دبیرستان شهیدستان
روایت مدرسه ای در کرج که ١٤٦شهید دانشآموز دارد
رابعه تیموری | روزنامهنگار
در مرکز شهر کرج، چند قدم قبل از میدان هفتمتیر، دبیرستانی پسرانه قرارگرفته که تابلوی «شهیدستان کرج» بر سردر آن نصب شده است. در این مدرسه هر روز ١٤٦ پسر نوجوان با نگاههایی سرشار از زندگی به استقبال و بدرقه دانشآموزان میآیند؛ مسعود بابا، مهدی ماهوتفروشها، سیدمهدی اعتصامی و ١٤٣ پسر نوجوان ١٤تا ١٧ساله دیگر که در روزهای اول انقلاب نامشان بهعنوان دانشآموز در مدرسهای موسوم به دبیرستان شریعتی ثبت شد اما در روزهای جنگ تحمیلی با قرار گرفتن پیشوند سرخ «شهید» در کنار نام بیش از نیمی از دانشآموزان دبیرستان، تابلوی نام مدرسه به «شهیدستان کرج» تغییر پیدا کرد.
بدرقه از حیاط مدرسه
این روزها در حیاط و کلاسهای دبیرستان شهیدستان کرج (شهدای انقلاب اسلامی) ولوله دانشآموزان پرنشاط تنها صدایی است که به گوش میرسد اما بسیاری از دانشآموزان و معلمان قدیمی دبیرستان روزهایی را بهخاطر دارند که حیاط مدرسه به یک پایگاه نظامی تبدیل شده بود و بیش از آنکه دانشآموزان برای ورود به کلاس درس صف ببندند، بابت ثبتنام اعزام به جبهه صف میکشیدند. رضا قاسمپور، مدیر بازنشسته این مدرسه تعریف میکند: «روزهای جنگ بچهها بیش از آنکه با کتاب و کیف مدرسه به کلاس بیایند با کولهپشتی جبهه و رخت و لباس رزمندهها به مدرسه میآمدند. درگوشه حیاط هم اتاقکی درست کرده بودند که اسلحههایشان را نگهداری میکردند. حتی دورههای آموزشی هم در مدرسه برگزار میشد و معلمان و دانشآموزان مدرسه هرروز تعدادی از همکاران و همکلاسیهای خود را برای رفتن به مناطق عملیاتی بدرقه میکردند.»
جای خالی همکلاسیهای قدیمی
بسیاری از میز و نیمکتها مانند شکل و شمایل کلاسهای مدرسه بیتغییر مانده است تا خاطرات دانشآموزان شهید مدرسه را بهتر به تصویر بکشند: «کلاس مسعود ته راهرو بود و همه او را به پختگی و مردبودن میشناختند. مسعود با آنکه فقط ١۵ سال داشت و تنها پسر خانواده بود، در کنار درس و مدرسه کار میکرد و کمکخرج خانوادهاش بود. خدا مسعود را بعد از ٦ فرزند دختر به خانوادهاش بخشیده بود و بسیار برایشان عزیز بود ولی وقتی خبر رسید که پای دشمن به مرز خرمشهر رسیده، پدر و مادرش میدانستند هیچچیز و هیچکس نمیتواند پای پسر باغیرتشان را برای رفتن سست کند. ولیالله هم که پسر شوخ و بازیگوش مدرسه بود، در همان نخستین روزهای جنگ به جمع یاران شهید چمران پیوست و شهید شد.»
رفقای عزیز بچهها
با آنکه دانشآموزان کنونی دبیرستان شهدای انقلاب اسلامی مانند همه نوجوانان نسل چهارم انقلاب، وصف روزهای جنگ تحمیلی را فقط از بزرگترها شنیدهاند، در میان آنها رسمی منحصربهفرد وجود دارد؛ قرار دادن نام یکی از شهدای مدرسه در ردیف عزیزترین رفقایشان و پذیرفتن نیابت شهید... علی، نایب شهید سیدمهدی اعتصامی است: «من زندگینامه شهید را خواندهام و از خانواده شهید و معلمانم شنیدهام که سیدمهدی پسر بسیار متین و آرامی بوده است. من هم هر وقت برایم مشکلی پیش میآید سر مزارش در امامزاده محمد میروم و از او کمک میخواهم. یاد شهید در اوج عصبانیت هم به من آرامش میدهد و باعث میشود رفتار خام و تندی نداشته باشم.»
یک دانشآموز، یک معلم و یک شهید
شمار معلمان شهید مدرسه «شهیدستان کرج» هم کمنیست؛ شهید ذکرعلی نصرتی، غلامرضا مستوفی آشتیانی، علی عدالتمنش و... اما زهیر تنها معلم شهید این مدرسه بود که بهعنوان دانشآموز هم پشت نیمکتهای آن نشسته بود. شهید زهیر بانپرور از شهدایی بود که در روزهای اشغال خرمشهر به کرج آمد و در دبیرستان شهیدستان که آن روزها شریعتی بود ثبتنام کرد. او در همان روزها همراه همکلاسیهای جدیدش بارها به خرمشهر رفته و برای آزادی آن جنگید. زخمهایی که در این جنگ بر تن زهیر نشست تا سالها بعد که بهعنوان معلم دوباره به همان مدرسه پا گذاشت، همراهش بود و ١١ سال پیش، سال ١٣٩٣ با همین زخمها به جمع همکلاسیهای شهیدش پیوست. نخستین درس زهیر به شاگردانش که قطعه شعری از کتاب فارسی بود، کفایت میکرد که او همه حرفهایش را برای پسران نوجوانی که نسل چهارم انقلاب نامیده میشدند، یکجا بگوید: «پسرم بار دگر میپرسد تو چرا میجنگی... با تمام دل خود میگویم... تا چراغ از تو نگیرد دشمن...» ثبت ملیشدن مدرسه شهیدستانکرج مطالبه چند ساله مردم این شهر است که هنوز به سرانجام نرسیده و با اما و اگرها و پیچوخمهای بسیاری همراه بوده است.
بهیاد 36هزار دانشآموز شهید
در تهران و سایر شهرهای کشور، شمار مدارسی مانند شهیدستان کرج فراوان است که به اندازه آمار دانشآموزان یک مدرسه، دانشآموز شهید تقدیم مام میهن کردهاند. یکی از شاخصترین آنها مدرسه سلمان فارسی است که جزو منطقه١٧ تهران به شمار میآید و ١۵٧شهید دانشآموز دارد.
منطقه١٧ بهعنوان کوچکترین منطقه تهران بهدلیل تقدیم 4هزارشهید در دوران جنگ تحمیلی بهعنوان دارالشهدای پایتخت شناخته میشود و این مدرسه که چند سال پیش به کانون فرهنگی دانشآموزی تبدیل شده، عنوان «نماد ایثار و شهادت» را یدک میکشد.
در کنار شهیدستان البرز و سلمان فارسی تهران، دبیرستان شهید منتظری نجفآباد با تعداد ٢٣٤شهید دانشآموز، دبیرستان هاتف ناحیه٤ اصفهان با ١١٢شهید، هنرستان ابوذر ناحیه یک اصفهان با ١١٢شهید، مدرسه تسلیمی ناحیه۵ اصفهان با ١٣٢شهید، مدرسه امامخمینی(ره) کاشان با ١١٤شهید، دبیرستان شهیدان عبداللهی آران و بیدگل با ١١٤شهید و مدرسه امام صادق(ع) استان قم با ١٦٠شهید هم جزو مدارسی هستند که شمار شهدای دانشآموز آنها قابلتوجه است. در دوران جنگ تحمیلی 8ساله، نزدیک به 36هزار دانشآموز به شهادت رسیدند که هزار و 942نفر از آنها دختر و 33هزار و 872نفر از آنها پسر بودند. شمار آزادگان دانشآموز جنگ تحمیلی 2هزار و 500نفر بوده است.