تهران در آیندهای نزدیک به شهر دوستدار کودک تبدیل میشود؛ شهری که کودکان را شهروندان فعال خود میداند
شهری برای رؤیاهای کودکی
حمیدرضابوجاریان _ روزنامهنگار
شهر دوستدار کودک (CFC) به شهر، اجتماع یا هر سیستم مدیریت محلی اطلاق میشود که در آن شرایط زندگی کودکان بهبود یابد. این اصلاح وضعیت زندگی کودکان تنها به معنای فراهم کردن فضای بازی، شادی و در کل نگهداشتن کودک در وضعیت سالم از نظر فیزیکی نیست بلکه این اصطلاح بهمعنای فراهم کردن شرایط زندگی بر مبنای حقوق، نیازهای عام و خاص، ویژگیها، علایق و فراهمکردن امنیت کافی برای کودکان طراحی شده است. از اینرو وقتی از شهر دوستدار کودک سخن گفته میشود، اغلب منظور شهری است که چنین امکانات و ویژگیهایی برای زیست کودکان دارد؛ امکاناتی نظیر پارکها و اماکنی برای بازی کودکان با امنیت کافی، وسایل بازی متناسب با مراحل رشد کودکان، محلهای عبور و مرور امن در خیابان، مبلمان شهری مناسب، دسترسی راحت به فضاهای آموزشی رسمی و فوقبرنامه، دسترسی به امکانات ورزشی مناسب، وجود مراکز ارائه خدمات به کودکان دارای نیازهای ویژه و... . شهرداری و شورای شهر تهران، در قالب پروژه شهر دوستدار کودک بهدنبال تحقق چنین هدفی هستند. برای آشنایی بیشتر با این موضوع، با دستاندرکاران اجرای طرح و کارشناسان حقوق کودک و شهرسازان گفتوگو کردهایم.
ساخت مسکن دوستدار کودک نیازمند سیاستهای تشویقی است
تغییر سبک زندگی که ناشی از تغییر اندیشه و دیدگاه شهروندان نسبت به جامعه است و از سوی دیگر، مشغلههای کاری والدین که سبب میشود قادر به نظارت کمتری بر کودکان خود باشند، موجب ممانعت والدین از حضور کودکان در خیابانها و بازیکردن آنان با دیگر همسالانشان میشود؛ نگرانیای که در فضای کنونی، با لحاظ سطوح پایین ایمنی و امنیت شهری بهنظر پربیراه نمیرسد. آنطور که فروغ افشاری، شهرساز، میگوید، امروزه در بسیاری از فضاهای شهری پایتخت، کودکان در حال بازی دیده نمیشوند. او یکی از دلایل ریشهای حضور کمرنگ کودکان در فضاهای عمومی و بازی نکردن آنها که مبنای ذهنی دارد (و در کنار مباحث کالبدی ساختوسازهای امروزین) و از مواردی چون احساس ایمنی، امنیت و هویت در شهرها نشأت میگیرد را اینگونه شرح میدهد: «خانهها در گذشته به هم پیوسته بودند و ارتباط والدین با همسایهها بیشتر بود. این موضوع سبب ایجاد احساس امنیت در خانوادهها و فراهم شدن بستر حضور کودکان در خیابانها و بازی کردن آنها میشد. با گسترش شهرها و تغییر سبک زندگی و غالب شدن فرهنگ آپارتماننشینی و ایجاد گسست بین همسایهها، احساس ناامن بودن جامعه برای حضور کودک در شهر تقویت شد و بچههای امروز مانند نسل قبل از خود، فرصت و امکان حضور در خیابان و بازی را ندارند. او حرفش را اینطور ادامه میدهد: «در گذشته خانههای مردم حیاط داشتند و بچهها در حیاط خانهها بازی میکردند. با افزایش آپارتماننشینی و حذف حیاط از خانهها، امکان حضور بچهها حتی در حیاط خانه و بازی کردن آنها با هم محدودتر از قبل شد. بهنظر میرسد درسیاستهای اعمالشده گذشته، مسئولان در حوزه شهرسازی نگاه روشنی به موضوع حقوق کودکان در شهر و ساختوسازها نداشتند و به این دلیل، شاهد کمرنگ شدن حضور بچهها در خیابان و بازی کردن آنها با هم هستیم». افشاری معتقد است برای اصلاح وضع موجود باید چند سیاست بهصورت جدی از سوی متولیان حوزه ساختوساز در پیش گرفته شود تا کمبود فضاهای بازی کودکان در ساختوسازهای پیشرو کمتر شود؛ «ضروری است قوانین سرسختانهتری در مورد صدور پروانه و مجوز پایان کار خانههایی که دارای حیاط نیستند از جانب شهرداری وضع شود. حتی میتوان در طراحی نقشههای ساخت مجتمعهای مسکونی، بهگونهای اعمال سیاست کرد که درصورت نبود زمین کافی برای محوطهسازی در یک مجتمع، واحدها بهگونهای ساخته شوند که بتواند موقعیت ایمنی برای بچهها ایجاد کند تا کودک بدون نگرانی از بروز خطر، در کوچه و محله خود بازی کند.» این مهندس شهرساز، گرانقیمت بودن بهای زمین و کمبود فضا برای اجرای چنین رویکردی را سنگ بزرگی پیشروی سازندگان میداند و معتقد است شهرداری با اعمال سیاستهای تشویقی میتواند بخشی از بیمیلی در اختصاص زمین برای ساخت خانههای حیاطدار را جبران کند؛ «سرمایهگذاران در حوزه ساختوساز، باید مشوقهای مناسبی برای اجرای سیاستهای شهر دوستدار کودک دریافت کنند تا با این طرح در هر نقطهای که اجرا میشود همکاری کنند. درصورتی که سیاستها در این جهت تعریف شده باشد و بتواند منافع سازندگان را تأمین کند، بدون شک در حوزه ساخت واحدهای جدید، شاهد طراحی و اجرای پروژههایی خواهیم بود که حقوق کودک را بیش از گذشته تأمین میکند».
شهری برای بازی و آموزش
آیا اساس تعریف شهر دوستدار کودک، صرفاً محدود به ایجاد فضاهایی برای بازی و تفریح کودکان است؟ تا چه اندازه به موضوع کودک و شهر در این برنامه توجه شده است و آیا میتوان از شهر برای آموزش شهروندی به کودکان هم استفاده کرد؟ سیما فردوسی، روانشناس، در پاسخ به این سؤالها میگوید: «شهر باید محیط مناسبی برای بازی کودک داشته باشد و درعین حال باید مکانی باشد برای یادگرفتن مسائلی که کودک در آینده شخصیت خود را بر پایه آن میسازد. قطعاً شهری را میتوان دوستدار کودک دانست که در آن شهر، هم بسترهای لازم برای بازی کودکان فراهم شود و هم از امکانات شهری بتوان برای آموزش دادن به کودک استفاده کرد. نمونههای زیادی در جهان وجود دارد که چنین رویکردی را در شهر خود نسبت به کودکان در پیش گرفتهاند و توانستهاند با استفاده از این روش، بچههایی را تربیت کنند که در عین شاد بودن، با قوانین و بایستههای زندگی شهری نیز آشنا شوند. آموزشهایی که از این طریق به بچهها داده میشود، کارکرد و اثر بهمراتب بالاتری در شکلدهی شخصیت کودک در آینده دارد». او معتقد است، با وجود فعالیتهای گستردهای که برای ایجاد تجهیزات مناسب برای بازی کودکان در بوستانها و مراکز تفریحی انجام شده است، هنوز با خلأهایی در این زمینه روبهرو هستیم؛ «بدون شک کودکان بخشی از شهروندان جامعه هستند و همانطور که شهر حقوقی برای شهروندانش دارد، شهروندان هم حقی از شهر باید برای خود داشته باشند. بچهها حق دارند از فضای مناسب برای خودشان استفاده کنند. مکانهایی مانند پارکهای مخصوص کودکان و فضاهای امنی که برای حضور بچهها مناسبسازی شده است ازجمله حقوق اولیه کودکان در شهر است. آنها باید وسایل بازی خاص خود را داشته باشند و در فرهنگسراها و مراکز مختلف از چنین امکاناتی بتوانند استفاده کنند. در کنار این موضوع، حتی میتوان مباحث آموزشی را نیز مورد توجه قرار داد تا بچهها یاد بگیرند چگونه در برخی حوزهها که در آن مشکل داریم میتوانند نقشآفرینی کنند.» فردوسی، آموزش حین بازی به کودک را مسئلهای مهم میداند که در طرحهایی مانند شهر دوستدار کودک باید به آن توجه کرد؛ «سالهاست مجموعههایی مانند پارک ترافیک در مناطق مختلف پایتخت فعالیت میکنند. این نوعی بازی - آموزش است که باید به شکل مستمر از آن بهرهبرداری کرد. نباید برنامههایی که محوریت حوزه کودک را دارند، به شکل مقطعی اجرا یا با فراز و فرود در اجرا روبهرو شوند و از این رو، ضرورت دارد با بررسی و پژوهش دقیق، طرحهای حوزه کودک بهگونهای وارد مرحله اجرا شود که گسستی در آن ایجاد نشود.»
با نگاه کودکان به شهر نگاه کنیم
یکی از مسائلی که در اجرای پروژههای مختلف با آن دست به گریبان هستیم، نگاه از بالا به پایین در برنامهریزیها و بیتوجهی به نیاز واقعی کسانی است که قرار است از طرحهای اجرا شده استفاده کنند. الهام فخاری، عضو شورای شهرتهران، لازمه پیادهسازی طرحهای ویژه کودکان در شهر را خارج شدن از چهارچوبهای بزرگسالانه میداند و میگوید: «باید حس و حال کودکی را در خودمان تقویت کنیم و با نگاه کودکان هم به شهر نگاه کنیم. اگر چنین رویکردی در برنامهها ایجاد شود و بتوانیم از دریچه نگاه کودکان به مسائل شهر توجه کنیم آن زمان میتوانیم با استفاده از نظرات گروههای مختلف سنی، به نحوی شهر را اداره کنیم که همه اقشار جامعه بتوانند نیازهای خود را تأمینشده ببینند». آنطور که الهام فخاری می گوید برای اجرای طرح شهر دوستدار کودک نیازمند رسیدن به درک مشترکی از محورهای مورد توجه این طرح هستیم؛ «اعمال سیاستها و راهبردهای تشویقی و تنبیهی یکی از ابزارهایی است که با استفاده از آنها میتوانیم در مسیر تحقق شهر دوستدار کودک گامهای اساسی برداریم. بر این اساس، باید سیاستهای اجرایی بهگونهای تعریف شود که بتوان با اعمال راهبردهای مناسب، شهر دوستدار کودک را اجرایی کنیم. با وجود همه مشکلات همین که در مسیر شهر دوستدار کودک فعالیت میکنیم، انگیزهبخش است و امیدوارم بتوانیم کودکان و نوجوانان را هم همراه و همسو در کنار خود داشته باشیم و از نظرات آنها برای اجرای بهتر طرح استفاده کنیم.» رئیس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران، با تأکید بر اهمیت تعامل مدیریت شهری با کودکان به عنوان بخش مهمی از اعضای جامعه، از اجرای سیاستهای جلب مشارکت کودکان در اجرای طرح شهر دوستدار کودک استقبال میکند و میگوید: «مسابقهای از سوی شهرداری برای کودکان و نوجوانان با عنوان «تهران، شهری که دوست دارم» برگزار شد. این مسابقه، نخستین گام در مسیر تحقق اهداف طراحی شهری با مشارکت شهروندان بود. بهنظر میرسد ما در تعامل با کودکان باید مدیریت بحران و پدافند غیرعامل را جدیتر پیگیری کنیم، چرا که بسیاری از بزرگسالان مشکلات موجود را جدی نمیگیرند، اما کودکان در شرایط بحرانی میتوانند فعالتر باشند». فخاری با تأکید بر اینکه در مسیر جامعهزدایی در حرکت هستیم و خیابانها و معابر تنها برای جابهجایی بین مکانها استفاده میشوند نه فضایی برای تأمل و باقی ماندن درفضا، ادامه داد: «یکی از الزامات اساسی این است که باید در مسیر اجتماعیتر کردن شهر حرکت کنیم و یکی از محورهای اصلی در این مسیر برگرداندن تجربه بازی به شهر برای کودکان و بزرگسالان است. مناطق شهرداری تهران باید با در نظر گرفتن پتانسیلهایشان به سوی ایجاد فضای شهری با محوریت اصلی فرهنگ بومی و محلی خاص آن محله و منطقه و حتی کشور، گام بردارند».
استانداردهای حقوق کودک در شهر تعریف میشود
مدتها ازتصویب طرح شهر دوستدار کودک از سوی شورای اسلامی شهر تهران میگذرد؛ طرحی که به نظر میرسد با گذشت نزدیک به یک دهه از عمر آن، اسیر نگاه بزرگسالانه تصمیمگیران بوده و کمتر کسی در سالهای گذشته، عزمی برای اجرای آن داشته است. با تغییر رویکردها در مدیریت شهری و توجه شورایشهر تهران به موضوع «تهران؛ شهری برای همه»، نگاه به موضوع حقوق کودک در شهر و احیای طرح شهر دوستدار کودک در دستورکار قرار گرفت. مجتبی دانشور، مجتبی دانشور، مدیرکل آموزشهای شهروندی شهرداری تهران معتقد است طرح شهر دوستدار کودک در گذشته ساختار اجرایی مناسبی نداشته است؛ «مدیریت شهری فعلی از شهردار تهران که با شعار تهران شهری برای همه کار خود را آغاز کرد و شورای شهر نیز در این راستا در حال کار است، خوشبختانه، حمایتهای خوبی از طرح شهر دوستدار کودک شده است. معتقدم در نگاه کلان، زمانی میتوانیم به سمت تحقق شعار شهر دوستدار کودک برویم که حق کودک در شهر را قبول داشته باشیم و بپذیریم که کودکان نیز شهروندان همین جامعه هستند و حقوقی در شهر دارند که باید این را درنظر گرفت.» به گفته مجتبی دانشور، کودک در شهر، 2حق اساسی دارد که باید به هر یک از آنها بهدرستی توجه کرد؛ «بخشی از این حق و حقوق در فضای کالبدی و فیزیکی شهر است که باید مناسب باشد. بخشی نیز در حوزه فرهنگی و هنری است که باید این خلأ را با اجرای برنامههای متناسب این بخش جبران کرد.» او نبود نقشه عملیاتی مناسب برای اجرای طرح شهر دوستدار کودک در یک دهه گذشته را عامل اجرانشدن درست این طرح میداند و میگوید: «خوشبختانه با نگاه اعضای شورای شهر، در کمیسیون فرهنگی، موضوع شهر دوستدار کودک و الزامات اجرای آن در حال پیگیری است. پیش از این، دستورالعمل و مصوبهای برای اجرای طرح ابلاغ شده بود، اما ساختار برنامه و بودجهای برای آن درنظر گرفته نشده بود. در سالجاری، برای اجرای طرح در چند منطقه مشخص، بودجه، برنامه و حتی ساختار اداری در حال تعریف است که امید داریم با تحقق آن بتوانیم بخشی از طرح شهر دوستدار کودک را در چند منطقه تهران تا پایان سال اجرا کنیم». دانشور وسعت بالای شهر و گستردگی جغرافیایی و جمعیتی را در پایتخت، مانعی برای اجرای فوری طرح شهر دوستدار کودک میداند و میگوید: «بهدلیل شرایط ساختاری و گستردگی که از منطقه یک تا 22 و تنوع فرهنگی که در این مناطق شاهد آن هستیم، تلاش کردیم با استفاده از امکانات شهرداریهای هر منطقه به شکل محلهای در مناطق تهران طرح را اجرایی کنیم». مدیرکل آموزشهای شهروندی شهرداری تهران، ادامه داد: «برای اجرای طرح، در فاز اول، ابتدا در 3منطقه 2و 8و 17و به درخواست شهرداران این مناطق کار را شروع کردیم. اخیراً مناطق 7و 22 نیز به طرح شهر دوستدار کودک پیوستهاند. سال آینده، همه مناطق شهرداری درگیر طرح خواهند شد و دستکم در هر منطقه، یک محله دوستدار کودک خواهیم داشت». دانشور به وضعیت فعلی و اهدافی که طرح شهر دوستدار کودک آن را دنبال میکند، اشاره کرده و میگوید: «اتفاقی که برای کودکان در قالب طرح شهر دوستدار کودک میافتد این است که تلاش میکنیم نیازهای آنان را در شهر تأمین کنیم. اکنون پارکهای ما فضای سبز و وسایل بازی خوبی دارند، اما نکاتی مانند سرویس بهداشتی مناسب کودکان یا آبخوری که در دسترس بچهها باشد ندارند. استانداردی برای استفاده کودکان از این فضاها تعریف نکردهایم و میخواهیم با استفاده از نظرات بچهها، این استانداردها را تعریف و اجرا کنیم». دانشور تأکید دارد که شهر دوستدار کودک با این هدف اجرا میشود که کودکان بتوانند در عین داشتن امنیت، در فضای عمومی شهربازی کنند؛ «جهتگیری تمام اقدامات کلانشهری به سمت انسانمحوری و انجام اقدامات کوچک در مسیر اینکه کودکان بتوانند آزادانه در شهر تردد کنند از دیگر رویکردهای شهر دوستدار کودک است».
برای شهروندان کوچک اما مهم تهران
مهناز استقامتی _ شهردار منطقه 8
مشارکت کودکان در امور و فراهم کردن شرایطی برای آنها که بتوانند از سنین پایین در خصوص مسائل مختلف مشارکت کنند، در تصمیمگیریهای محلی حضور یابند و درخصوص امور روزمره کشور و جهان و مسائل اطلاعات دریافت کنند، از اهداف طرح شهر دوستدار کودک است. کودکان آینده این سرزمین را در دست دارند، بنابراین چگونه است که فردی که هرگز در مسائل مختلف مشارکت نداشته و مسئلهای اجتماعی را تحلیل و بررسی و حل نکرده است، میتواند در آینده برای مسائل مهمتر و با درجه اهمیت بیشتر تصمیمگیری کند؟ فردایی که همین کودک نقش کارمندی را میگیرد که توانایی برقرای ارتباط سالم با ارباب رجوع را نیاموخته یا پزشک میشود اما مسئولیتپذیری را آموزش ندیده و یا مدیر میشود اما قابلیت استفاده صحیح از منابع انسانی خود را ندارد! این مسائل مستقیماً بر منفعت جمعی یک کشور تأثیر میگذارد. در این راستا شهرداری تهران نیز با توجه به طراحی منظم و منسجم خود در بُعد شهرسازی نوین و در راستای توسعه شهری، طرح شهر دوستدار کودک را به مرحله اجرا درآورده است. منطقه 8شهرداری، بهعنوان منطقهای داوطلب در اجرای این طرح، در گام اول به استانداردسازی و ایمنسازی خانههای کودک محلات که موفق به دریافت گواهی بهداشت کانونهای کودک شدهاند پرداخته است. مناسبسازی معابر و پیادهروها برای تردد ایمن کودکان و مناسبسازی برخی از بوستانها برای حضور ایمن آنها در بوستانها از دیگر اقداماتی بوده که در این منطقه شهرداری انجام شده است. رنگآمیزی شاد و مفرح دیوارها و حصار خیابانها با استفاده از طرحهای کودکانه و نقاشی کودکان و نیز افزایش وسایل بازی در بوستانها در دستور کار قرار گرفته است. کاهش سرعت خودرو در میدانهای منطقه برای حفظ امنیت کودکان، خطکشیهای رنگی و قابل فهم، نصب تابلوهای راهنمایی و رانندگی مناسب کودک و ساخت محلهای بازی امن نیز از دیگر فعالیتهایی است که از سوی شهرداری به انجام رسیده است تا شهر دوستدار کودک بهمعنای واقعی خود، شهری امن و مناسب برای کودکان باشد.
شهر، دوستدار کودک میشود
خوشبختانه با نگاه اعضای شورای شهر، در کمیسیون فرهنگی، موضوع شهر دوستدار کودک و الزامات اجرای آن در حال پیگیری است. پیش از این، دستورالعمل و مصوبهای برای اجرای طرح ابلاغ شده بود، اما ساختار برنامه و بودجهای برای آن درنظر گرفته نشده بود. در سالجاری، برای اجرای طرح در چند منطقه مشخص، بودجه، برنامه و حتی ساختار اداری در حال تعریف است که امید داریم با تحقق آن بتوانیم بخشی از طرح شهر دوستدار کودک را در چند منطقه تهران تا پایان سال اجرا کنیم