• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
دو شنبه 14 بهمن 1398
کد مطلب : 94225
+
-

سرنوشت 3کولبری که در ارتفاعات سقز گرفتار کولاک شده بودند روشن شد

مرگ کولبر 55ساله، نجات 2کولبر گمشده

مرگ کولبر 55ساله، نجات 2کولبر گمشده


«بدهکار بودیم و پدرم گفت این بار هم می‌رود کولبری که قسط وام‌مان را بدهد و بعد از آن دیگر نمی‌رود اما رفت و هرگز برنگشت». اینها را سیروان فتوحی می‌‌گوید. پسر 24ساله عثمان فتوحی، کولبر 55ساله‌ای که در ارتفاعات شهرستان سقز گرفتار برف و کولاک شد و جانش را از دست داد.
عثمان 5فرزند داشت و سال‌ها بود که کولبری می‌کرد. شغل‌ اصلی‌اش همین بود و اگر سراغ کولبری نمی‌رفت با کارگری تلاش می‌کرد خرج زندگی خانواده‌اش را تامین کند. بعدازظهر جمعه گذشته بود که او و عده دیگری از کولبران تصمیم گرفته بودند راهی مرز عراق شوند تا به گفته خودشان بار بیاورند. باری که معمولا کالاهای مختلف بود. از لوازم خانگی گرفته تا کفش و...
حدود 23کولبر بعدازظهر جمعه مسیر کوهستان را در میان برف در پیش گرفتند. اگر اتفاقی نمی‌افتاد، بعد از 3ساعت باید به مرز می‌رسیدند، بارها را می‌گرفتند و دوباره به سمت سقز برمی‌گشتند. برفی که در روزهای گذشته باریده بود، کوهستان را سفیدپوش کرده بود. ارتفاع برف در بعضی از نقاط به 2متر هم می‌رسید و در این شرایط کولبران پشت سر هم در مسیر باریکی که از جای پاهایشان سیاه شده بود، به راه افتادند. آنها روستاهایی که در مسیرشان بود را یکی بعد از دیگری رد کردند و هرچه بالاتر می‌رفتند، هوا بدتر و بدتر می‌شد.
هوا در ارتفاعات سقز آن هم در فصل زمستان قابل پیش‌بینی نیست. با تاریک شدن هوا برف هم شروع به باریدن کرد. در چشم برهم زدنی سرعت باد افزایش یافت و کولاک گروه کولبران را محاصره کرد. در شرایطی که چشم، چشم را نمی‌دید کولبران یکی بعد از دیگری مسیر را گم کردند و مسیرهای اشتباهی را در پیش گرفتند. برخی از آنها هم تصمیم گرفتند مسیر رفته را برگردند اما حتی مسیر برگشت هم قابل شناسایی نبود.
سیروان فتوحی، پسر عثمان(یکی از کولبران) در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: پدرم قرار نبود در زمستان کولبری کند. حدودا یک سالی می‌شد که دیگر سراغ این کار نمی‌رفت و ترجیح می‌داد با کارگری خرج خانه را تامین کند اما مدتی بود که برای ازدواج یکی از برادرانم وام گرفته بودیم و موعد قسط‌هایش رسیده بود و پولی نداشتیم که پرداخت کنیم.
او ادامه می‌دهد: من خیاط هستم اما در این شرایط اقتصادی، درآمدم آنقدر کم است که به زور می‌توانم قبض برق مغازه را پرداخت کنم. پدرم هم وضعیت مالی خوبی نداشت و خانه‌‌مان در یکی از مناطق حاشیه‌ای سقز است. جمعه بود که پدرم گفت برای پرداخت قسط وام می‌رود کولبری. گفت این بار را می‌رود و بدهی‌مان را پرداخت می‌کند و دیگر نمی‌رود. با اینکه بقیه اعضای خانواده مخالف این کار و نگران حالش بودیم، اما او می‌گفت که تنها راهی که دارد همین است. برای همین راهی مرز شد اما زمانی که به نزدیکی مرز رسیده بودند، در کولاک گرفتار شدند و راه را گم کردند.





عملیات نجات 
او ادامه می‌دهد: پسر عمویم هم در بین کولبران بود. با تماس او بود که متوجه ماجرا شدیم و فهمیدیم که آنها در کولاک گم شده‌اند. در آن لحظه من برای انجام کاری به سنندج رفته بودم و عمویم و پسردایی‌ام همراه بقیه اهالی که از ماجرا باخبر شده بودند برای نجات کولبران به راه افتادند.
همزمان با هجوم مردم محلی برای نجات کولبران، تیم‌های هلال‌‌احمر هم در جریان قرار گرفتند و برای عملیات نجات راهی ارتفاعات سقز شدند. عملیات نجات در حدود ساعت2:30 بامداد شنبه شروع شد و در این میان بعضی از کولبران که مسیر بازگشت را پیدا کرده بودند، توانستند از ارتفاعات پایین بیایند و با کمک مردم محلی نجات یابند. از بین 23کولبر 20نفر از آنها با گذشت چند ساعت از عملیات نجات درحالی‌که سرما تا مغز استخوانشان نفوذ کرده بود نجات یافتند اما از سرنوشت 3کولبر دیگر خبری نبود. یکی از این کولبران عثمان فتوحی 55ساله بود.
پسرش می‌گوید: عمو و پسردایی که برای نجات پدرم رفته بودند، توانسته بودند او را در نزدیکی آخرین روستا پیدا کنند. او راهش را گم کرده و در میان برف‌ها گرفتار شده بود. وقتی پیدایش کردند، پدرم هنوز زنده بود اما با توجه به شرایط کوهستان و وضعیت بد هوا آنها قادر نبودند که پدرم را به روستا منتقل کنند. برای همین از هلال‌احمر خواستیم که بالگرد بفرستند ولی به ما گفتند که قادر نیستند بالگرد بفرستند. عملیات نجات پدرم آنقدر طول کشید که امدادگران هلال‌احمر وقتی به او رسیدند، جان در بدن نداشت و مرده بود.
سیروان درحالی اینها را می‌گوید که آگهی‌ ترحیم پدرش را در دست دارد و قرار است آنها را بین دوستان و آشنایان و همچنین در سطح شهر توزیع کند. صبح دیروز جسد پدر را به خاک سپردند و حالا آنها مانده‌اند با خانه‌ای که انگار چراغش خاموش شده است.

نجات 2کولبر گمشده
اما جسد یخ‌زده عثمان فتوحی در حالی پیدا شد که هنوز از سرنوشت 2کولبر گمشده دیگر، خبری نبود. جست‌وجو برای پیدا کردن این 2جوان به نام‌های امیر محمدزاده و امیر ترجانی در حالی ادامه داشت که کامیل کریمیان فرماندار ویژه سقز روز گذشته از پیدا شدن آنها خبر داد و گفت: براساس اطلاعات محلی و خانواده افراد، این ۲ کولبر در راه برگشت به منطقه، مسیر را گم کرده بودند و به روستای «هه‌ ل بر » در عراق رفته‌اند و در سلامت به‌سرمی‌برند. به گفته وی، با هماهنگی فرمانداری و مرزبانی 5نفر از مرز سیرانبند بانه برای کمک، امدادرسانی و بازگرداندن آنان، به روستای «هه ل بر» اعزام شده‌اند و تیم‌های امدادی نیز برای کمک و امدادرسانی احتمالی در روستای مام سیف‌الدین اعزام شده‌اند و مستقر هستند. همچنین به گفته یکی از کولبران، این 2کولبر در روستای «هه ل بر» و توسط مردم روستا پیدا شده و برای مداوا به بیمارستان پنجوین اقلیم کردستان منتقل شده و خوشبختانه دیروز به ایران انتقال یافتند.

این خبر را به اشتراک بگذارید