آخرین مأموریت سردار فرصت همبستگی
فعالان سیاسی و اجتماعی از نگاه فراجناحی سردارسلیمانی و نقش او در وحدت مردمی میگویند
مهدیه تقوی راد ـ خبرنگار
شهادت سردار قاسم سلیمانی همزمان با غم و اندوه گسترده در نقاط مختلف کشور موجی از دلبستگی عمومی و وحدت ملی را هم رقم زدهاست.
ایران در حالی از امروز صبح میزبان پیکر پاک این فرمانده عالیرتبه است که مردم شهرهای مختلف کشور خواستار برگزاری مراسم تشییع او در شهر و دیارشان هستند و تصاویر مختلفی که از استانهای مختلف مخابره میشود نشان از برگزاری مراسم عزاداری در سراسر ایران دارد. اما چه ویژگیهایی باعث شده است که شهادت سپهبد قاسم سلیمانی چنین موجی از عزاداری و اندوه عمومی را رقم بزند؟
پاسخ به این سؤال را باید در نگاه فراجناحی، دور از سیاستبازی و فعالیتهای سیاسی و مردمی سردار قاسم سلیمانی جستوجو کرد. او فرمانده ارشد و با کاریزمایی بود که خود را سرباز کشور میدانست و همین رمز نفوذش به قلب میلیونها ایرانی بود. فرماندهای که در وصیتنامهاش به همسرش نوشت: « قبر من ساده باشد. مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید نه عبارتهای عنواندار.»
باتعدادی از فعالان سیاسی و اجتماعی درباره نگاه فراجناحی سردار قاسم سلیمانی و نقش او در وحدت و همبستگی ملی گفتوگو کردهایم.
فعالان سیاسی و اجتماعی از نگاه فراجناحی سردارسلیمانی و نقش او در وحدت مردمی میگویند
گفتارهایی از: احمدتوکلی، عماد افروغ، محمدعلی ابطحی، غلامرضا ظریفیان و محمد هاشمی
سردار سلیمانی سرمایه اجتماعی بود
احمد توکلی ـ فعال سیاسی
زمانیکه پای مصالح ملی پیش میآید تمام گرایشهای سیاسی باید بایگانی شود؛ سردار گرانقدر شهید قاسم سلیمانی، مصداق کامل این الزام سیاسی بود که سرداران نظامی نباید به هیچ جناح و گروهی وابسته باشند و باید مدافع کل نظام و کشور باشند.
رفتار این سردار گرانقدر و بلندمرتبه، مصداق بارز یک نظامی متقی، فداکار و ملی بود که همواره مراقب بود تا به هیچ جریان و جناحی نسبت داده نشود و همین رفتار وی باعث شده بود که ملت ایران خدمت و جانفشانی او را برای اسلام و ایران باور کنند و او را نماد غرور ملی بدانند.
پدری کردن حاج قاسم برای تمام مردم ایران، فارغ از هر جناح، گرایش و مذهب و یکی بودن رفتار و گفتار وی باعث شده بود تا مردم صدق رفتارش را باور کنند و از کوچک و بزرگ خاطرخواه این شهید باشند و او را سمبل شجاعت ایرانی بدانند. البته با به شهادت رسیدن حاج قاسم نباید گمان کنیم که دیگر چنین افرادی در جامعه وجود ندارند؛ افرادی مثل این شهید گرانقدر کم نیستند اما همانند حاج قاسم که جلوهگری نداشت، کارهایشان را در بوق و کرنا نمیکنند ولی اگر این افراد در جامعه به مردم شناسانده شوند آن وقت است که وحدت ملی قوی شده و سرمایه اجتماعی بیشتر و اخلاق و دین در کشورمان تقویت میشود. این شهید سعید سرمایه اجتماعی گرانقدری بود که شهادتش نیز همانند زمانی که در جمع ما بود پر برکت شده و امیدواریم باعث کاهش کدورتها بین مردم و حکومت شود.
رهرو واقعی حضرت امیر(ع) بود
عماد افروغ ـ فعال سیاسی
در اینکه شهید بزرگوار ما، سردار قاسم سلیمانی به هیچ جناح و گروه شناخته شده سیاسی وابسته نبود، هیچ تردیدی نیست. علت این عدمگرایش هم به التزام ایشان به گفتمان انقلاب اسلامی و ارزشها و اهداف آن برمیگردد. در میان الگوهای زیادی که شهید سلیمانی به آنها تمسک جسته، بیتردید حضرت امیر(ع) یکی از نابترین آن الگوهاست. زمانی که نهجالبلاغه را مطالعه میکنیم و سعی میکنیم عبرتها و درسهایی از این کتاب ارزشمند بگیریم به یاد این شهید والامقام میافتیم که گویی نهجالبلاغه را روبهروی خود گذاشته و بهصورت نظری و عملی به آن عمل میکرد. حضرت امیر(ع) میفرمایند که ما باید حق را با افراد و یا افراد را با حق بشناسیم. موضع حضرت این است که حق اصل است و افراد باید ملاک حق ارزیابی شوند. عدمگرایش سردار شهید سلیمانی به گروهها و جناحهای خاص هم این بود که او فردی حقگرا و ارزشگرا بود و دیگر افراد، گروهها و جناحها را به حقیقت و حق میسنجید و التزامی به افراد نداشت و تنها التزام وی به حق و حقیقت بود و همین التزام از او شهیدی مثالزدنی با آثاری مبارک میسازد که در ایران و کشورهای منطقه میتوان این آثار را مشاهده کرد.
شهادت این سردار رشید هنوز از نتایج سحر است و روشن است که شهادت وی مثل هر شهید دیگری تبعات و پیامدهای مبارکی دارد که باید منتظر باشیم تا صبح دولتش بدمد. واکنشهای پرشور مردمی به شهادت حاج قاسم بهدلیل التزامی است که به گفتمان انقلاب، ارزشهای اسلامی و الگوهای بزرگواری همانند حضرت امیر(ع) و سایر ائمه داشت و همین التزام بود که وی را از ورود به نگاههای شکلی و سلیقهای و جناحی باز میداشت و به کنه، عمق و جوهر ارزشهای ملی و اسلامی پایبند میکرد.
سردار مردمی و دلبستگی عمومی
محمد علی ابطحی ـ فعال سیاسی
دلبستگی عموم مردم به سردار شهید سلیمانی یکی از مواردی بود که بعد از اعلام شهادت ایشان در جامعه نمود بیشتری پیدا کرد. با شهادت این سردار عزیز یک علاقه غیرتشکیلاتی و خودجوش و مردمی در جامعه بروز و ظهور پیدا کرد که تمام توجهات را بهخود جلب کرد و افراد از گروهها و جناحهای سیاسی مختلف که شاید در عمل باید یکدیگر اختلافات زیادی هم داشته باشند با شهادت سردار سلیمانی همه یکصدا به ایشان ابراز علاقه کرده و در رثای این سردار شهید اشک ماتم ریختند و این نکته به خوبی نشان میدهد که سردار قاسم سلیمانی فرماندهای ملی بود. شاید تا قبل از شهادت ایشان تصور نمیشد که یک انسجام ملی درخصوص شخص قاسم سلیمانی وجود داشته باشد ولی شهادت ایشان به خوبی نشان داد که مردم دلبستگی عمیق به این شهید داشتند. یکی از دلایل این انسجام عمومی شاید این باشد که نام این سردار سرافراز همیشه با نام کشورمان گره خورده و احساس امنیت و غروری که در کشورمان وجود دارد با نام سردار قاسم سلیمانی گره خورده است. همین نام،آرامشی را به جامعه میداد که باعث شد تا شاهد عکسالعملهای زیادی در زمان اعلام خبر شهادت ایشان در جامعه باشیم. قاسم سلیمانی، فردی متواضع و فراجناحی بود و همه افراد و جریانات سیاسی با شنیدن خبر شهادت وی در بهت و حیرت بهسرمیبرند و نوعی نگرانی از فقدان وجود این شهید در دل مردم موج میزند و دلتنگی و تأثر از شهادت این بزرگمرد را میتوان در جایجای جامعه مشاهده کرد. کاریزمایی که سردار سلیمانی طی سالها مجاهدت برای سربلندی کشورمان بهدست آورده بود حاصل سالها تجربه و تلاش بدون چشمداشت وی بود و حالا با شهادت مظلومانه ایشان صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را, تا دگر مادر گیتی چون حاج قاسم فرزند بزاید.
سردار و همبستگی ملی
غلامرضا ظریفیان ـ فعال سیاسی
سپهبد شهید سردار قاسم سلیمانی از زمان دفاعمقدس تاکنون که کشورمان با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو شده است همیشه در کنار مردم بود و دست به اقدامات مهمی زد و بهتدریج به یک سرمایه اجتماعی بزرگ برای مردم و ایران تبدیل شد. سرمایههای اجتماعی، سرمایههای ملی هر کشوری هستند و بهتدریج به سرمایههای نمادین تبدیل میشوند. سپهر و شخصیت سرمایههای نمادین بر همه آحاد ملت سایه میاندازد و جامعه نسبت به آنها احساس خوشایندی پیدا میکند و این سرمایههای نمادین احساس امنیت و هویتبخشی برای یک جامعه دارند.
تعداد سرمایههای نمادین در هر جامعهای اندک است و همین تعداد اندک نیز تاریخ، هویت و امنیتساز هستند. این افراد که قاسم سلیمانی یکی از آنهاست با اقوام و فرهنگهای مختلف، سلایق و ذائقههای گوناگون مردمی ارتباط اجتماعی و سیاسی پیدا میکنند و مهمترین شاخص برای همبستگی اجتماعی در بین همه آحاد مردم - با افکار، اندیشهها و گرایشهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی- هستند و مردم نسبت به این افراد احساس هویتبخشی و امنیتبخشی دارند.
افرادی امثال سردار قاسم سلیمانیها یک شبه ایجاد نمیشوند بلکه از سوی مردم در عرصههای مختلف تجربه و احساس میشوند تا به قهرمانهای ملی تبدیل شوند. نوع نگاه، گویش، احساسات و ارتباطی که افرادی چون شهید قاسم سلیمانی با جامعه و نوع کنشی که در ارتباط با منافع ملی دارند و توازن و تعادلی که از خود نشان میدهند و نوع ارتباطی که با دیگر سرمایههای اجتماعی برقرار میکنند بهگونهای است که در نهایت باعث میشود تا همه آحاد جامعه با هر تفکری در شهادت این سردار شجاع غمگین شوند.
سرمایههای نمادین مانند حاج قاسم سلیمانی بهدلیل اینکه به هیچ جناح و تشکل سیاسی، حزب و... وابسته نیستند و نگاه رفق و مدارا دارند، آسیبپذیر نیستند. چنانکه میبینیم همه گروههای سیاسی و اجتماعی در 2روز گذشته داغدار شهادت این سردار گرانقدر شدهاند. شهید قاسم سلیمانی، تجربه تاریخی در مبارزه و جنگ با جریان خطرناک و مرگزایی مثل جریان داعش داشت که از یکسو اسلامهراسی ایجاد میکرد و از دیگر سو خشنترین برخوردها را با انسانها و مذاهب مختلف داشت. نوع رفتار این شهید عزیز او را در سالهای مبارزه از یک رزمنده معمولی به یک رزمنده و فرمانده استراتژیک تبدیل کرد که در نهایت در یک پروسه تاریخی به سرمایهای نمادین برای کشورمان تبدیل شد و امروز همه آحاد مردم با هر گرایشی که هستند با شهادت ایشان احساس میکنند دچار مصیبت بزرگی شدهاند و سرمایه اجتماعی کشورمان آسیب دیده است.
سردار سلیمانی نماد همبستگی بین همه جناحها بود. یکی از ویژگیهای این سردار بزرگ کشورمان این بود که پیوندهایی را که در کشورمان وجود داشت به یکدیگر متصل کرد و با عمل خود یک احساس مشترک نسبت به هویت دینی و ملی بهوجود آورد و در عین حال اقداماتش فقط در حد نظریه و تئوری باقی نماند و به سمبل غرور ملی بدل شد. وی در عمل هم ثابت کرد که هم به ملت معتقد است و هم به همه جریانات احترام میگذارد و هم برای حفظ منافع ملی کشور و فراتر از منافع ملی کشور و در دفاع از کیان منطقه با همان 3نگاه عزت، حکمت و مصلحت تلاش میکند و نگاه هیجانی به مسائل ندارد.
همانگونه که حضور سردار سلیمانی به همبستگی ملی در کشور کمک میکرد شهادتش هم این همبستگی را در همه اقشار مختلف جامعه ایجاد کرده و این سرمایه نمادین میتواند کمک کند که بتوانیم با این نماد افراد دیگری را با این ویژگیها که مورد نیاز حیاتی جامعه است، تربیت کنیم و جای خالی سردار سلیمانی را با این افراد پر کنیم. این اقدام میتواند برای تمام جهانیان یک درس باشد که چگونه فردی به نماد و سمبل اجتماعی تبدیل میشود و یک فرد چگونه میتواند با برخورد معتدل، متواضع، تخصصی و نگاه راهبردی به جای ایجاد شکاف بین مردم، همبستگی ملی ایجاد کند. سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی یک معلم خوب برای این است که بیاموزیم باید منطق معتدل داشته باشیم و با این نگرش به سمت حل مسائل اجتماعی و سیاسی در جامعه حرکت کنیم.