پیوستن به جمعهای با نشاط
رضا رویگری ـ بازیگر سینما و تلویزیون
چندی پیش آقایی را دیدم که چهرهاش برایم آشنا بود. ظاهراً من را میشناخت. چون با لبخند سلام داد و به خاطر اینکه جای ایستادن نبود من هم پاسخ سلام او را دادم و گذشتم.
با دیدن او که اتفاقاً آدم پیراسته و خوشرویی بود، بهنوعی دچار اضطراب شدم. خیلی به ذهنم فشار آوردم که به یاد بیاورم او را کجا دیدهام. بعدها به یاد آوردم او را زمانی که برای کمک به دوستی که یک مشکل اداری داشت، همراه او دیدهام.
خیلی وقتها کسانی را میبینم که با دیدنشان ناخودآگاه دچار شعف و شادی میشوم. کسانی که دیدنشان ناخواسته موجب خوشحالی یا آرامشم میشوند، کسانیاند که یا در حال ورزش صبحگاهی با آنها آشنا شدهام یا آنها را در یک میهمانی دیدهام.
به این ترتیب ارتباط مستحکمی بین برداشت از آدمها و محل آشنایی با آنها وجود دارد. برای همین همیشه به کسانی که دوستشان دارم – تعداد این عده خیلی خیلی زیاد است؛ تقریباً به اندازه همه آدمها – توصیه کردهام تا میتوانند به جمعهای شاد بپیوندند.
بهجایی بروند که کار مثبتی در آنجا انجام میشود. در مکانهایی حضور پیدا کنند که حاضران در آنجا قصد و نیت خوب و خداپسندانهای داشته باشند؛ مثل جمعیتهای خیریه و انجمنهایی که هدف از تشکیل آنها مقاصد انسانی است.
تجربه نشان داده است افراد در چنین جاها و گروههایی ارتباطات بهتری دارند و دیدن آنها در جاهای دیگر هم مفید و امیدآفرین است.
انگار این قاعده طبیعت است که آدمهای خیرخواه و مثبت بر سایر افراد هم تأثیر مثبت داشته باشند.
آدمها با مثبتاندیشی و نیت خیر میتوانند به زیبایی جامعه، سرزمین و حتی جهانی که درآنند کمک کنند.
ایبسا در برخی موارد تحقق اهداف انسانی همراه با مشکلاتی باشد یا شاید حتی انسان در دستیابی به آنها ناکام باشد، اما به هر روی هر کار خیری تاثیر مثبتی با خود دارد که به محبوبیت اشخاص منجر میشود.