• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
دو شنبه 26 اسفند 1398
کد مطلب : 97391
+
-

سالی با 12کلیدواژه تلخ!

نگاه
سالی با 12کلیدواژه تلخ!


محسن هاشمی‌رفسنجانی؛ رئیس شورای شهر تهران

سال98 به پایان رسید؛ سالی پر از سختی و پرحادثه؛ سالی که برای جامعه ایران با دشواری شروع شد و با دشواری به پایان رسید. سیل، زلزله، تحریم، تورم، رکود، شورش، ترور، سقوط، فاجعه، قهر، بی‌اعتمادی و اپیدمی، 12کلیدواژه سال1398 بودند که فصل مشترک آنها ناامیدی و کاهش سرمایه اجتماعی در میان ایرانیان بود.
اکنون با این شرایط آیا می‌توانیم سال99 را آغاز کنیم؟ طبیعی است که هر جامعه‌ای برای پویایی و حرکت، نیاز به انگیزه، امید، نشاط و اعتماد دارد و بدون اینها، زندگی‌کردن حتی در میان خانواده نیز مشکل می‌شود؛ چه رسد در جامعه‌ای پرچالش.
پس اولویت نخست ما، تزریق امید، روحیه، همدلی و یکپارچگی به جامعه است تا بتوانیم از این همه سختی عبور کنیم.
نوروز گذشته با سیل آغاز شد اما درون زشتی خسارت‌بار سیل، زیبایی همدلی و همراهی مردم را دیدیم که در همان اندک داشته‌های خود، هموطنان سیل‌زده را نیز شریک می‌کردند. بحران سیل گذشت و گل‌ولای آن شسته شد اما این ایثار و نوع‌دوستی در ذهن مردم گلستان، خوزستان و لرستان باقی ماند و باقی خواهد ماند.
در دی‌ماه، ترور سردار سلیمانی، بار اندوه را بر دل ایرانیان نشاند اما حماسه ماندگار حضور در بدرقه حاج‌قاسم، مرهمی بود بر دل میلیون‌ها مصیبت‌زده که جای خالی سلیمانی را پر کردند. اپیدمی کرونا، جامعه ایران را مانند  بسیاری از کشورهای جهان تهدید کرد و نگرانی و ترس را تا عمق خانواده‌ها کشاند اما فداکاری پاسداران سلامت در بیمارستان‌ها و سطح جامعه در رسیدگی به بیماران و مبتلایان، لبخند رضایت و افتخار را بر صورت‌های نگران نشاند.
کاش در فاجعه تشییع جنازه کرمان و سانحه شلیک سهوی به هواپیما نیز از همین الگو پیروی می‌کردیم و با صداقت، انعطاف و ملایمت، جامعه دچار خسارت را به سوی جبران، سوق می‌دادیم.  ایرانیان، به همان اندازه که زودرنج و عاطفی هستند، بخشنده و اهل گذشت و چشم‌پوشی‌اند؛ به‌ دنبال بهانه‌ای برای رفع کدورت و ترمیم دلخوری‌ها و رفع گلایه‌هایند؛ پس قدر این مردم را بدانیم و از سر مهر با آنان سخن بگوییم و رفتار کنیم.
در وانفسای خاورمیانه شاهد هستیم که در همین جهان اسلام، مردم سایر کشورها به بهانه‌های بسیار کوچک‌تر و کمتر از مشکلات جامعه ایران، به واکنش‌های سراسر عصبانیت و آشوب‌خواهی دست می‌زنند اما تمدن، فرهنگ و مداراطلبی ایرانیان موجب می‌شود که تلاش کنند همچنان کورسوی امید به بهبود و گشایش را روشن نگه دارند.
در پایان هر سال و ابتدای سال جدید، سنت ایرانیان، یادکردن از گذشتگان است؛ پس بی‌مناسبت نیست که در این ایام، یادی کنیم از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، بزرگمردی که تا آخرین روز عمر خود دغدغه‌مند و نگران آینده ایران و فرزندان وطن بود و گرچه پیش از جامعه در جریان مشکلات، تهدیدها و کمبودها بود اما بیش از دیگران، امید به اصلاح و بهبود داشت؛ آخرین فردی بود که ناامید و نخستین فردی بود که امیدوار می‌شد؛ از شکست‌ها، پیروزی و از تهدیدها، فرصت می‌ساخت و رمز عبور از سختی‌ها و مشکلات را وحدت و همدلی می‌دانست اما نه وحدتی که از خاموشی صدای متفاوت حاصل شود بلکه وحدتی که از همراهی تمامی سلیقه‌ها و صداها به دست آید. او به‌خوبی می‌دانست که برای ساختن آینده ایران نیاز به همه سرمایه‌ها، نیروها و استعدادها هست. فاصله ما با جهان توسعه‌یافته به حدی رسیده است که اگر از همه ظرفیت‌ها و امکانات و استعدادهای خود بهره بگیریم نیاز به ده‌‌ها سال کار سخت وجود دارد؛ چه رسد که بخواهیم بخش قابل‌توجهی از نیروها، استعداد و امکانات‌مان را به بهانه تفاوت نظر و سلیقه حذف کنیم. این چهارمین نوروزی است که آیت‌الله در کنارمان نیست اما میراثش راه و مسیر آّبادانی و توسعه ایران است که برای عبور از این روزها، سخت به آن نیازمندیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید