راهی جز اخذ عوارض نیست
داوود کشاورزیان - معاون سابق وزیر راه و شهرسازی
امروز در کشور با محدودیت منابع مالی عمرانی مواجه هستیم و حضور بخش خصوصی تنها راه باقیمانده برای توسعه پایدار است. نه اینکه ما، بلکه همه کشورهای جهان به این باور رسیدهاند که چارهای جز حضور مردم و بخش خصوصی در پروژههای بزرگ برای توسعه نیست. این نگرانی درباره کشور ما تشدید هم میشود؛ چرا که درآمدهای هنگفتی از گردشگری، مالیات و... هم در کشور ما به ثبت نمیرسد. البته اگر پای درآمدهای هنگفت هم در میان بود باز این نقد مطرح میشد که آیا درست است ثروتهای کشور برای -مثلا- ساخت جاده صرف شود؟
سرمایهگذاری برای ساخت راهها، جادهها و آزادراهها سرمایهگذاری کلانی است. مخصوصا وقتی قرار باشد راهها در مسیرهای دشوارگذر و در دل کوهها ایجاد شوند. عددی که امروز بهعنوان عوارض برای قطعه اول آزادراه تهران - شمال مطرح شده است در مقایسه با نمونههای مشابه خارجی، عدد بسیار ناچیزی است. در واقع نرخی که امروز درباره آن بحث میشود بسیار کمتر از عدد نهایی مورد نظر سرمایهگذار است و حتی به نوعی میتوان گفت که نقش جبران سرمایه را بهدرستی ایفا نمیکند اما در نهایت، این کشش تقاضاست که تعیینکننده است. در همین آزادراه تهران - شمال، نرخی که بتواند سرمایه سرمایهگذار را بهدرستی به او در مدت زمان معین برگرداند بیش از اینهاست اما اگر نرخ عوارض آزادراهها بیش از مثلا -50هزار تومان- تعیین شود، تعداد خودروهایی که حاضر به عبور از آن میشوند، به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا میکند. در واقع یکی از اصلیترین عوامل در تعیین نرخ برای عوارض آزادراهها در ایران، میزان تقاضاست، نه نتیجهگیریهای اقتصادی. چطور میتوان انتظار داشت که، هم نرخ عوارض کمتر از این باشد، هم بخش خصوصی در توسعه اقتصادی کشور حضوری پویا داشته باشد؟
برخی میگویند میزان عوارض پرداختی باید متناسب با دستمزدها در دهکهای مختلف جامعه تعیین شود اما نباید فراموش کنیم میزان هزینههای لازم برای ساخت آزادراه ربطی به دستمزد پایین در کشور ما ندارد. وقتی قرار است سرمایهگذار بیاید و پشت پروژه داخلی ما بایستد و هزینههای ساخت را برای ما تامین کند؛ نمیتوان از او انتظار داشته باشیم که خود را با شرایط دستمزد در کشور ما وفق دهد.
امروز 2گزینه داریم؛ یا باید بپذیریم که مردم از راههای کمعرض و جادههای ناایمن استفاده کنند، یا باید قبول کنیم که استفاده از آزادراههای ایمن و استاندارد نیاز به حضور بخش خصوصی و پرداخت عوارض بالاتر دارد.
عوارض آزادراهی مثل آزادراه تهران - شمال، برای عموم اقشار جامعه که میخواهند سالی 2 یا 3 بار سفر بروند؛ شاید نهایتا به سالی 100هزار تومان برسد که میتواند در کنار بقیه مخارج سفرشان به راحتی آن را تامین کنند و در نهایت، هم زودتر به مقصد برسند، هم در راه ایمنتری رانندگی کنند.
برخی میگویند استفاده از آزادراه تهران - شمال اگرچه مصرف سوخت خودرو را پایین میآورد یا مدت زمان رسیدن را کاهش میدهد اما این صرفهجویی با پرداخت عوارض بالایی که برای آن درنظر گرفته شده، جبران میشود. من اما بر این باورم که این استدلال از اساس قابل اتکا نیست. شما باید درنظر بگیرید قیمت سوخت ما در مقایسه با قیمتهای جهانی بسیار پایین است. امروز هر لیتر بنزین ما 25سنت است درحالیکه متوسط نرخ جهانی سوخت بیش از یک دلار است. آیا اگر قیمت سوخت در ایران هم مانند سایر جهان بود باز هم این قیاس را انجام میدادیم؟