تغییر سبک زندگی؛ پیامد بازآفرینی شهری
محمد تقی زاده_معاون امور عمرانی استاندار تهران
یکی از مباحثی که در سالهای اخیر به آن توجه شده موضوع بازآفرینی شهری و اهمیت نوسازی در بافتهای فرسوده و ناپایدار شهری است. موضوعی که در این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته مسئله توجه به همه ابعاد بازآفرینی شهری بهعنوان یکی از محرکهای توسعه شهری است. متأسفانه در گذشته، مفهوم بازآفرینی تنها به حوزه کالبدی و نوسازی بناها محدود و منحصر شده بود و کمتر به ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی آن توجه میشد. معتقدم در بافتهایی که موضوع بازآفرینی شهری در آنها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، شاهد حضور مردمی با اصالتهای فرهنگی و غنای اجتماعی بالا هستیم که به محدوده محل زندگی خود احساس تعلق بیشتری دارند و این احساس تعلق منجر به ایجاد شبکهای از اهالی شده که کمبودها و نیازهای جامعه خود را با کمک هم برطرف میکنند. این همگرایی و سبک زندگی نشأت گرفته از فرهنگ گذشته، این روزها در حال رنگ باختن است و هر روز شاهد تغییر بیشتر آن به سمت رفتارهای امروزی هستیم. ناتوانی در ارائه خدمات مورد نیاز شهری به ساکنان با اصالت ساکن در بافتهای فرسوده، سبب شده است اهالیای که احساس تعلق زیادی به محل زندگی خود داشتند از محلهها کوچ کرده و به نقاط دیگری بروند. این کوچ منجر به سکونت افراد تازهای به جای قدیمیها شده است که احساس تعلق به شهر و محلهای که در آن زندگی میکنند ندارند و از خانه تنها بهعنوان مکانی برای استراحت و خوابگاه استفاده میکنند. تبدیل شدن خانهها به خوابگاه و سبک زندگی مجردمحور و بیتوجهی به نگهداشت واحدهای مسکونی، روند فرسودگی بافتها را سرعت بخشیده است بهگونهای که اکنون در بسیاری از بافتهای فرسوده شاهد حضور افرادی هستیم که سابقه سکونت آنها به کمتر از چند سال میرسد. این اتفاق سرعت فرسودگی بناها را افزایش داه است، اتفاقی که منجر به سختتر شدن ارائه خدمات شهری در این بافتها و در نتیجه سرعت گرفتن تخلیه این محدودهها از جمعیت و ایجاد پدیدههایی مانند نقاط بیدفاع شهری و بافتهای ناپایدار شده است.
از سوی دیگر، تغییر بافت جمعیتی سبب از بین رفتن فرهنگ ارتباط با همسایه ها و شناخت آنها از یکدیگر شده و این موضوع، به بروز برخی ناهنجاریها در این بافتها در خلأ ایجادشده در ارتباطات همسایگی منجر شده است. بهنظر میرسد، برای پایاندادن به ادامه این روند باید در طرحهای بازآفرینی شهری بهگونهای تدبیر و برنامهریزی شود که همه نیازهای فرهنگی، اجتماعی، خدماتی و آموزشی مورد نیاز مردم با اصالت و قدیمی در محلهها تأمین شود تا علاوه بر جلوگیری از مهاجرت آنها به نقاط دیگر و از بین رفتن فرهنگها و اصالتهای زیبای همسایگی، از سرعت فرسودگی بناها جلوگیری کرد، چرا که هرچه افراد بافرهنگ و دارای حس تعلق بالاتر در بافتهای فرسوده حضور داشته باشند، سبک زندگی آنها از سرعت فرسوده شدن بناها و محلهها کم خواهد کرد.