجویان پزشکی دانشگاه تهران در رشته سلامت عمومی هم به‌طور همزمان تحصیل می‌کنند و بسیاری از دانشجویان مهندسی در دانشگاه شریف در رشته‌های علمی هم آموزش می‌بینند. همچنین تلاش‌هایم در جهت نزدیک کردن رشته‌های فیزیک و بیولوژی در ایران نتیجه داد و زمانی که در دانشکده‌های فیزیک ایران، پژوهش‌های زیستی انجام نمی‌شد، من و همکارانم جزو نخستین کسانی بودیم که زیست‌شناسی را به دانشکده‌های فیزیک آوردیم. همچنین زمانی که دانشجویان پزشکی با پژوهش آشنا نبودند، من جزو نخستین کسانی بودم که برای پایان‌نامه پزشکی کار پژوهشی جدی انجام دادم و در مجلات معتبر چاپ شد و کمکی کرد به تقویت پژوهش در دانشکده‌های پزشکی.

به واسطه تحصیلات و کارتان به هر حال با دانشجوها و جوانان زیادی برخورد دارید. برای جوان‌هایی که شاید خیلی‌هایشان حالا دانشجو باشند و مراحلی را مثل اوایل جوانی شما پشت سر می‌گذرانند چه توصیه‌ای دارید؟

من ارتباطم با ایران برقرار است و در سال گذشته استاد مدعو دانشگاه تهران بوده‌ام. هم‌اکنون با دانشگاه شریف، تهران و بهشتی و پژوهشگاه دانش‌های بنیادی مرتبط هستم و هدایت و آموزش تعدادی دانشجو را برعهده دارم.من دوست دارم روزی را ببینم که ایرانی‌ها، آنچه دارند بپذیرند، نقدش کنند و بهترش کنند و این 3 کار در سطح وسیع و به‌طور جمعی انجام شود. به‌نظرم این فرهنگ اگر جا بیفتد زندگی ایرانی‌ها بهتر خواهد شد.اینکه آنچه به ما رسیده را بپذیریم و از خود بدانیم، هنر بزرگی است. اگر جوانان ایرانی حس شهروندی را در خود تقویت کنند و بپذیرند که می‌توانند تأثیرگذار باشند ایران، پیشرفت سریع‌تری خواهد داشت. اگر من به‌عنوان یک دانشجو از یک خانواده عادی توانستم سیستم آموزشی ایران را به شکلی که دوست دارم تغییر بدهم، دیگران هم می‌توانند. جوانان ایرانی چه در گذشته و چه هم‌اکنون با چالش‌های زیادی روبه‌رو هستند، راه برون‌رفت، داشتن امید و تلاش جمعی همه ماست.

 

   جایزه‌ای برای بهترین کاشف سال

پروفسور علیرضا مشاقی،چند روز پیش  برنده جایزه کاشف در سال ۲۰۱۷ شده است. برای این جایزه که توسط دانشگاه لیدن اهدا می‌شود  ابتدا 8نامزد انتخاب می‌شود که نامزدهای کاشف 2017 به غیراز او امسال عبارت بودند از: تیم‌ KiDS که در زمینه نقشه‌برداری از جهان نامرئی و در واقع ایجاد یک نقشه از ساختار سه بعدی کل جهان فعالیت می‌کند، اسکات ویتوکایتوس، (یک فیزیکدان آمریکایی که هر چیزی را از منظر فیزیک بررسی می‌کند)، دیوید هولمس، _یک بریتانیایی که در زمینه کدنویسی و تئوری رشته تحقیق می‌کند)، ژیائورانگ ژانگ، (محقق چینی که روی باکتری خاک پژوهش می‌کند) و مارتین ویجور، (محقق هلندی که تحقیقاتش در زمینه نقش نانوذرات در زندگی انسان است).  

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :