تأکید بر حفظ آب و خاک ایران
رئیسجمهوری: آب و خاک ایران 2سرمایه بزرگ است که باید از آن حفاظت شود - آبهای زیرزمینی ایران از 120میلیارد مترمکعب به 90میلیارد مترمکعب رسید - سالانه 2میلیارد تن خاک ایران بهدلیل فرسایش از دست میرود
زهرا رفیعی _ خبرنگار
توسعه بیرویه و غیرپایدار در بخش کشاورزی آب و خاک را چنان فرسوده کرده است که هماکنون آبهای زیرزمینی از 120میلیارد به 90میلیارد مترمکعب رسیده و برخی از دشتهایی که تا پیش از این، قرنها محل کشاورزی بود به شورهزارهایی وسیع تبدیل شده است. کارشناسان میگویند: استفاده از تکنولوژی اگرچه در بهبود حجم محصولات کشاورزی مؤثر است اما اگر بدون درنظر گرفتن سهم محیطزیست باشد، منجر به تخریب و استفاده بیش از اندازه از آبوخاک میشود.
حسن روحانی، رئیسجمهوری روز گذشته در همایش تجلیل از کشاورزان نمونه ملی بخش کشاورزی گفت: «مردم فکر میکنند در کشاورزی آب مهم است، اما خاک نیز به اندازه آب مهم است زیرا اگر آب کافی در اختیار باشد اما خاک مناسبی نباشد، نمیتوان کاری انجام داد. بنابراین آب در کشاورزی زمانی مفید است که خاک لازم در دسترس باشد. مقدار محصولی که تولید میشود به بذر، نگهداری و کود و سم و ماشینآلات و نوع خاک وابستگی دارد؛ بنابراین وظیفه همه ماست تا خاک کشور را حفظ کنیم. آب و خاک 2سرمایه بسیار بزرگ است که خداوند به ما داده است و باید از آن حراست کنیم.» روحانی با اشاره به اینکه دوران کشاورزی سنتی به سر آمده است گفت: «ممکن است از کشتهای فرازمینی و اجاره کردن زمینهای کشورهای دیگر استفاده کنیم، اما آنچه مهم است خاک کشور خودمان است که البته محدود است. علاوه بر این میتوانیم در مصرف آب صرفهجویی کنیم. کارهای بسیار خوبی هم انجام شده و آثار آنچه این دولت در بخش زمین و آب انجام داده است، برای دهها سال دیگر نیز در کشور باقی خواهد ماند و نسلهای آینده نیز از آن بهرهمند خواهند بود.»
تولید به قیمت از دست دادن آب و خاک
احداث 37سد در دولتهای یازدهم و دوازدهم و افزایش محصولات کشاورزی در این دوره (از ۹۷میلیون تن به ۱۲۵میلیون تن) فشار مضاعفی به داشتههای آبی و خاکی سرزمین وارد آورده است؛ بهگونهای که عدهای از کارشناسان، فرسایش خاک در اثر سیلهای مخرب سالهای اخیر را ناشی از تخریب محیطزیست و گسترش نابسامان کشاورزی و صنعت میدانند. براساس آخرین برآوردها سالانه 2میلیارد تن خاک ایران را در اثر فرسایش خاک از دست میدهیم. برآوردها همچنین نشان میدهد فقط در سیلاب امسال 3 تا 4میلیارد مترمکعب خاک را از دست دادهایم.
حساسیت روحانی به آب و خاک ایران 2
محمد خسروشاهی، رئیس بخش تحقیقات بیابان مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در گفتوگو با همشهری درباره صحبتهای رئیسجمهوری درباره تغییر الگوی کشت و رو آوردن به سیستمهای گلخانهای گفت: اشاره رئیسجمهوری در مورد فشارنیاوردن به داشتههای آبی و خاکی بحق است. ما توجه چندانی به آب و خاکمان نداریم. هر جایی را که دلمان بخواهد به هر نحوی زیرکشت میبریم. بخش کشاورزی هر جایی را که توانسته شخم زده است. زمینهایی که پیش از این بهصورت دیم کشت میشد، رها شده است و حالا با یک باران شاهد فرسایش شدید خاک شدهایم. سادهترین مثال را در بهار امسال تجربه کردیم که میلیاردها تن خاک با سیل فرسوده شد. حتی جنگلهای ما نیز از این فرسودگی خاک در امان نماندهاند.
وی با اشاره به اینکه ما همیشه عادت داریم که موضوعات را به نقطه بحرانی برسانیم و بعد برایش راهحل پیدا کنیم، گفت: امسال در جنوب و سال گذشته در غرب کشور شاهد سیلی بودیم که از پیش قابل پیشبینی بود. چرا به تخریب خاک توجه نمیشود؟ متأسفانه یک مقدار دیر مسائل را درک میکنیم.
وی با اشاره به سخنان حسن روحانی در مورد تولید گلخانهای گفت: اگر تولید در واحد سطح افزایش یابد، هیچ مشکلی ندارد، اما اگر قرار باشد بخش کشاورزی عرصه بیشتری را در اختیار بگیرد به خاک و آب سرزمین فشار وارد میشود. متأسفانه در اکثر دشتهای کشور بحران آب داریم. وزارت نیرو میگوید: از 120میلیارد مترمکعب اندوخته آب فقط 90میلیاردمترمکعب باقی مانده است. درحالیکه میدانیم حجم محصولات کشاورزی از 97میلیون تن به 125میلیون تن رسیده است. اگر آب کم داریم چطور اجازه افزایش کشت میدهیم؟
تبدیل زمینهای کشاورزی به شورهزار
توسعه با فرمولهای کنونی به محیطزیست فشار مضاعف وارد میآورد، محمد خسروشاهی با اشاره به تجربه کشور چین گفت: 88درصد از سرزمین ما سرزمین خشک و 55درصد ایران بیابان است. ما نمیتوانیم همچنان سطح بیشتری را به کشاورزی اختصاص بدهیم. هنر ما این است که میزان تولید را در واحد سطح بالا ببریم. یعنی اگر هماکنون از هر هکتار 3تن محصول برداشت میکنیم، بدون افزایش سطح کشت، این میزان افزایش یابد. چون سطح کشت بیشتر یعنی مصرف آب و خاک بیشتر. او درباره وضعیت خاک در کشور گفت: بسیاری از سرزمینهایی که تا پیش از این کشاورزی در آن رونق داشت به شورهزار تبدیل شده است. بهطور مثال در دامنه جنوبی البرز به سمت مشهد زمینهایی بود که در آن کشاورزی انجام میشد ولی این زمینها با وجود چاههای عمیق رها و بیابانی شدهاند. هر دشتی که تصور کنید دچار افت سطح آب شده است. کشاورزی و برداشت آب در 400دشت ممنوع اعلام شده است. از سوی دیگر خاک اکثر زمینهای کشاورزی بهخصوص در دامنه جنوبی البرز، استان فارس و سمنان بهدلیل پمپاژ آب زیاد، شور و به سمت بیابانی شدن سوق داده شده است. این روش کشاورزی، خاک این مناطق را آماده فرسایش بادی میکند. آنچنان که دشتهای خوزستان بستر ریزگرد شده است.
کشاورزی سنتی همیشه بد نیست
توسعه کشاورزی با استفاده از فناوریهای نوین برای همه جای ایران مناسب نیست. در بعضی از نقاط برای جلوگیری از فرونشست، کشاورزی باید بهصورت سنتی و غرقابی باشد. محمد نعمتی ورنوسفادرانی، متخصص اکوسیستمهای آبی دانشگاه اصفهان به کاربردی بودن کشاورزی با روشهای فناورانه در همه جا بهصورت یکسان معتقد نیست. او در گفتوگو با همشهری، توضیح داد: برای کشوری مثل ایران با اقلیمهای بسیار متفاوت نمیتوان به یک شکل عمل کرد. نمیتوان کشاورزی سنتی را به کلی کنار گذاشت و به سمت مکانیزه کردن کشاورزی و افزایش تولید رفت. در رودخانههای طویلی که «آب برگشتی» با سیستم آبیاری غرقابی وجود دارد، کشاورزی سنتی میتواند به بهرهمندشدن رودخانه و تالابها در پاییندست کمک کند. البته به شرطی که حداقل، آب برگشتی را با سیستمهای مکانیزه دوباره با تفکر «جلوگیری از هدررفت آب» به بخشهایی مثل صنعت ندهند.
وی که سالها روی تالاب گاوخونی تحقیق کرده است، گفت: در گذشته که آبیاری بهصورت غرقابی بود وقتی حقابه شرق اصفهان (900-500میلیون مترمکعب) داده میشد، آب از سطح و زیر خاک دوباره به سمت رودخانه و تالاب گاوخونی هدایت میشد. اگر بخواهیم دسترسی به آب را مکانیزه و محدود کنیم، دیگر آبی به رودخانه و تالاب نخواهد رسید و با پدیدههایی مانند فرونشست مواجه خواهیم شد. هماکنون آب فراوانی به تالاب از سمت سد شاخکنار وارد میشود چون این آب، برگشت بخش کشاورزی است. با روش غرقابی در مناطقی که امکانپذیر است، آب زیرزمینی نیز تامین میشود. اگر این سیستم کنار بگذاریم بهصورت ناخواسته دچار مشکل خواهیم شد.
سهمی که از محیطزیست دریغ میشود
استفاده از کود و سم فراوان و مدیریت نشده در بخش کشاورزی، خاک را آلوده کرده است. بخشهای وسیعی از تالاب هورالعظیم نیز با هدایت پساب کشاورزان خوزستانی به این منطقه آلوده شده است. البته مدیریت مصرف کود و سموم در بخش کشاورزی در همه نقاط یکسان نیست.
محمد نعمتی ورنوسفادرانی درباره تحقیقی که در دوره پسادکتری در مورد افزایش سموم در تالاب گاوخونی در 150سال اخیر انجام داده است، گفت: نتایج تحقیقات نشان میدهد که خیلی وضعیتمان در این زمینه بد نشده است و توانستهایم با مدیریت صحیح، میزان مصرف سموم در بخش کشاورزی را کاهش دهیم. پساب شهری و کشاورزی که تصفیه شده باشد میتواند بهعنوان منبع دائم آب برای تالابها درنظر گرفته شود اما مشکل این است که این پساب حداقلی در برخی موارد دوباره به بخش کشاورزی و یا صنعت واگذار میشود. وی تأکید کرد: مشکل آنجاست که ما میخواهیم حتما بخش صنعت آب مورد نیازش را داشته باشد، برای منافع سیاسی آب را منتقل کنیم، کشاورزی هم بهخودکفایی برسد؛ درحالیکه همه اینها در کنار هم ممکن نیست. اگر اولویت اول خودکفایی در گندم باشد با برنامهریزی میتوان این کار را انجام داد؛ به شرطی که حساب کتاب آب درست باشد و دستکاری نشود. نحوه مدیریت منابع در کشور بهگونهای است که نظامهای پیشین بر هم خورده است؛ بهطور مثال در کویر مرکزی صنعت فولاد افتتاح میکنند و یا پروژههای انتقال آب را به بخشهای کویری کشور ادامه میدهند که این روشها در بلندمدت میتواند آب و خاک ایران را دچار مشکل کند.