7
سه شنبه 15 بهمن 1398
شماره 7873
جشنواره
23023607
02123023901
پیامـک شما را درباره این صفحه می خوانیم

بی‎نفس، پولیپ و شب‌های عشرت داوود

فضای منفی
1- بی‌صدا حلزون، ساخته بهرنگ دزفولی‌زاده، داستان زنی ناشنوا با بازی هانیه توسلی است که قصد دارد به‌رغم مخالفت همسر سابقش با بازی محسن کیایی 0 که او هم ناشنواست 0 فرزند ناشنوایشان را با عمل جراحی کاشت حلزون شنوا کند و سرانجام هم به خواسته‌اش می‌رسد. شاید خیال کنید که تعمدا شاخ و برگ داستان را زده‌ام تا آن را از جذابیت بیندازم و به راحتی بتوانم درازش کنم.
ویژه
شاید در نخستین روزهای تاسیس مکان‌هایی به نام سینما در شهر، ایرانیان شاهد غریبانه‌ترین حضور یک فضا و مکان شهری بودند، اما دیری نگذشت که ظهور سینما در شهرهای ایران به نوعی به واگویی چالش سنت و مدرنیته تبدیل شد و به‌گونه‌ای وجود سینما در شهر و نفس سینما رفتن در شهرهای ایرانی، نماد مدرن‌گرایی شناخته شده و با اشتیاق با توسعه مترادف دانسته شد.
در روزهای گذشته تاثیر جشنواره فجر از ابتدای برگزاری تا پایان دهه 80 شمسی، بر اکران عمومی فیلم‌ها مورد بررسی قرار گرفت و فراز و نشیب‌های آن معلوم شد. هنوز چند وقتی تا پایان این دهه مانده ولی نقش جشنواره در سال‌های گذشته همچنان قابل تامل است.
1- لعنت به بمب؛ به بمب آخر؛ به همان که بی‌هدف رها شد؛ به همان که می‌توانست چهار قدم آن‌طرف‌تر بیفتد و نیفتاد. لعنت به بمب؛ به بمبی که می‌سوزاند؛ آوار می‌کند؛ آواره می‌کند؛ یتیم می‌کند؛ دیوانه می‌کند؛ کمر می‌شکند. لعنت به بمب؛ بمبی که می‌کشد؛ پدری را بی‌فرزند، فرزندی را بی‌پدر، زنی را بی‌شوهر، شوهری را بی‌همسر. لعنت به بمب؛ بمبی که هفتم تیرماه ۶۶ افتاد؛ شیمیایی بود؛ شیمیایی کرد؛ خراب کرد؛ تاول آورد؛ کشت؛ همچنان می‌کشد.
احتمالا شنیده‌اید که فیلم‌ها قرار است تماشاگران‌شان را شگفت‌زده کنند و اساسا این یک اصل است در پدیده‌ای به نام «سینما».

سردشت، 1366

محمدحسین مهدویان از «ایستاده در غبار» تا «درخت گردو»
جوان اول فیلمسازان سینمای ایران است؛ کارگردانی است که هر بار فیلم تازه‌اش تماشاگران را غافلگیر کرده و بسیاری منتظر تماشای اثر تازه او هستند و هنوز طولانی‌ترین صف‌ها برای تماشای فیلم‌هایش تشکیل می‌شود.
صدای ما را از آبادان می‌شنوید
صدای ما را از آبادان می‌شنوید
در خلاصه داستان آبادان... آمده است: «مردم غیور آبادان... شهر در آستانه سقوط قرار گرفته..!». با این جمله خلاصه‌، شاید انتظار می‌رفت آبادان یکی از آثار تکراری و حوصله سربر در حوزه جنگ و دفاع‌مقدس باشد که گویا هر سال سهمیه‌ای ثابت در بسته فیلم‌های سودای سیمرغ دارند و تنها جهت اشاعه این مهم که سینمای جنگ به پایان نرسیده، ساخته شده و در جشنواره به نمایش می‌رسند و اقبال یا بی‌توجهی عموم و منتقدین نیز توفیری به حال سازندگانش ندارد.
برزو نیک‌نژاد کارگردانی است که بیشتر برای ساخت فیلم‌ها و سریال‌های کمدی مثل «لونه زنبور»، «زاپاس» و «دردسرهای عظیم 1 و 2» شناخته می‌شود. این شهرت نیک‌ن‍ژاد به‌واسطه نوشتن فیلمنامه‌های کمدی برای سایر کارگردانان تقویت شده است.

تکرار مکررات

جشنواره فیلم فجر همان است که بود. همان شیوه برگزاری، همان بی‌نظمی در جدول نمایش، همان حاشیه‌ها و حتی همان فیلم‌ها، که انگار فقط اسمشان تغییر کرده و بازیگرانشان جابه‌جا شده‌اند.

حاضر‌ها، غایب‌ها

نقد روز
هر سال با شروع جشنواره تئاتر فجر، نام‌ها و چهره‌های آشنا و شناخته شده تئاتر یکی از مهم‌ترین عوامل کشاندن علاقه‌مندان به تئاتر و حضور در جشنواره می‌شد.

جهان پهلوان اطلاعاتی

«روز صفر» نیامد و ما حالا چند سال بعد از کابوس آن تروریست، فیلم روز صفر را می‌بینیم.
PDF جشنواره
کوتاه جشنواره
بهترین تعریف از حضور گروه‌های نمایشی شهرستان که با وجود هیچ امکاناتی همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند این است که انگار رؤیاهایشان بر باد رفته، اما باز هم ترجیح می‌دهند در شهر خود فعالیت داشته باشند.
نمایش «جایی برای هیچ‌کس» از مسیر بیست‌وهشتمین جشنواره تئاتر استان سیستان‌وبلوچستان به جشنواره تئاتر فجر راه یافت. شرایط ما در استان سیستان‌وبلوچستان و شهر زاهدان با شهرهایی چون تهران و امثال آن متفاوت است.
تماشاگرانی که در سرمای بهمن‌ماه سال1381 پشت درهای بسته تالار قشقایی تئاتر شهر منتظر شروع اجرای نمایش «خواب در فنجان خالی» بودند، تنها چند دقیقه بعد از آغاز اجرای این نمایش اطمینان پیدا کردند که آن انتظار سرد ارزشش را داشت.