طبقه متوسط خیانتکار
چگونه سینمای ایران در دهههای 80 و 90 روی سوژه خیانت زوم کرد؟
مهرنوش سلماسی
از دهه80 طبقه متوسط شهری به مرور در سینمای ایران حضور پررنگی داشت. طبقهای که از نیمه دوم این دهه، با تغییرات گسترده سیاسی- اجتماعی، آسیبهایی جدی دید و جایگاهش تهدید شد. در سینمای ایران با حضور چند فیلم مهم درباره طبقه متوسط، مشکلات این طبقه به مسئله آشفتگی روابط خانوادگی و خیانت تقلیل داده شد.
در این دهه و دهه90 بیشتر فیلمسازانی که سراغ طبقه متوسط رفتند به نقد رفتارهای این طبقه و تناقضها و مشکلاتشان پرداختند. طبقهای که به روایت بسیاری از فیلمها خیانت در آن نهادینه شده بود.
وقتی اصغر فرهادی پیگیری سرنوشت طبقه فرودست را که با «رقص در غبار» (1381) و «شهرزیبا» (1382) نشان داده بود چقدر در به تصویر کشیدنشان متبحر است، کنار گذاشت و با «چهارشنبهسوری» (1384) سراغ طبقه متوسط رفت، سینمای ایران با تصویری تازه مواجه شد. توفیق چهارشنبهسوری به عنوان ملودرامی که تم خیانت در آن به چشم میخورد با فیلم «درباره الی» (1387) به شکل گستردهتری تکرار شد.
تصویر آشنای مردی که به همسرش خیانت میکند با فیلم چهارشنبهسوری بههم ریخت و در فیلم درباره الی، خیانت بهانهای شد برای بررسی موقعیت اخلاقی پیچیدهای که همه کاراکترهای فیلم گرفتارش شده بودند.
اینکه الی (ترانه علیدوستی) با داشتن نامزد (صابر ابر) راهی سفر به شمال شده بود تا با احمد (شهاب حسینی) آشنا شود، هم تصویر معمول خیانت در سینمای ایران را به هم میزد و هم غرقشدنش در دریا بحرانی اخلاقی ایجاد میکرد که باز هم در سینمای ایران تا آن زمان مشاهده نشده بود. از انتهای دهه80 سینمای ایران پر شد از ملودرامهایی که خیانت، موتور محرکه و عنصر پیشبرنده درامشان بود. در این دوران با راه افتادن شبکههای ماهوارهای فارسیزبان، موجی از سریالهای کلمبیایی از راه رسیدند که در آنها انواع و اقسام مناسبات عشقی به نمایش درمیآمد. سریالهایی که به صورت گسترده در این جا دیده میشدند و به مرور نسخههای فارسیشان با رعایت محدودیتها و معذوریتهای اخلاقی سینمای ایران روی پرده آمدند.
دزدان با چراغ از راه رسیدند، وارد خانه مردم شدند و با خودشان مناسبات و فرهنگی را آوردند که بر مبنایش هر رفتاری از سوی آدمها مجاز بود. دورانی که سریال ترکیهای «عشق ممنوعه» به شدت گل کرده بود و خیلیها در ایران هم ماجراهایش را دنبال میکردند. این سریال در حالی سال90 به صورت دوبله از شبکه فارسیزبان جم روی آنتن رفت که پخش آن در ترکیه با انتقادهایی جدی مواجه شده بود. هیات عالی رادیو و تلویزیون در ترکیه سازندگان این سریال را جریمه کرد و وزیر امور زنان و خانواده ترکیه هم از عشق ممنوعه به خاطر داشتن صحنههای شهوانی انتقاد به عمل آورد.
انتهای سال90، آغاز جنجالهای گسترده درباره ملودرامهای ایرانی بود که در آن موضوع خیانت دستمایه سازندگانشان قرار گرفته بود. واکنش خشمآلود اصولگرایان که با دولت احمدینژاد زاویه پیدا کرده بودند، در حوزه فرهنگ دامن سینمای ایران را گرفت.
از سال91، مسئله تحریم فیلمهای ایرانی در دستور کار نهاد پرقدرت حوزه هنری قرار گرفت و چند فیلم به دلیل پرداختن به موضوع خیانت امکان اکران در سینماهای حوزه و شهرداری را از دست دادند. این جنجالها تا پایان دولت احمدینژاد ادامه یافت و در مواردی فیلمهایی متهم به ترویج خیانت شدند که اساساً با نگاهی اخلاقی ساخته شده بودند و ربطی به موضوع مورد نقد نداشتند. مثل فیلم «من مادر هستم» (فریدون جیرانی 1391) که هر چه بود داستان ربطی به خیانت نداشت.
در اواخر دهه90 به نظر میرسد حساسیت روی موضوع خیانت در سینما نسبت به گذشته کمتر شده و آنقدر ملودرام با این تم ساخته شده که گویی به تدریج همه به آن عادت کردهاند.