• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
سه شنبه 8 بهمن 1398
کد مطلب : 94002
+
-

گفت‌وگو با مصطفی هاشمی‌طبا، درباره تبعات خروج مربیان خارجی از کشور

نگران خروج متخصصان داخلی باشیم

نگران خروج متخصصان داخلی باشیم

نگار حسینخانی_روزنامه نگار

خروج مربیان خارجی از کشور، طرفداران ورزش خصوصا اهالی فوتبال را نگران کرده است. برخی معتقدند مربیان داخلی نمی‌توانند فوتبال را سر پا نگه دارند. دلایل‌شان هم دانش کم فنی مربیان داخلی و آشنانبودن آنان با زبان تخصصی روز  است. مصطفی هاشمی‌طبا اما نظر دیگری دارد. او که در دوره‌ای رئیس سازمان تربیت بدنی، رئیس کمیته ملی المپیک و مدتی مشاور امور زیربنایی، سرمایه‌گذاری و توسعه زیر ساخت‌های ورزش کشور بوده است می‌گوید باید از ظرفیت‌های داخلی استفاده کرد. با او در این‌باره گفت‌وگو کرده‌ایم.

تبعات خروج مربیان و متخصصان خارجی از ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا ایرانی‌شدن مربیان فوتبال سطح کیفی فوتبال را پایین نمی‌آورد؟
در هر زمینه‌ای که لازم باشد باید از تخصص و دانش کشورهای دیگر و متخصصان آنها برای پیشرفت و بهبود اوضاع ورزشی و... استفاده کرد اما این به آن معنا نیست که نیروهای خودی را به فراموشی سپرده یا کسانی را بر صندلی مدیریت بنشانیم که چندان بهره‌ای از دانش نبرده یا توقع بیش از اندازه دارند. متأسفانه در فوتبال ما یا به‌طور کلی در ورزش کشور، مدل تازه‌ای حکمفرما شده است که فرد با وجود تازه واردبودن بر همه امور حاکم و مسلط می‌شود مانند کارلوس کی‌روش که قصد داشت همه امور را  در دست گرفته و بر فوتبال ما مدیریت کند. از سویی سوء‌مدیریت در ایران باعث شده مدیران ما نیز رفتار درستی در مقابل این افراد از خود نشان ندهند. در ضمن باید درنظر داشته باشیم اگر قرار باشد از نیروی خارجی در چنین اموری استفاده کنیم باید فردی باشد که از سطح دانش بالایی برخوردار بوده و بتواند نیروهای داخلی را به سطوح بالای مدیریتی و تجربی هدایت کند، اگرنه حضور این نیروها در ایران و کار موقتی و سطحی و بازگشت‌شان خاصیتی نخواهد داشت. البته آن دسته افرادی که از کشور خارج شدند اکثرا با مجموعه‌های زیرگروه خود مشکلات و درگیری‌های مالی داشتند؛ مثلا استراماچونی یا کالدرون و برانکو ایوانکویچ. برانکو بسیار بااخلاق و متخصص است اما با مشکلات مالی روبه‌رو شد. البته به‌نظر خروج این نیروها نمی‌تواند تبعات خاصی داشته باشد و ما باید به نیروهای داخلی بیشتر متکی باشیم و کارمان را به درست‌ترین شکل انجام دهیم. این نوع دعوت و حضور افراد و انجام‌نشدن تعهدات، ایران را در دنیا بدنام خواهد کرد و مشکل در اصل از اینجا ناشی می‌شود. مثلا استراماچونی یا برانکو که در ایران کار کرده‌اند و پول آنها داده نشده و از ما شکایت کرده‌اند حیثیت ورزشی و مالی کشور را زیرسؤال می‌برند. من معتقدم پس از تحریم‌ها وزارت ورزش باید از ورود و عقد قرارداد با مربیان و بازیکنان خارجی خودداری می‌کرد تا چنین مشکلاتی ایجاد نشود.

خروج این افراد از کشور باعث نخواهد شد که ارتباط فنی ما با دنیا قطع شود؟
ارتباطات فنی ما از هزار راه قابل انجام است. نه‌تنها در این‌باره، در موارد دیگر هم می‌توانیم از مربیان و متخصصان خارجی دعوت کنیم تا خیلی موارد را به ما آموزش دهند. قرارداد با این افراد به واسطه دلالان چندان روابط خوشایندی نیست. هرچند مخالف قطع ارتباط با خارج از ایران هستم اما این موارد که ذکر شده قرار نبوده ارتباطات علمی و فنی ما را بالا ببرد. این افراد به شکل مقطعی در کشور حضور پیدا می‌کنند و هیچ‌گونه بهره‌برداری علمی از حضور آنها در کشور نمی‌شود. هرچند مربیانی در رشته‌های والیبال و فوتبال به ایران آمده‌اند که بسیاری از ستارگان این ورزش‌ها که هنوز هم بازی می‌کنند شاگردان آنها بوده‌اند. به هر حال مشکلی در این‌باره وجود ندارد و به‌معنای آن نخواهد بود که ارتباطات ما با دنیا قطع خواهد شد.

به‌نظر شما، بدون حضور خارجی‌ها امکان صعود تیم فوتبال به جام‌جهانی وجود دارد؟ در والیبال و دیگر ورزش‌ها چطور؟
درباره فوتبال معتقدم شرایط ما به‌گونه‌ای نیست که غیاب مربی خارجی مانع حضورمان در جام‌جهانی باشد. هرچند اگر قرار باشد مربی خارجی به تیم ملی ایران دعوت شود، باید بهترین‌ها به ایران بیایند. اما اکنون شرایط کشور به‌گونه‌ای نیست که قادر باشیم مسائل و مشکلات‌شان را به کلی حل کنیم؛ پس بهتر است خوداتکایی داشته باشیم و از نیروهای داخلی استفاده کنیم.

این رویه به ورزش کشور آسیب نمی‌زند؟
نه. اگر این مربیان که به کشور دعوت می‌کنیم در سطح مربیان داخلی باشند هیچ آسیبی به ورزش کشور وارد نخواهد شد. مثلا ما در والیبال چند سال پیش خولیو ولاسکو را به ایران دعوت کردیم که مربی بسیار خوبی بود و تأثیر اساسی روی ورزش والیبال گذاشت و منشا خدمات بسیاری شد. اما بسیاری مربی دیگر هم در رشته‌های دیگر دعوت شده‌اند که هیچ تأثیری در ارتقای کیفی تیم‌ها نداشته‌اند. اگر بتوانیم مربیان آگاه و دانشمندی را به کشور دعوت کنیم و مربیان خودمان نیز در کنار آنها باشند و آموزش ببینند به ورزش‌مان خدمت خواهند کرد. اما اگر با مربی قرارداد امضا کنیم که حضورش در ایران مقطعی و پروازی باشد و تنها چند روز پیش از هر بازی تیم را جمع کرده و به آنها بگوید چطور بازی کنند، این نوع مربی به درد تیم ما نخواهد خورد و تأثیری در کیفیت ورزش ما نخواهد داشت.

با توجه به اینکه زیرساخت‌ها همواره در کشور مناسب نبوده و مانند کشورهایی چون ژاپن کمتر به فکر برنامه‌ریزی از سنین پایه بوده‌ایم، شاید حضور مربیان خارجی امیدی بود تا این خلأ‌ها را نادیده گرفته و به فکر جهشی موقتی باشیم. آیا همین‌ اندازه موفقیت در ورزش کشور نیز قرار است از طرفداران سلب شود تا با خیال راحت منتظر پیروزی‌هایی برای تیم‌هایشان نباشند؟
در ورزش هیچ‌گاه خیال راحت وجود ندارد و ارتقا مهم است. مگر چه‌کسی نتایج آلمان و برزیل را پیش‌بینی می‌کرد. یک‌بار کسی می‌گفت چرا علی دایی در همان 5دقیقه اول 3 گل نمی‌زند که خیال‌مان را راحت کند؟ اینکه خیال‌مان را راحت کنیم، چندان راه‌گشا نیست. ما باید در مبارزه پیروزی را به‌دست بیاوریم. مشکل این است که در سطوح پایه چندان مربیان خوبی نداریم و تعدادشان بسیار اندک است و چندان نمی‌توانند آموزش‌های لازم به این سنین را منتقل کنند. اگر بتوانیم چنین مشکلاتی را رفع کنیم، تأثیر زیادی در ورزش کشور خواهد داشت.

با توجه به شرایطی که در اینجا درباره‌اش صحبت کردید، چه آینده‌ای برای ورزش ایران و خصوصا فوتبال متصور هستید؟
با اینکه فارغ‌التحصیلان بسیاری داریم، راهی که ما طی می‌کنیم، راه عالمانه‌ای نیست. ما باید وضعیت ورزش‌های پایه را در برنامه‌های مدارس اصلاح کنیم تا بچه‌ها در سن 10تا 12سالگی بدن آماده‌ای برای حضور و فعالیت در هر نوع ورزشی داشته باشند و براساس استعداد و علاقه‌شان رشته ورزشی دلخواه‌شان را انتخاب کنند. متأسفانه این امر در بخش عمومی جامعه رعایت نمی‌شود. از سویی تلاشی برای ارتقای دانش مربیان انجام نمی‌شود و فارغ‌التحصیلان ورزشی در بطن ورزش ما حضور ندارند یا دانش‌آموختگی آنها به اندازه‌ای نیست که بتوانند مؤثر باشند. بنابراین برنامه ورزشی ما روند صعودی ندارد. لیگ‌ها و مربیان علاقه‌مند کمک می‌کنند تا در بعضی رشته‌های ورزشی موفقیت‌هایی کسب کنیم، اما در مقایسه با کشور فرانسه اگر هر دو کشور در30رشته مسابقات ورزشی شرکت کنند، آنها در 25رشته برنده می‌شوند و ما در 5رشته. همین نتیجه‌گیری به‌معنای آن است که آنها در ورزش بسیار گسترده‌تر و تأثیرگذارتر عمل کرده‌اند، از این‌رو ما نیازمند برنامه‌ای کیفی در امر ورزش هستیم.

دستیابی به چنین برنامه‌ای چگونه ممکن خواهد بود؟
زمانی چنین برنامه‌هایی وجود داشت. این امر در زمان مدیریت بنده اتفاق افتاد. یکی از این برنامه‌ها این بود که در سراسر کشور، مربیان تحت آموزش دائمی قرار گرفته و ورزش پایه در مدارس عمومی شود.

امکان صعود بدون حضور خارجی‌ها
درباره فوتبال معتقدم شرایط ما به‌گونه‌ای نیست که غیاب مربی خارجی مانع حضورمان در جام‌جهانی باشد. هرچند اگر قرار باشد مربی خارجی به تیم ملی ایران دعوت شود، باید بهترین‌ها به ایران بیایند. اما اکنون شرایط کشور به‌گونه‌ای نیست که قادر باشیم مسائل و مشکلات‌شان را به کلی حل کنیم؛ پس بهتر است خوداتکایی داشته باشیم و از نیروهای داخلی استفاده کنیم

اگر صحبتی درباره خروج متخصصان خارجی از کشور دارید بفرمایید.
ما باید نگران خروج متخصصان داخلی به خارج از کشور باشیم. (فرار مغزها) سالانه هزاران متخصص از ایران مهاجرت می‌کنند. اینکه چند مربی به کشور آمده‌اند و حالا خارج می‌شوند، چندان جای نگرانی ندارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید