پاسخ زمینی به حمله هوایی
آمریکا حمله به سفارت خود در بغداد را پیشبینی کرده بود
سیاوش فلاحپور ـ خبرنگار
سرعت تحولات در عراق بار دیگر رسانههای جهانی را مبهوت کرده است. از کشتهشدن یک پیمانکار پنتاگون در الانبار تا حمله خونین آمریکا به پایگاههای حشد شعبی در قائم و در آخرین مرحله، هجوم به سفارت آمریکا در بغداد، آن هم با حضور چهرههای شاخص سیاسی و نظامی نزدیک به حشد شعبی. این حادثه بعد از تجمع صدها نفر از هواداران حشد شعبی در منطقه سبز بغداد و حرکت تدریجی آنها به سوی محل سفارت آمریکا رخ داد. معترضان بعد از دقایقی اجتماع و بیان شعارهای تند علیه آمریکا، دوربینهای مداربسته و باجههای پلیس سفارت را تخریب کرده و سپس از نخستین دیوار حائل سفارت با محیط خارج نیز عبور کردند؛ امری که نگرانی مقامات عراقی نسبت به وقوع فاجعهای غیرقابل کنترل در این منطقه را بهدنبال داشت. خبرنگار شبکه الجزیره که برای پوشش مستقیم این حادثه در نزدیکی سفارت آمریکا مستقر شده بود گفت: فضای این روزهای عراق یادآور سالهای 2005و 2006است؛ زمانی که بحرانهای امنیتی و نظامی در این کشور زندگی روزمره را بهطور کلی تحتتأثیر خود قرار داده بود. این در حالی است که حضور آمریکا در عراق بیش از هر زمان دیگری از سوی مخالفان این کشور مورد هجمه قرار دارد.
براساس تصاویر منتشر شده، هادی العامری، ابومهدی المهندس، قیس الخزعلی و فالح الفیاض ازجمله رهبران سیاسی و نظامی حشد بودند که در این تجمع حضور یافتند. این تجمع نهایتا با درخواست عادل عبدالمهدی و ورود نیروهای امنیتی عراق به منطقه خاتمه یافت. دقایقی بعد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در صفحه توییتر خود به این حادثه واکنش نشان داد و ادعا کرد: ایران یک پیمانکار آمریکایی را کشته و بسیاری دیگر را مجروح کرد. با قدرت به این حادثه پاسخ دادیم همانگونه که همیشه میدهیم. حالا ایران حملهای را به سفارت آمریکا در عراق به راه انداخته است که عواقب آن را بهطور کامل متحمل خواهد شد! علاوه بر این، از عراق انتظار داریم از تمام نیروهای خود برای حفظ امنیت سفارت استفاده کند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در تماس تلفنی با نخست وزیر ور رئیس جمهوری عراق هشدار داده که آمریکا از شهروندان خودش «که برای حمایت از یک عراق خودمختار و مستقل آنجا هستند» حفاظت و دفاع خواهد کرد.
تحلیلگران رسانهای آمریکا با اشاره به اینکه 16 سال بعد از حمله آمریکا به عراق به نام مبارزه با تروریسم، اکنون به سفارت این کشور در همین کشور حمله میشود، سیاست خارجی واشنگتن را به انتقاد گرفتهاند.
درحالی که رسانههای آمریکایی، اتفاقات روزهای اخیر عراق را نشانهای دیگر از ناکامی سیاست این کشور در عراق توصیف کردهاند، رئیسجمهور این کشور و سناتورهایی مانند لیندزی گراهام با نام بردن از ایران و تهدید کشور سعی در فرار به جلو و سرپوش گذاشتن بر این ناکامی دارند. بزرگترین سفارتخانه آمریکا در خاورمیانه با سه هزار پرسنل و دیپلمات، اکنون به نمادی از ناکامی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه تبدیل شدهاست.
با بازگشت آرامش به منطقه سبز، حالا همه نگاهها به آینده و تحولاتی است که در پی تشدید بحران نیابتی ایران و آمریکا در انتظار عراق قرار دارد؛ کشوری که به تازگی جنگی بزرگ علیه تروریسم را پشتسر گذاشته است. برای بررسی بیشتر مجموعه این تحولات، با ایلیاج مغنایر، کارشناس مسائل منطقه گفتوگو کردهایم. او علاوه بر سالها فعالیت رسانهای در عراق و آشنایی با مناسبات قدرت در این کشور، طی هفتههای اخیر هم در بغداد حضور داشته است.
بسیاری نقطه آغاز دور تازه تنشهای نظامی در عراق را حمله به پایگاه نظامیk1و قتل یک نیروی پیمانکار آمریکایی میدانند. از دید شما این نگاه تا چه میزان بیانگر واقعیت است و چرا آمریکا برای پاسخ به این حمله، پایگاههای حشد شعبی در مرز عراق و سوریه را بهعنوان هدف حملات هوایی انتخاب کردهاست؟
قبل از هر چیز باید بدانیم رفتار آمریکا با تمام قوانین و عرفهای بینالمللی در تعارض است. نیروهای این کشور برای انجام دو ماموریت اصلی به عراق فراخوانده شدهاند؛ آموزش ارتش عراق و نبرد با داعش. هیچ نیروی میهمان درکشور دیگری نمیتواند بهطور خودسرانه دست به اقدامی زده و فراتر از آن، نیروهای نظامی و امنیتی آن کشور را مورد حمله قرار دهد! حشد شعبی براساس تصمیم پارلمان و دولت عراق، بخشی جداییناپذیر از نیروهای نظامی و امنیتی این کشور به شمار میرود؛ نیروهایی که تحت امر نخستوزیر عراق (فرمانده کل نیروهای مسلح) هستند. از سوی دیگر، اقدام آمریکا تنها در چارچوب حملهای در پاسخ به حمله دیگر نبوده است (با اینکه آمریکا اصولا چنین حقی ندارد و حفاظت از امنیت نیروهای میهمان هم بر عهده دولت عراق است) بلکه این اقدام پیامهای بهمراتب عمیقتری از آنچه در رسانهها طرح شد به همراه داشت. برای فهم بهتر این مطلب باید موقعیت و علت حضور نیروهای حشد شعبی که مورد حمله جنگندههای آمریکایی قرار گرفتند را بازخوانی کنیم. مراکز تابع ارتش عراق (زیرنظر گردانهای 45و 46حشد شعبی) با هدف جلوگیری از انتقال نیروهای داعش از عراق به سوریه (صحرای الانبار) در منطقه مرزی قائم- البوکمال حضور دارند. در مقابل اما آمریکا نهتنها همواره با حضور نیروهای حشد در این نقطه مخالف بوده، بلکه بهطور جدی علیه تصمیم عادل عبدالمهدی برای گشایش رسمی گذرگاه مرزی در این منطقه فشار آورد، چرا که تکمیل روند استقرار این نیروها در محور قائم- البوکمال با بخش عمدهای از برنامههای آمریکا برای منطقه در تعارض است.
اکنون همه نگاهها به آینده است. از دید شما واکنش احتمالی حشد شعبی به حادثه قائم چه خواهد بود؟ آیا میتوان در آینده نزدیک انتظار حملهای دیگر از سوی حشد را داشت؟
تصور نمیکنم حشد شعبی (که بخشی از محور منطقهای ممتد از ایران تا لبنان به شمار میرود) وارد معادله واکنشی شده و پاسخی فوری برای حملات آمریکا داشته باشد. پاسخهای این محور به رفتارهای آمریکا همواره بررسی شده بوده و عملکرد حشد شعبی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اکنون بیش از میدان باید به پارلمان عراق نگاه کرد؛ نهادی که فرصت خوبی برای بررسی قانونی اخراج نیروهای آمریکا از عراق بهدست آورده است. تمام اینها در حالی است که نخستوزیر عراق بهرغم عملکرد ویژهاش در یک سال گذشته، کارنامه ضعیفی در «رهبری» کشور از خود بر جای گذاشته است. بگذارید مثالی بزنم؛ بعد از سرنگونی پهپاد آمریکا در آسمان ایران، پنتاگون در پیامی به ایرانیها اعلام کرد تا ساعاتی دیگر یکی از جزایر این کشور که سامانه پدافندی در آن مستقر است را مورد هدف قرار میدهد. این پیام از آن رو بود که ایران نیروهای خود را از منطقه خارج کرده و تلفات انسانی نداشته باشد. اما تهران در مقابل پاسخ داد شلیک یک خمپاره به سوی خاک این کشور، حتی درصورتی که تنها به شنها اصابت کند با حمله موشکی به پایگاههای آمریکا در عربستان سعودی و امارات همراه خواهد بود. من این داده را به نقل از یکی از مقامات نظامی ایران در آن زمان منتشر کردم و کمی بعد، فرمانده نیروی دریایی سپاه ایران نیز آن را تکرار کرد. اینگونه بود که آمریکا از تصمیم حمله نظامی محدود به ایران عقبنشینی کرد، چرا که بهرغم قدرت برتر نظامی خود، نسبت به مهار این روش مقابلهجویانه ناتوان است. حال میدانیم که مارک اسپر، 3ساعت پیش از اجرای عملیات علیه گردانهای حزبالله در غرب عراق، عادل عبدالمهدی را از جزئیات حمله با خبر کرده بود. اما پاسخ نخستوزیر عراق (به گفته خودش) از ابراز نگرانی و مطالبه بررسی بیشتر این تصمیم فراتر نرفته؛ موضعی ضعیف که از سوی آمریکا مورد سوءاستفاده قرار گرفته و قطعا در آینده نیز قرار خواهد گرفت. اما میتوان انتظار داشت ضعف نخستوزیر در حمایت از نیروهای نظامی کشور را، پارلمان عراق با تصمیمی قاطع برای خروج نیروهای آمریکایی جبران کند، تصمیمی که حتی اگر ضمانت اجرایی نداشته باشد، بهطور ویژهای بر معادلات منطقه (مخصوصا سوریه) تأثیر خواهد گذاشت. فراموش نکنیم نیروهای آمریکایی مستقر در عراق نقش مهمی در حمایت هوایی از نیروهای این کشور در سوریه، بهویژه از طریق پایگاه هوایی عینالاسد در الانبار ایفا میکنند. پارلمان در این راه به 156رأی نیاز دارد که البته تاکنون (جلسه روز یکشنبه) محقق نشده است.
با وجود امیدواری شما، نگاهی به عملکرد نیروهای سیاسی عراق طی سالهای گذشته خلاف این امر را نشان میدهد. مسئله خروج نیروهای آمریکا از عراق سالهاست در این کشور مطرح شده اما هیچگاه به مرحله تصویب قانون نرسیده است. آیا این بار عملکرد پارلمان با گذشته تفاوتی خواهد داشت؟
سؤال بسیار خوبی را مطرح کردید. با احترام فراوان به عراق بهعنوان کشوری که 9سال بهطور پیوسته در آن زندگی کردم و همچنان در فواصل زمانی 2تا 3ماهه به آن سفر میکنم، باید بگویم سیاستمداران این کشور بیشتر اهل موضعگیری کلامی و رسانهای هستند تا عمل! اکنون بسیاری میپرسند چگونه پارلمانی که احزاب شیعی آن بر سر انتخاب یک نخستوزیر به توافق نرسیدهاند میتواند برای اخراج نیروهای آمریکا از کشور به اجماع برسد. بنابراین آری، چند دستگی و عدماتحاد میان عراقیها و حتی میان احزاب شیعی این کشور (که بخش عمده قدرت را در اختیار دارند) امری غیرقابل انکار است. با این حال تلاشها برای ادامه این مسیر ادامه دارد، کما اینکه میدانیم در جلسه روز یکشنبه نزدیک به 100امضا برای بررسی طرح اخراج نیروهای آمریکا جمعآوری شده است. شاید تداوم فشار خیابانی (مشابه آنچه در برابر سفارت آمریکا در بغداد رخ داد) در تغییر این معادلات مؤثر باشد.
حادثه حمله به سفارت آمریکا در بغداد را چگونه ارزیابی میکنید؟ معنای این حمله، آن هم با حضور شخصیتهای سیاسی و نظامی شناخته شده چیست؟ آیا ما در آستانه ورود به فصلی تازه در بحران عراق هستیم؟
ابتدا باید توجه داشته باشید که آمریکا طی دو هفته گذشته بخش عمده کارمندان سفارت خود در بغداد را از عراق خارج کرده و در مقابل بیش از 100نیروی نظامی به همراه 15نفربر و تانک را جایگزین آنها کرده است. این مسئله نشان میدهد آمریکا انتظار وقوع چنین حادثهای را داشته و در اجرای تدابیر امنیتی تردید نکرده است. اما من وخیم شدن اوضاع و هجوم معترضان به داخل ساختمان را بعید میدانم چرا که در جریان تحولات سهشنبه هم نیروهای امنیتی عراق فورا به منطقه اعزام شده و مانع از پیشروی معترضان شدند.
بنابراین آنچه رخ داد (رسیدن معترضان به دروازه اصلی سفارت به همراه رهبران سیاسی و نظامی نزدیک به حشد شعبی) در حقیقت ارسال پیامی قوی به واشنگتن بود مبنی بر اینکه اشتباهات آمریکا بیپاسخ نخواهد ماند. وقوع چنین حوادثی اگر با اراده سیاسی پارلمان همراه شود پیام روشنی برای ترامپ داشته و ممکن است در تصمیمگیریهای وی نسبت به منطقه و عراق تأثیر داشته باشد؛ مخصوصا در بازه زمانی پیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا.
بهعنوان سؤال آخر؛ شما از ضعف نخستوزیر عراق در مواجهه با تهدیدهای آمریکا سخن گفتید درحالیکه او پشتوانه نظامی و مخصوصا پدافندی قابل توجهی برای مقابله با این تهدیدها در اختیار ندارد. آیا شایعات مربوط به تمایل عراق برای خرید سامانههای پدافندی جدی است و در این صورت، چه موانعی پیش روی این تصمیم وجود دارد؟
در پی خروج تدریجی پلیس یگانه جهانی از منطقه خاورمیانه (که مانور سهگانه روسیه، چین و ایران یکی از نشانههای آن بود) قطعا عراق هم همچون بسیاری از دیگر بازیگران بهدنبال تقویت بنیه دفاعی، اقتصادی و... خود با تکیه بر قدرتهای جدید، ازجمله روسیه یا حتی چین است. اصولا بخشی از فشارهای آمریکا علیه عادل عبدالمهدی هم به همین رویکرد در دولت او بر میگشت. اگرچه تا زمانی که آمریکا در عراق حضور داشته باشد تحقق این امر دور از انتظار است؛ اما درصورت خروج آمریکا، راه عراق برای افزایش خریدهای کارآمد نظامی از قدرتهایی نظیر چین و روسیه هموار خواهد شد. مخصوصا حالا که ترکیه بهعنوان یکی از اعضای پیمان ناتو گام مهمی در این راه برداشته است.