این عید همان عید است
اسفند که به نیمه می‌رسد دست و دل‌مان به‌کار نمی‌رود و بوی بهار رمق کار کردن را می‌گیرد.
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار...
سال 97برای خیلی‌هامان سال خوبی نبود. وقایع و بدبیاری‌های شخصی را نمی‌گویم!
خودش بود مثل همیشه‌های بهار، همیشه‌های درخت، شکوفه و سیب مثل وقتی که شما ناگهان گلستان می‌شوید، لبریز از شوق و دل‌تپش و غزل‌خوان می‌شوید.
یک مُد ملال‌آوری شده که هرکس می‌خواهد اهمیت شغلش را نشان دهد یا سختی‌های کارش را در چشم مخاطب فرو کند، یک عدد هنر ناقابل به «هفت هنر» مشهور و پذیرفته‌شده، اضافه می‌کند؛ روابط‌عمومی، هنر هشتم/ اینفوگرافیک، هنر هشتم و... این «هنر هشتم» هیچ‌وقت نه رسمیت پیدا می‌کند و نه جلوتر می‌رود!
مجازی‌های انرژی‌زا
اختصاصی
یک گوشی موبایل و یک حساب کاربری در یکی از شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه اینستاگرام کافی است تا هر کدام از ما را به یک اینفلوئنسر و صفحه ما را به یک رسانه تبدیل کند، فقط باید بلد باشیم چطور این کار را انجام دهیم.
نقل قول‌های باحال 97
سالی که گذشت پر بود از گفته‌های جالب افراد مشهور؛ از سیاستمدار گرفته تا ورزشکار و اهالی هنر؛ اظهاراتی که به لطف فضای مجازی به سرعت همه‌گیر می‌شوند و برخی لبخند به لب ما می‌آورند و برخی تلخند.
یک شیرجه فراموش‌نشدنی در فاضلاب
بوی تعفن در روستای قلعه چتعان خوزستان پیچیده بود؛ روستایی که با بیش از 15هزار نفر جمعیت در 12کیلومتری اهواز قرار دارد.
