نگاهی به کتاب «دهه هشتاد داستان کوتاه ایرانی» نوشته حسن میرعابدینی
نمایی از داستان کوتاه در دهه هشتاد
محمدهاشم اکبریانی ـ نویسنده و روزنامهنگار
حسن میرعابدینی در عرصه ادبیات ایران چهرهای شناخته شده است. نقدها و پژوهشهای حاصل قلم او باعث شده تا مخاطب تصویری دقیق و علمی از داستان ایرانی به دست آورد. «دهه هشتاد داستان کوتاه ایرانی» که سرآغازش را «صدسال داستاننویسی ایران» میسازد، اثری است از این دست.
آنتولوژی داستان ایرانی، گرچه به صورت اندک، اما گاه از سوی این و آن دیده میشود اما تمایز اثر میرعابدینی را باید در نگاه علمی او جست. گزینشهای او بهگونهای است که زوایای آشکار و پنهان جامعه دهه هشتاد ایران هم به نمایش درآید. «غربتزدگی و بیگانگی آدمها»، «احساس غبن و از دست دادن»، «پوچی»، «غم روشنفکران» و... موضوعاتی است که عابدینی آنها را در داستان دهه هشتاد دیده و ارائه داده است. همه این موضوعات در داستانهایی که انتخاب شده بهخوبی دیده میشود اما میرعابدینی تاکیدش را بر تحلیل علمی داستان ایرانی، به همین دوره 10 ساله محدود نمیکند و در ورودیهای که «نام داستان کوتاه ایرانی در سه نما» برخود دارد، بر آن است تا هر چند کوتاه ذهن خواننده را در جریان روند داستاننویسی ایران از ابتدا تا امروز قرار دهد و با محور قرار دادن مواجهه نویسنده با واقعیت به تحلیل آن بنشیند.
با همه اینها و همچنان که میرعابدینی خود در مقدمهاش میگوید: «هر منتخب داستانی حاصل حس کنجکاوی و ذوق و سلیقهای خاص است. این آنتولوژی از داستان ایرانی دهه هشتاد نیز حاصل پسند گردآورنده از داستان کوتاه و در عین حال، معرف موجودی ادبی ماست.» بنابراین گزینشهای کتاب «دهه هشتاد داستان کوتاه ایرانی» حاصل رویکردی است که میرعابدینی به داستان دارد و صدالبته این رویکرد، با شاخصهای علمی و ادبی، عجین است.
برگزیدن 25 داستان کوتاه از میان انبوه داستانهایی که در دهه هشتاد منتشر شده است، نمیتواند چندان ساده باشد. هر داستان کوتاه، جهان، نگاه، اندیشه و ویژگیهای ادبی خود را دارد و انتخاب 25 داستان از میان آنها جز در سایه محورهایی خاص برای گزینش ناممکن است.
این محورها برای میرعابدینی چنین بوده است: «داستان منتخب، دستاوردی هنری به شمار آید و از نظر زبان و صناعت و مضمون، داستانی ایرانی را گامی به پیش برده باشد.» هرچند این دو ملاک هم تفسیر و توضیح متنوع و گاه متضادی دارند اما میتوان به تفسیر و توضیح میرعابدینی تکیه کرد و اطمینان داشت انتخابهایی درست انجام گرفته است.
وجود ملاک و شاخص برای گزینش داستانها باعث شده میرعابدینی به سن و سال یا اندیشه در داستان بیتفاوت باشد. برای او اثر نویسنده متولد سال 1357 همان قدر ارزش دارد که متولد سال 1319. این موضوع میتواند به خواننده این اطمینان را بدهد که با داستانهایی مؤثر روبهروست؛ داستانهایی که تحلیل کوتاه میرعابدینی بر آنها بر غنایشان میافزاید.