پشت میز همسرش مینشیند، عینک و خودنویسش را سر جایشان میگذارد و کتابها را مرتب میکند؛ همانطور که در آخرین روزهای زندگی پربار نویسنده بودند. بعد بلند میشود، خاک روی قفسه و کتابها را میتکاند و با لذت به گوشهای که سالها برایش آشنا و گوشه نوشتن همسرش بوده نگاه میکند.
موزه ایران باستان یا همان موزه ملی ایران، بخشی به نام پارینهسنگی دارد که در آن دستساختههای بشر از عصر سنگ را به نمایش گذاشته است؛ عصری که در آن انسانهای اولیه با برشدادن سنگها برای خودشان ابزار زندگی و جنگافزار میساختند.
اسنوکر جزو ورزشهای مهیج است و آرامآرام جای خودش را بین نسل جدید باز میکند اما خبرهای آن مثل بسیاری از رشتههای ورزشی دیگر در گردوغبار برخاسته از هیاهوی فوتبال گم میشود و جایی بین تیترهای ریز و درشت رسانهها ندارد.
هر جا هستی حرفی بزن، خبری بده که من فکر نکرده خوشحال شوم و از شوق، دوریات را پر از بغل کنم و بگویم چه بوی دلاویزی، باز که دست به دامن یاس شدهای نازنین!
کمتر کسی میداند که مغازه کوچک انتهای خیابان مفتحجنوبی، جزو نخستین ساندویچفروشیهای تهران بوده و ساندویچ خوردن پای پیشخان جمع و جور این مغازه، فصل مشترک خاطرات بسیاری از فوتبالیستهای معروف پایتخت است.