نمایش کمتر، کار بیشتر
اشتباه بزرگ پرسپولیس که در دوران مدیریت جدید باید اصلاح شود
بهروز رسایلی|
بدون تعارف، انتخاب مهدی رسولپناه بهعنوان سرپرست موقت باشگاه پرسپولیس به هیچوجه نویدبخش نبود. اینکه جامعه فوتبال رسولپناه را نمیشناسد شاید بهتنهایی بهمعنای عدمشایستگی او نباشد، اما نوع حضور این عضو غیرمرتبط در هیأتمدیره و نیز حرف و حدیثهایی که در مورد آشنایی قدیمی او با وزیر ورزش وجود دارد، به بدبینیها دامن میزند. بر همین اساس اجازه بدهید امیدوار باشیم این انتصاب چنان که از عنوانش برمیآید، واقعا «موقت» باشد و بهزودی یک چهره موجهتر کنترل امور را در پرسپولیس بهدست بگیرد.
شام و ناهار هیچی
از این نکته که بگذریم، نگاهی به اتفاقات چند ماه گذشته پرسپولیس یک موضوع را روشن میکند؛ اینکه این باشگاه در دوران مدیریتی جدید نیاز دارد از نمایش و تبلیغات به سمت کار و فعالیت جدی و مثمرثمر پیش برود. آنچه در این چندماه دیدیم، بیشتر شو و تظاهرهای بیفایده و خالی از محتوا بود. پرسپولیس در این مدت چندبار جشن پیراهن گرفت و مدام مدل لباسش را برای نیمفصل دوم، داربی، لیگ قهرمانان و... تغییر داد؛ چیزهایی که هیچ کجای جهان نمیبینیم. مدیران قبلی این باشگاه چندین برنامه رونمایی از طرحهای مختلف اقتصادی داشتند. در حاشیه رونمایی از اپلیکیشن پرسپولیس، محمدحسن انصاریفرد وعده داد این پروژه سالانه 150میلیارد تومان برای پرسپولیس درآمد داشته باشد، اما 2ماه بعد از آغاز بهکار اپ، باشگاه در سطحی از افلاس قرار دارد که حتی قادر به پاسکردن چک یکونیم میلیاردی شهرخودرو هم نیست و همین مسئله ساده به جنجالی بزرگ تبدیل میشود. همچنین در این مدت قراردادی هم با یک بانک خصوصی بسته شد که ابهامات پرشماری متوجه آن است. حالا بگذریم از زلمزیمبوهایی مثل تیم واترپلوی پرسپولیس که حتی اگر هزار تومان هم خرج آن شده باشد باز زیاد است. باشگاهی به بزرگی رئال مادرید فقط 2تیم فوتبال و بسکتبال دارد، اما پرسپولیس در بدهکارترین روزهای تاریخش تیم واترپلو راه میاندازد! در مجموع این نگرشی است که باید اصلاح شود و انتظار میرود مدیران جدید تیم به جای حضور دائمی در برنامههای تلویزیونی، روی پروژههای عملیاتی کسب درآمد و خلاصکردن باشگاه از این همه گرفتاری و خطر تمرکز کنند.
غر نزنیم، کار کنیم
همه میدانند که پرسپولیس و استقلال بدهکارند و همه میدانند که فوتبال ایران از درآمدهای رایج و مشروع این رشته ورزشی ازجمله حق پخش تلویزیونی محروم است. بنابراین انتظار میرود وقتی کسی در این 2 تیم مسئولیت میگیرد، از تکرار این مکررات و بدیهیات بپرهیزد و از ظرفیتهای موجود استفاده کند. یک مثال خوب در این مورد، دوران مدیریت علیاکبر طاهری است؛ مدیری که با وجود گاف تاریخی و نابخشودنیاش در ماجرای بازگرداندن مهدی طارمی و محرومیت دو پنجرهای پرسپولیس، از ظرف موجود استفاده کرد و با راهاندازی سامانههای پیامکی، پرسپولیس را تا حد زیادی خودکفا کرد. این طرح که همزمان شامل حال استقلال هم شد، چنان پوئن مثبتی دارد که به خاطرش میتوان بسیاری از کاستیهای مدیریتی طاهری و ازجمله همکاری او با امثال ترکاشوند را بخشید. گرچه طاهری برخلاف مدیران اخیر پرسپولیس از آن سوی بام افتاده بود و وجهه ضدرسانهای او باعث شد مثلا یک تعارض کاذب و بیدلیل بین باشگاه پرسپولیس و برنامه90 پیش بیاید. مخلص کلام اینکه در همین فوتبال ورشکسته و دولتی ایران با همه معایبش هم میتوان بدون داد و قال، منافذی برای درآمدزایی پیدا کرد؛ دریچههایی مثل همین سامانه پیامکی که شاید غیرحرفهای و شبیه جمعآوری اعانه از مردم باشد، اما به هر حال امورات جاری را راه میاندازد. امیدواریم در دوره مدیریتی جدید شاهد عبور از دوگانه ملالآور «وعده- ناله» باشیم و کمی کار جدی در پرسپولیس ببینیم.