
رکوردشکنی با همراهی علم و فناوری!
برای نخستینبار در جهان یک انسان توانسته مسافت ماراتن را زیر 2ساعت بدود اما چرا این رکورد در جهان ثبت نمیشود؟

با اینکه بهترین دونده ماراتن تاریخ، رکوردی افسانهای از خود بهجا گذاشته، اما این رکورد بهعنوان رکوردی جهانی ثبت نخواهد شد. دلیل ثبت نشدن آن هم این است که الیود کیپچاگ مسافت ۴۲کیلومتر و ۱۹۵متری (26.2مایل) این مسابقه را با استفاده از ترفندهای علمی طی کرده که به همین علت از نظر ناظران قابل ثبت تشخیص داده نشده است. بخشی از این ترفندها شامل استفاده از دوندگان مشهور دنیا بهعنوان بادشکن، انتخاب مسیر هموار و بدون دردسر، زمانبندی برای انتخاب یک روز مناسب از نظر آبوهوا، تاباندن لیزر به مسیر مسابقه برای نشان دادن سرعت صحیح دونده و تغذیه لحظهبهلحظه این دونده با یک نوشیدنی حاوی کربوهیدرات بوده است.
این دونده ماراتن در یکی از پارکهای مهآلود شهر وین در اتریش مسیر این مسابقه را در کمتر از 2ساعت دوید. او در واقع با زمان یک ساعت و 59دقیقه و 40ثانیه توانست به خط پایان برسد. کیپچاگ در این مسابقه توانست رکورد 2ساعت و یکدقیقه و 39ثانیهای این مسابقه را که متعلق بهخودش بود 2دقیقه بهبود بخشد.
این رویداد با نام تجاری «چالش INEOS 1:59»، بهعنوان یک جهش تاریخی و به تعبیر یکی از گویندگان این مسابقه، «لحظه نیل آرمسترانگ» اعلام شد. درواقع این دونده، رنج و زحمتی را که برای رسیدن به خط پایان متقبل شده، به مانند رسیدن به کره ماه توصیف کرده است.
این مقایسه به این علت است ک دویدن کیپچاگ، مثل فرود در ماه، نیازمند یک برنامهریزی و پشتیبانی بیسابقه بود. درواقع، نحوه دویدن او به قدری مهندسی شده بود که نتوانست نظر مسئولان را برای ثبت بهعنوان یک رکورد جهانی جلب کند.
کیپچاگ هر مایل را تقریبا در 4.5دقیقه طی کرد. برنامهریزیای که در این رویداد انجام شد بسیار جالب بود. سازماندهندگان، یک مسیر 6مایلی را در امتداد رودخانه دانوب انتخاب کردند که صاف، مستقیم و نزدیک به سطح دریا بود. قسمتهایی از جاده که امکان دویدن سریعتر را فراهم میکرد مشخص شده بود و یک اتومبیل با تاباندن لیزر در مسیر دوندهها، به آنها سرعت درست را نشان میداد. افرادی که برای کمک به این رکوردشکنی آمده بودند 7بار در سازهای بادی که توسط یک متخصص آیرودینامیک ساخته شده بود، دویده بودند.
کیپچاگ به همراه یک تیم رؤیایی، متشکل از 41 «دونده همراه» از سراسر جهان، شامل مدالآوران المپیک آمریکا، متیو سنودرویتز و برنارد لاگات و 3برادر اینگبریگسن از نروژ، مسیر این مسابقه را طی کرد. این دوندهها با همان روشی که دوچرخهسواران امدادی رکاب میزنند شرایط دویدن را برای کیپچاگ آماده میکردند. 5دونده یک فرم V شکل را جلوی کیپچاگ تشکیل میدادند تا بهعنوان بادشکن عمل کنند و 2دونده دقیقا پشت سرش حرکت کردند تا او را به جلو هدایت کنند. همچنین یک اتومبیل برقی 15متر جلوتر از گروه با لیزر آنها را در مسیر خود حفظ میکرد.
خود کیپچاگ هم با نوعی کفش جدید نایک که هنوز وارد بازار نشده شروع به دویدن کرد. این کفشها در آزمایشهای مختلف و در مسافتهای کوتاهتر از مسافت مسابقه ماراتن سربلند بیرون آمده بودند. کیپچاگ در این مسابقه از یک نوشیدنی سرشار از کربوهیدرات تغذیه میشد که یک دوچرخهسوار که در کنار گروه رکاب میزد در اختیار او قرار میداد. یک دوره هشتروزه هم انتخاب شده بود تا مسابقه در بهترین روز از نظر آبوهوا برگزار شود. این پشتیبانی گسترده به این معنی بود که کیپچاگ درواقع با کسی رقابت نمیکرد و همین مسئله باعث شد که این مسابقه بهعنوان یک مسابقه رسمی ماراتن قلمداد نشود و در نتیجه، رکورد او بهعنوان رکوردی واقعی ثبت نشد.
برگزارکنندگان این مسابقه هم از این موضوع مطلع بودند و به قول یک مجله، شاید بهعنوان بهترین «ماراتن نمایشی» شناخته شود. این رویداد یک آزمایش علمی بود که البته به خوبی انجام شد. تنها رقابت حرفهای ماراتن که به آن شباهت داشت، مسابقهای با عنوان Breaking22017 بود که کیپچاگ و 2ورزشکار دیگر در مسیر یک مسابقه اتومبیلرانی در شرایط مشابه قرار گرفتند.
دویدن با کمک لیزر
قسمتهایی از جاده که امکان دویدن سریعتر را فراهم میکرد مشخص شده بود و یک اتومبیل با تاباندن لیزر در مسیر دوندهها، به آنها سرعت درست را نشان میداد