همه برنده هستند بهجز کردها
ایران و روسیه موفق به تاثیرگذاری بر روابط ترکیه و ناتو شدهاند
ـ اسرائیل از پایگاههای شمال شرق سوریه برای حمله به حشد شعبی استفاده میکرد
سیاوش فلاحپور ـ خبرنگار
تحولات پیچیده و پرسرعت خاورمیانه، بازار تحلیلهای نادرست و گاه متناقض را داغ کرده است؛ تحلیلهایی که فهم تحولات منطقهای را بیش از آنچه هست سخت میکند. در چنین شرایطی بازتاب تحلیلها و اطلاعات درست از تحولات منطقه در سطح رسانهها به امری ضروری بدل میشود. بر این اساس پرسشهای اصلی مرتبط با عملیات نظامی اخیر ترکیه در خاک سوریه را با ایلیا ج مغنایر، کارشناس تحولات خاورمیانه، گروههای جهادی و تروریسم در میان گذاشتهایم؛ کارشناسی که پاسخهای متفاوتی نسبت به محتوای رایج این روزهای رسانهها درباره سوریه و ترکیه دارد.
ترکیه تا کجا در خاک سوریه پیشروی میکند؟ آیا این پیشرویها همچون موارد گذشته به چند شهر و روستای مرزی محدود میماند یا ترکیه تمام اهداف اعلام شده خود را در عمق سوریه محقق خواهد کرد؟
براساس توافقی که بین ترکیه با آمریکا و روسیه صورت گرفته، ارتش این کشور تا عمق 30 الی 32کیلومتری در امتداد مرزهای سوریه پیشروی خواهد کرد. هدف از این عملیات (آنطور که ترکها برای دو ابرقدرت آمریکایی و روسی شرح دادهاند) بازگرداندن بخش قابلتوجهی از پناهجویان سوری است که در ترکیه زندگی میکنند. تعداد این پناهجویان براساس اطلاعات موجود نزدیک به 3میلیون و 600هزار نفر است و به گفته ترکیه، بعد از اتمام عملیات نزدیک به 2میلیون نفر از آنها به خاک سوریه باز میگردند؛ در این صورت باری بزرگ از دوش ترکیه برداشته خواهد شد. بنابراین ترکیه در چارچوب یادشده اهداف خود را محقق کرده و بیش از آن پیشروی نخواهد کرد. میدانیم که رئیسجمهور آمریکا رسما اعلام کرد ترکیه نباید از «خطوط قرمز» عبور کند؛ این موضع نشان میدهد اهداف عملیات از پیش تعیین شده و روی آن توافق صورت گرفته است؛ توافقی که حتما ترکیه به آن پایبند خواهد بود.
برندگان و بازندگان عملیات نظامی ترکیه چه کشورهایی هستند؟ بهویژه در سطح قدرتهای جهانی، موضع آمریکا و روسیه را نسبت به این عملیات چگونه ارزیابی میکنید؟
این، سؤال بسیار مهمی است. قبل از هر چیز باید بگویم همه برنده هستند الا کردها؛ این حقیقت را در ادامه شرح خواهم داد. اما آمریکا برنده است، چرا که ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتی خود بارها وعده داده بود سربازان این کشور را به خانههایشان باز میگرداند. او تاکنون موفق به اجرای این وعده نشده چرا که پنتاگون و وزارت خارجه بهمنظور حفظ هیمنه آمریکا در سطح جهانی، فشار شدیدی علیه او وارد کردند؛ فشاری که بارها عملیات خروج نیروهای آمریکا از سوریه را به تأخیر انداخته است. اما ترامپ یک انتخابات ریاستجمهوری در پیش دارد و بنابراین ناچار است به وعدههای خود عمل کند؛ خروج از شمال سوریه (بهعنوان منطقهای که منفعت استراتژیک مستقیمی برای آمریکا ندارد) ولو به شکل جزئی، دستاورد مهمی برای او به شمار میآید.
از سوی دیگر روسها موفق به ایجاد شکافی بسیار مهم در روابط استراتژیک ترکیه با پیمان ناتو شدهاند؛ این در حالی است که ترکیه یکی از مهمترین اعضای این پیمان بهشمار میرود. روابط با ترکیه برای روسیه در سطح سیاسی، اقتصادی و مخصوصا حوزه انرژی اهمیت بالایی دارد چراکه میدانیم خط لوله گاز «ترک استریم» از این کشور عبور میکند. علاوه بر این امر، خروج جزئی آمریکا از شمال شرق سوریه، درحالیکه روسها همچنان در بخشهای زیادی از این کشور حضور دارند پیروزی قابل توجهی برای مسکو به شمار میرود.
ایران در کجای این صحنه قرار دارد؟ آیا آنطور که بهنظر میآید عملیات نظامی ترکیه به ضرر ایران است؟
ایران ترکیه را متحدی استراتژیک برای خود میداند که ارزش آن نه از سوریه کمتر است و نه بیشتر. بر همین اساس است که ترکیه اجرای تحریمهای آمریکا علیه ایران را رد کرده و اکنون به پنجرهای مهم برای ارتباط تهران با اقتصاد جهانی تبدیل شده است؛ مخصوصا در حوزه نفت، بهگونهای که ایران نفت خود را ابتدا در بازارهای ترکیه به فروش رسانده و از آنجا در اختیار سایر کشورها قرار میدهد. از سوی دیگر پروژه صادرات گاز ایران نیز به سوریه و ترکیه بهطور همزمان احتیاج دارد.
تمام آنچه یاد شده به این معنی است که ایران طی سالهای گذشته توانسته همچون روسیه، از طریق ایجاد روابط ویژه اقتصادی و منطقهای با ترکیه، شکاف مهمی در پیمان ناتو بهوجود آورد. فراموش نکنیم ترکها از طریق این عملیات نظامی در حقیقت سهم آمریکا از شمال شرق سوریه را بهدست گرفتهاند؛ امری که در کنار نکات پیشین ثابت میکند ایران ازجمله برندگان این عملیات است.
مواضع دولت سوریه از زمان آغاز عملیات ترکها بسیار تند و منفی بوده است؛ امری که البته قابل انتظار بود. آیا موضع رسمی سوریها بیانگر موقعیت حقیقی آنهاست یا دمشق را هم میتوان ازجمله برندگان عملیات چشمه صلح به شمار آورد.
از دید من سوریه و نظام این کشور با وجود مواضع و اظهارات بسیار منفی علیه ترکیه، ازجمله برندگان این عملیات به شمار میروند؛ چرا که آن مواضع صرفا بیانگر رویکردی رسمی و دیپلماتیک است؛ درحالیکه شرایط میدانی واقعیت دیگری را نشان میدهد. بدون شک این کشور اشغال خاکش توسط ترکیه را به حضور نظامی آمریکا در شمال سوریه ترجیح میدهد. اگر سوریه بخواهد با ترکیه و یا متحدان این کشور مقابله کند قادر است بدون تحمل خسارت و یا واکنش شدیدی از طرف مقابل وارد درگیری شود؛ درحالیکه تقابل سوریه با نیروهای آمریکا بهمعنای نابودی بخش مهمی از ارتش و زیرساختهای این کشور خواهد بود. بهطور کلی سوریه میتواند در درازمدت با حضور نظامی ترکیه در مرزهای شمالی خود به نوعی تعامل برسد؛ درحالیکه این امر نسبت به آمریکاییها ممکن نیست. باید توجه داشته باشید ایران و روسیه با وجود روابط بسیار نامناسب بین ترکیه و سوریه، امکان ارتباط مستقیم بین این 2کشور را فراهم کردهاند؛ بهطوری که ملاقاتهای متعددی میان سران دستگاههای اطلاعاتی و امنیت ملی 2کشور در دمشق، شهرهای مرزی یا حتی داخل ترکیه برگزار شده است. این خط ارتباطی تا اندازهای پیش رفته که ترکیه احیانا با دور زدن تحریمهای سوریه به تامین موارد مورد نیاز مردم این کشور، بهویژه در حوزه انرژی کمک میکند. در پایان هم نباید از یاد برد، سوریه اکنون شاهد درگیری دو جریانی است که هر دو علیه این کشور در سالهای گذشته توطئه کردند. بر این اساس است که سوریه را هم ازجمله برندگان عملیات نظامی ترکیه به شمار میآوریم.
در پایان، ارزیابی شما از موقعیت کردها در این تحولات چیست؟
سیاسیون کرد گویا از گذشته درس نگرفته و نخواهند گرفت؛ چه در جریان تمرد علیه حاکمیت ملی عراق (که در اثر آن استقلالشان را از دست دادند) و چه در جریان بحران سوریه. گروههای کردی از سال2011 تا 2015 تعامل خوبی با نظام سوریه داشتند اما زمانی که آمریکاییها وارد بحران سوریه شدند رفتار خود را تغییر داده و مناطق تحت کنترلشان را بهمنظور حمله به ارتش سوریه و نیروهای متحد ایران در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دادند. نباید فراموش کرد که اسرائیل برای حمله به نیروهای حشد شعبی (بهویژه در خط مرزی عراق و سوریه) از 12پایگاه نظامی آمریکا در شمال شرق سوریه استفاده کرد.
کردها حتی از شکست عفرین هم درس نگرفتند؛ شهری که به جای دولت سوریه اکنون تحت کنترل نیروهای جهادی مورد حمایت ترکیه است. آنها طی سالهای گذشته منابع نفتی سوریه را بهعنوان ستون اصلی اقتصاد این کشور در اختیار آمریکا و سایر شرکتهای نفتی حاضر در بحران سوریه قرار دادهاند. گویا کردها هرگز درس نمیگیرند و خودشان خواستهاند که سپر انسانی آمریکا در منطقه باشند؛ آمریکایی که سیاستش نسبت به چنین گروههایی روشن است.