یارکشی برای احیای تالابها
زهرا رفیعی _ خبرنگار
چندسالی است که تالابها اوضاع خوبی ندارند. تالابها در انتهای حوضه آبریز، چشمانتظار حقابهشان هستند. اما بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت چنان سهم گشادهدستانهای برای خود در مسیر برمیدارند که عملا حقابهای نصیب تالابها نمیشود. خاک محرومکردن تالابها از حقشان البته در چشم همین بخشها رفته است. طبیعت، قابل پیشبینیترین بخش حیات، کار خود را کرد؛ نمکی که از بستر دریاچه ارومیه در ریهها و چشمهای مردم آذربایجان شرقی و غربی رفت، کار را به جایی رساند که پروژهای چند هزار میلیارد تومانی اجرا شود تا بلکه چند سانتیمتر به ارتفاع آب دریاچه اضافه شود. قصه سایر تالابها هم یکسان است، ساکنان اطراف تالاب گاوخونی امیدوارند با اندک آبی که از سد رودشتین (بند مروان) رها شده، طوفانهای مسموم به خاطره تبدیل شود اما این آرزویی بیش نیست. خشکسالیهای مکرر و سیاستهای تنگدستانه نسبت به محیطزیست مانع از رسیدن به چنین چشماندازی است.
در هفته گذشته نخستین جلسه ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور به ریاست معاون اول رئیسجمهور برگزار شد. در این جلسه اسحاق جهانگیری با اشاره به آسیبهای واردشده به تالابهای کشور بهدلیل تغییر شرایط اقلیمی و برخی تصمیمات نادرست بر احیا و مدیریت تالابهای در معرض تهدید کشور تاکید کرد و خواستار برنامهریزی و اقدامات مؤثر در این زمینه شد.
او به قانون مصوب اردیبهشت سال96 در مورد تالابها اشاره کرد که بر اساس آن وزارت نیرو مکلف است نیاز آبی را که سازمان حفاظت محیطزیست برای هر تالاب اعلام میکند «تخصیص و تامین» کند. معاون اول رئیسجمهور گفت: انتظاری که از ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور میرود، این است که راهکارهای اجرایی و عملیاتی به منظور رسیدگی به تالابهایی که در معرض خشکشدن و آسیب هستند، تدوین کند.
آییننامهای هم که بیش از یکسال پس از این قانون به تصویب هیأت وزیران رسید، بر این موضوع تاکید داشت که وزارت نیرو به منظور تامین نیاز آبی تالابها پس از شرب، آبی با کمیت و کیفیت در اختیار محیطزیست بگذارد. تعیین این نیاز آبی تالابها هماکنون محل مذاکره سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت نیرو و نمایندگان بخشهای آببر صنعت و کشاورزی است.
مسعود باقرزاده کریمی، مدیر اکوسیستمهای تالابی سازمان محیط زیست در گفتوگو با همشهری گفت: اولویتبندی در مورد حقابه تالابها، اولویتدهی به تالابها در برنامه کاری دستگاههای مسئول از مهمترین مصوبات جلسه هفته پیش است. تا پیش از این اگر محیطزیست در مورد تالابها مصوبهای را به نتیجه میرساند، تضمینی بر اجراییشدن آن نبود، اما حالا ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور این مصوبات را دنبال خواهد کرد. وزارت کشور، امور خارجه و میراث فرهنگی علاوه بر وزارت جهاد، کشاورزی و نیرو در این ستاد مسئولیت دارند. در واقع برای احیای حقابه تالابها استاندارهای کشور نیز دخیل هستند.
همه تالابهای کشور با یک الگو تخریب شدهاند؛ در فلات گرم و رو به خشکسالی ایران، وزارتخانههای صنعت، نیرو و کشاورزی در بالادست حوضههای آبریز که پیش از تالابها قرار دارند، سهم خود را برداشتهاند و سهم مردم عادی، طوفان و بیماری شده است.
مدیر اکوسیستمهای تالابی سازمان محیطزیست درباره سهم تالابها گفت: هر تالاب شرایط خاص خود را دارد ولی بالاخره باید با وزارت نیرو بر سر یک عدد توافق کرد. در این میان فقط میزان نیاز آبی هر تالاب مهم نیست بلکه زمان و نحوه تحویل آن نیز اهمیت بسیار دارد. سیلابی یا تنظیمی بودن حقابه و کیفیت آب هم اهمیت دارد. پارامترهای حقابه هر تالاب تا جلسه بعدی ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور تعیین خواهد شد. اگر به توافق رسیدیم «برنامه حقابه تالابها» اعلام خواهد شد. سازمانهای دخیل نیازهای اجرایی شدن این برنامه را اعلام خواهند کرد. نیازهایی مانند، نیروی انسانی حفاظتی، ایستگاههای هیدرومتری در مسیر تالاب و... ازجمله الزاماتی است که بعدا به ستاد اعلام خواهد شد. ارائه برنامه مشترک برای تغییر شرایط تالابها در دستور کار بعدی ستاد است. نحوه تعاملات نهادها تا زمانی که وارد پروژه نشویم مشخص نمیشود و فعلا برای ورود به فرایند، درهای ستاد باز است. مبنای این برنامه بدون تردید «قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور» مصوب سال 96است.
خشکسالیهای مکرر چشمانداز روشنی پیش روی محیطزیست نگذاشته است اما به اعتقاد برخی کارشناسان نحوه مدیریت بر منابع طبیعی و محیطزیست به از دست دادنهای همیشگی و موقت منابع دامن زده است. مسعود باقرزادهکریمی نیز از این دست کارشناسان است که عمر حرفهای خود را صرف تالابها کرده. او در اینباره گفت: ما در سالهای اخیر سیستمی از مدیریت سرزمین اجرایی کردهایم که منابع آبیمان جواب این شکل از توسعه ناپایدار را نمیدهد. حال در مسیر جدید قطار توسعه، محیطزیست در تلاش است که برای خود یارگیری کند. باید همصدا بگوییم که این مسیر توسعه که تاکنون آمدهایم غلط است، تغییر مسیر هم کار سادهای نیست. بهطور مثال شکل توسعهای که در اصفهان رخ داده است از این به بعد باید خود را با شرایط اقلیمی سازگار کند. همراهی جامعه محلی کشاورز و صنایع خرد و کلان با پروژههایی که در نهایت به کم شدن سهمشان از حوضه آبریز میشود کار دشواری است. تجربهای که ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه آن را بهصورت پلکانی و پایلوت انجام داد ولی با وجود گذشت 3 سال از موفقیت طرحها، هنوز زمزمههایی از ترس از کمبود آب و یا دزدی آب وجود دارد. مسعود باقرزادهکریمی همراه کردن جامعه محلی را از سختترین بخشهای تغییر الگوی توسعه دانست و گفت: در خیلی از پروژهها ساز مخالف را میتوان شنید، عدهای هم هستند که بدون استدلال نظر مخالف میدهند ولی واقعیت این است که نمیتوان کشاورزی را به شکل پیشین در آذربایجانها توسعه داد و یا در فلات خشک مرکزی توسعه صنعتی افزایش یابد. جهتگیری کلی در دولت دوری جستن از تصدیگری است. حاکمیت آب باید بهدست مردم بازگردانده شود. تجربه نشان داده که مردم جلوی اتلاف آب را میگیرند؛ مثلا در هورالعظیم صیادها میخواهند تالاب احیا شود ولی کشاورزان موافق خشک شدن آنند. بهنظر دولت، مردم میتوانند همدیگر را توجیه کنند. تضاد منافع را فقط با شریک کردن مردم در تصمیمگیریها میتوان به حداقل رساند. عموما در دورههای مختلف، مردم کنار گذاشته شدهاند؛ در نتیجه مردم از دولتها برای تامین آب توقع داشتهاند. مدیر اکوسیستمهای تالابی سازمان محیطزیست در مورد برنامه بعدی ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور گفت: سازمان حفاظت محیطزیست، با کمک وزارت نیرو تالابهای دارای اولویت بیشتر را مشخص خواهد کرد. فرمول تامین نیاز آبی و الزامات تامین آن مشخص خواهد شد. همچنین سازمان، گزارشی درباره مسئله زهکش کردن تالابهای کوهستانی که منجر به خشکیدگی آنها، کاهش ذخیره آب کوهستان، کاهش آبدهی چشمهها، افزایش سیلخیزی شده ارائه خواهد کرد. این گزارش ویژه با هدف متوقف شدن زهکشیها بهصورت مستند ارائه خواهد شد. پر شدن زهکشها منجر به پر شدن تالابها میشود.
همه تالابهای کشور با یک الگو تخریب شدهاند؛ در فلات گرم و رو به خشکسالی ایران، وزارتخانههای صنعت، نیرو و کشاورزی در بالادست حوضههای آبریز که پیش از تالابها قرار دارند، سهم خود را برداشتهاند