چرا با وجود رأی دیوان عدالت اداری به قانونیبودن موتورسواری زنان، این اتفاق هرگز نیفتاد؟
ممنوع نیست، ولی هست
ماجرا از اصفهان شروع شد، از شکایت زنی به دیوان عدالت اداری با این محتوا که چرا او بهعنوان یک زن، امکان اخذ گواهینامه موتور ندارد؟ براساس کدام بند از کدام قانون؟ پاسخ دیوان عدالت اداری مانند بمب در رسانهها ترکید؛ «رانندگی برای زنان ایرانی اعم از رانندگی خودروهای سبک و سنگین و یا موتورسیکلت و سایر وسایل نقلیه موتوری در هیچیک از مقررات موضوعه منع نشده است که با عنایت به اصل اباحه، رانندگی موتورسیکلت نیز برای آنان مباح تلقی میشود.» دیوان عدالت اداری همچنین در پاسخ به شکایت واردشده اعلام کرد: «لذا با استناد به اصاله الاباحه و مستند به مواد ۱۱ و ۵۸ و ۶۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری حکم به ورود شکایت و الزام طرف شکایت (پلیس راهنمایی و رانندگی محل اقامت شاکیه) به تشکیل پرونده و رسیدگی به تقاضای صدور گواهینامه درصورت احراز صلاحیت، صدور گواهینامه موتورسیکلت در حق شاکی صادر میشود.»
بعد از رسانهای شدن این خبر، تأکید شد که اگر این شکایت به جایی هم برسد، صدور مجوز موتورسواری تنها برای شکایتکننده انجام خواهد شد و قرار نیست بعد از آن همه زنان امکان رانندگی با موتور را پیدا کنند اما در همان هیاهوها، روزنامه ایران نوشت که پیگیریهای لازم توسط خانم ابتکار، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در حال انجام است و احتمالا نتایج مثبتی با خود به همراه خواهد داشت؛ نتایجی که هرگز آنها را ندیدیم. نیروی انتظامی تنها چند روز بعد، آب پاکی را روی دست همه زنان ریخت؛ احمد نوریان، سخنگوی نیروی انتظامی مردادماه امسال اعلام کرد: این موضوع نیاز به شفافسازی دارد اما پلیس درحال حاضر بهدلیل اینکه صدور گواهینامه رانندگی برای بانوان موتورسوار در قانون نیامده است اقدامی در این خصوص نخواهد کرد.
این نظر صریح در حالی داده شد که مسئولیت صدور گواهینامه رانندگی در قلمرو کشور، بر عهده نیروی انتظامی گذاشته شده، ولی طبق تبصره ماده ۲۰ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، مصوب ۱۳۸۹ بیان شده، صدور گواهینامه موتورسیکلت برای مردان بهعهده نیروی انتظامی است. از این قانون میتوان استنباط کرد که دادن گواهینامه موتورسیکلت برای زنان بر عهده پلیس ناجای راهور کشور نیست و از آنجا که مرجع دیگری برای صدور گواهینامه وجود ندارد، بهنظر میرسد موتورسواری زنان در نطفه خفه شده است. حالا من با آخرین کورسوهای امید به یکی از آموزشگاههای صدور گواهینامه موتور زنگ میزنم و درخواستم را برای دانستن شرایط گرفتن گواهینامه مطرح میکنم. اپراتور میگوید: برای خودتان میخواهید؟ و وقتی با پاسخ مثبت من مواجه میشود خنده بلندی سر میدهد و میپرسد: فکر کنم با اصحاب کهف در خواب بودهای خانم!