شبکه نابالغ در آزمون ملی
قطع اینترنت در مقطعی از آبانماه 98 زندگی مجازی مردم ایران را دچار مشکل کرد
سمیرا مصطفی نژاد_روزنامه نگار
«اینترنت قطع شد»؛ ترکیبی سهکلمهای که خواندنش راحت است اما عمق فاجعه اقتصادیاش را مسئولان کشور هنوز نتوانستهاند بهطور دقیق برآورد کنند. خسارت واردشده به کسبوکارهای کوچک که بهواسطه اتکا بر شبکههای اجتماعی، بیشترین آسیب را از این محدودیت اتصال دیدهاند، هنوز اعلام نشدهاست. اما اپراتورها و مخابرات، خسارتی 1080میلیارد تومانی را اعلام کردهاند و مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت صنعت، معدن و تجارت، ضرر روزانه 300میلیارد تومانی را تخمین زدهاند. موارد قطع اینترنت به دلایلی نسبتا مشابه در کشورهای مختلف جهان مانند مصر، برزیل، ونزوئلا، چین، میانمار و هندوستان رخ داده است. برآورد خسارتهای واردشده به مصر در سال 2011 رقمی برابر 40درصد تولید ناخالص ملی کشور را نشان میدهد و خسارت قطعی پنجروزه اینترنت در برزیل، 116میلیون دلار برآورد شده است.
با قطع اینترنت جهانی، شبکه ملی اطلاعات برای پشتیبانی از اپلیکیشنها و کسبوکارهای داخلی و خدمات پرداخت بانکی، بهکار گرفته شد، اما آیا این شبکه توانست از شدت آسیبهای واردشده به مردم و کسبوکارهای بزرگ و کوچک بکاهد؟ به گفته مشاور سابق شبکه ملی اطلاعات، برای تحلیل این موضوع باید چند شاخصه را درنظر گرفت؛ اول اینکه در صورت آزمایشیبودن رویکرد مدیران حوزه ارتباطات برای جایگزینی این شبکه، آیا زمان و مکانی مناسب را برای تست شبکه ملی اطلاعات انتخاب شده است؟ خیر، در دوران قطعی اینترنت، زمان کاملا برای تست شبکه نامناسب بود. مردم از نظر فکری بهشدت درگیر بودند و دغدغهای مانند بنزین داشتند. از نظر مکانی نیز آزمایش نادرست بود و به جای اینکه این کار به صورت پایلوت در بخشی از کشور انجام شود، تمام کشور را پوشش داد. پس هم زمان و هم مکان برای آزمایش این شبکه مناسب و درست نبود.
نقرهکار میگوید نکته دومی که باید به آن پرداخته شود، این است که آیا شبکه ملی اطلاعات ما توانسته کسبوکارها و مردم را راضی نگه دارد؟ پاسخ به این پرسش نیز منفی است. شبکه ملی اطلاعات در برخی از کشورهای جهان در حال استفاده است و اتفاقا به مردم و کسبوکارها کمک میکند، بهویژه کسبوکارهای مرتبط با اینترنت بهره بیشتری از این شبکه میبرند؛ برای مثال از مزایای بیشتری برخوردارند، از اینترنت رایگان استفاده میکنند، از لحاظ زیرساخت فنی امکانات بیشتری به آنها داده میشود و سرورهای باکیفیتی دارند و از اینرو سعی میکنند کسبوکار خود را به شبکه داخلی خود منتقل کنند. مردم کشورهای مختلف نیز در صورت استفاده از این شبکه از سرعت و امنیت بالاتر و رایگانبودن بخشی از خدمات بهره میبرند. این درحالی است که شبکه ملی اطلاعات ما در لایه فنی و زیرساختی و حتی در زمینه ارائه فنی، هنوز به آن بلوغ لازم نرسیده است.
نکته مهم سوم از نظر این مشاور آیتی، به لایههای بالادستی و موارد حقوقی و قانونی برمیگردد. اگر مشکلی در بستر این شبکه ملی پیش آید، چهکسی پاسخگو خواهد بود؟ اگر سرویسی ارائه شد و روی بستر شبکه داخلی قطع شد، مانند اتفاقی که در هفتههای گذشته در کشور رخ داد، چه شخص یا نهادی پاسخگو خواهدبود؛ وزارت ارتباطات؟ یا آن کسبوکار؟ چهکسی ضرر خواهد کرد؟ کسبوکار یا مشتری؟ آیا صرفا با یک معذرتخواهی خسارتهای چندصد میلیارد تومانی برطرف خواهدشد؟ اگر قرار باشد شبکه ملی اطلاعات اجرا شود و در سطح گسترده نتواند خدمترسانی کند، آیا مجلس میتواند وزیر ارتباطات را استیضاح کند؟ آیا اساسا وزیر مقصر است یا دیگر نهادها؟ شبکه ملی کشور از چنین لایههایی برخوردار نیست و پاسخی برای این پرسشها ندارد. بهنظر میرسد تا زمانی که به این شاخصههای اصلی و کیفیت نرسیدهایم فعلا نباید به فکر توسعه شبکه باشیم و حتی زمانی که به بلوغ لازم رسید نیز نباید یکباره به سراغ لیست سیاه و لیست سفید و قطع اینترنت جهانی برویم. بهتر است درحال حاضر اصلا به موضوع شبکه ملی اطلاعات پرداخته نشود تا هم مردم و هم کسبوکارها با همان اینترنت جهانی کار خود را پیش ببرند.