کنفرانسی علیه جنگطلبی و تحریم
همزمان با تلاشهای عربستان و امارات برای تشدید تنشها در منطقه، رهبران کشورهای اسلامی در کنفرانس دوحه علیه جنگ و تحریمهای اقتصادی یکجانبه موضعگیری کردند
موقعیت ویژه قطر در سطح منطقه و حتی جهان دیگر بر کسی پوشیده نیست، موقعیتی که به باور خود قطریها، تا حد زیادی مرهون محاصره و تحریم این کشور توسط همسایگان عربی آن است. حالا با گذشت نزدیک به 2سال از آغاز آن محاصره جنجالی، درحالیکه عربستان به روشنی خواهان مصالحه و پایان بحران است، قطر در مسیر تشکیل محوری اسلامی برای نقشآفرینی در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان حرکت میکند؛ محوری که از قضا کمتر نام کشوری عربی در آن به چشم میخورد!
کنفرانس دوحه که طی روزهای گذشته بازتاب گستردهای در رسانههای جهانی داشت از دید بسیاری از تحلیلگران، گامی در مسیر تشکیل این محور بینالمللی بهشمار میآید؛ محوری که نسبت به سایر جریانهای سیاسی موجود در منطقه (مخصوصا محوری که با نقشآفرینی عربستان، اسرائیل، امارات و مصر شناخته میشود) همخوانی بیشتری با قواعد اخلاقی و البته مردمسالاری دارد. نمود این واقعیت را میتوان در مواضع روشن رهبران این جریان در مقابله با جنگ و تحریمهای اقتصادی علیه ملتهای منطقه دید.
هشدار درباره مرگ ارزشهای جهانی
بهنوشته روزنامه العربی الجدید، انتقاد از نا کارآمدی قوانین بینالمللی و افزایش سیاست تحریمهای یکجانبه در روابط بینالمللی، اصلیترین محور نوزدهمین کنفرانس دوحه بود. سخنان امیر قطر در مراسم افتتاحیه کنفرانس به خوبی این محورها را روشن کرد. شیخ تمیم بن حمد آل ثانی ضمن انتقاد از عقب نشینی مفاهیمی که بعد از جنگ جهانی دوم بر مناسبات بینالمللی حاکم شده بود، گفت: فضا بیش از هر زمان دیگری برای بروز دیدگاههایی که اصالت قوانین بینالمللی و زیست جمعی را زیر سؤال میبرند فراهم شده و به این ترتیب منطق زور جای منطق قانون را گرفته است. او تأکید کرد: باید ریشههای از دست رفتن ایمان جمعی به قوانین بینالمللی را پیدا کنیم. آیا واقعا ما از جهانی تکقطبی وارد جهانی چندقطبی شدهایم یا وضعیت جدید، بیانگر صحنهای پر از آشوب است که در آن قدرتهای بزرگ از مسئولیت حقوقی و بینالمللی خود شانه خالی کردهاند؟
سخنان امیر قطر از آن روی حائز اهمیت است که کشور وی، یکی از قربانیان این منطق جدید حاکم بر جهان به شمار میرود؛ چرا که قطر به روشنی توسط 3کشور عربی همسایهاش محاصره و تحریم شد بدون آنکه جامعه جهانی (مخصوصا آمریکا و قدرتهای اروپایی) واکنشی عملی از خود نشان دهد.
رهبران اسلامی علیه تحریم و جنگ
نام دومی که بعد از امیر قطر در این کنفرانس درخشید، مهاتیر محمد، نخستوزیر مالزی بود که از وی بهعنوان الگوی حکمرانی اخلاقی توسط امیر قطر تجلیل شد. سخنان مهاتیر در محکومیت تحریمهای ایران و توصیف این روش به دیکتاتوری بینالمللی نیز بازتاب گستردهای در رسانهها داشت.
موضعگیری علیه جنگطلبی و تحریمهای اقتصادی البته محدود به مهاتیر محمد نبود و از زبان وزیر خارجه ترکیه نیز به بیان دیگری تکرار شد. حتی خالد العطیه، وزیر خارجه قطر هم که در روز دوم کنفرانس سخنرانی داشت، تأکید کرد: تنها راهحل بحرانهای منطقه مذاکره و مصالحه است. برخی کشورهای منطقه متأسفانه بهدنبال جنگ افروزی هستند اما باید بدانیم در پایان، تمامی ساکنان منطقه از جنگ متضرر خواهند بود. این مواضع در حالی از سوی رهبران و مقامات عالی رتبه کشورهای اسلامی در کنفرانس دوحه بیان شد که کشورهایی نظیر عربستان سعودی، امارات و رژیم صهیونیستی همچنان در حال تلاش برای تشدید تنشهای کنونی در منطقه هستند. برای مثال عبدالخالق عبدالله، مشاور سابق ولیعهد ابوظبی در کنفرانسی که هفته گذشته در دوبی برگزار شد برای چندمین بار از ضرورت افزایش فشارهای اقتصادی علیه ایران و تکرار این الگو برای ترکیه سخن گفت؛ موضعی که هر روز به عبارات مختلف از زبان مقامات سعودی و اسرائیلی نیز بیان میشود!
نشانههای شکلگیری یک محور
آنچه مسیر کشورهایی نظیر مالزی، قطر، ترکیه، پاکستان و... را از بازیگرانی همچون عربستان، امارات و اسرائیل متمایز میکند، صرفا مواضع کلامی رهبران آنها نیست. پیش از این مهاتیر محمد از تشکیل محوری رسانهای میان مالزی، پاکستان و ترکیه برای مقابله با اسلامهراسی در جهان غرب خبر داده بود. بر این اساس قرار است شبکهای تلویزیونی به زبان انگلیسی با حمایت این 3کشور در آیندهای نه چندان دور راهاندازی شود؛ آن هم در زمانهای که کشورهای عربی همسو با احزاب راستگرای آمریکایی و اروپایی علیه اسلام و مظاهر اجتماعی آن، موضعگیری میکنند. از سوی دیگر، قطر اعلام کرده در سال آینده کنفرانسی را با عنوان «اقتصاد اسلامی بینالمللی» برگزار میکند. اگرچه براساس بیانیه وزارت اقتصاد قطر، از تمامی کشورهای اسلامی برای شرکت در این کنفرانس دعوت خواهد شد، اما محوریت نشست با اقتصادهای قدرتمند اسلامی، ازجمله مالزی، اندونزی و ترکیه است. جالب آنکه رهبران این 3کشور به همراه قطر و پاکستان، بهزودی نشستی مشترک را در کوالالامپور برگزار خواهند کرد؛ نشستی که بهگفته مهاتیر محمد، با محوریت احیای تمدن اسلامی و تقویت بازارهای مشترک میان کشورهای مسلمان طراحی شده است. تمام این تحولات به خوبی نشاندهنده عزمی جدی برای شکلگیری محوری از کشورهای اسلامی بهمنظور نقش آفرینی در معادلات جهانی و خروج آنها از عصر انفعال است.
کنفرانس دوحه از دید بسیاری از تحلیلگران، گامی در مسیر تشکیل محور بینالمللی جدیدی بهشمار میرود؛ محوری که نسبت به سایر جریانهای سیاسی موجود در منطقه (مخصوصا محوری که با نقشآفرینی عربستان، اسرائیل، امارات و مصر شناخته میشود) همخوانی بیشتری با قواعد اخلاقی و البته مردمسالاری دارد