تداوم حرفهای هنرمندی چندوجهی
نگاه
«لامینور» آخرین ساخته داریوش مهرجویی که این روزها روی پرده سینماهاست، با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است. عدهای فیلم را در اندازههای نام بلندآوازه سازندهاش نمیدانند و برخی هم مانند هوشنگ گلمکانی حس خوبی از آخرین ساخته مهرجویی گرفتهاند.
راه طیشده
مسیری که مهرجویی طی کرد تا به «لامینور» رسید
گزارش یک
برای تماشاگری که با پیشزمینه ذهنی فیلمهای شاخص مهرجویی به سینما میرود، «لامینور» فیلم حیرتانگیزی است. تماشاگری که نام مهرجویی برایش تداعیکننده «هامون»، «پری»، «درخت گلابی» و حتی «سنتوری» است، لامینور نمیتواند فیلم قانعکنندهای باشد. داریوش مهرجویی فیلمساز محبوب طبقه متوسط در دهههای ۶۰ و ۷۰ و موفقترین کارگردان جریان روشنفکری در دهه۵۰، دستکم یک دهه است که مسیر فیلمسازیاش را عوض کرده است. برای مخاطبی که هنوز در حال و هوای هامون است، درک چنین تغییر گستردهای اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است. این نوشته میکوشد تا توضیح دهد که چه شد که اینگونه شد.