اهمیت ثبات عراق برای ایران
نیکنام ببری _ روزنامهنگار
بیش از یکونیم دهه است که عراق درگیر خشونتهای قومی و فرقهای است. ناامنی از این جامعه رخت برنمیبندد. انگار خشونت و جنگ به بخشی از زندگی مردم عراق تبدیل شده است. هر هفته و هرماه نظارهگر درگیریهای خیابانی هستیم. اخیرا این درگیریها به اوج خود رسیده و گزارشها از کشتهشدن 100تن و زخمیشدن هزاران معترض در خیابانهای شهر بغداد حکایت دارد. این حجم از تلفات حداقل طی یک سال و اندی که داعش از سرزمین عراق خارج شده، بیسابقه است. در علتشناسی دقیق ناامنیهای اخیر عراق باید نگاهها را فراتر از تحولات امروزین عراق معطوف کرد. عراق از روزی که از دل امپراتوری عثمانیزاده شد، کلکسیونی از ناکامیها، جنگ، استبداد، نزاع بیرونی و کودتاهای سریالی را تجربه کرده است. ضمیر ناخودآگاه مردم عراق با یک چنین شرایط سیاسی عجین شده و امیدی به اصلاح از سوی رهبرانشان ندارند. برای همین مدام اعتراض میکنند و به خیابانها میآیند. در همین اعتراضات اخیر، نخست شاهد حضور گروهی از مردم در روز سهشنبه گذشته در میدان تحریر بغداد هستیم که بلافاصله با حضور نیروهای امنیتی، جمعیت حاضر متفرق شدند. اما این تازه آغاز ماجرا بود. مردم دوباره با حضوری قویتر و سازمانیافتهتر در میدان تحریر و سایر خیابانهای اصلی بغداد حاضر شدند و اتفاقات تلخ نظیر کشتار و ویرانی رقم خورد.
نگاه مردم عراق به دولتمردانشان توأم با سوءظن و بدبینی است. برای مردم عراق این پرسش مطرح است که چرا با این همه امکانات خدادادی، وضعیت اقتصادی و رفاهیشان ارتقا نمییابد. عراق یکی از ثروتمندترین کشورهای خاورمیانه است و از لحاظ ذخایر منابع نفتی رتبه چهارم را در جهان دارد. فروش روزانه نفت این کشور رقمی بالای 4میلیون بشکه است و این میزان فروش برای کشوری با جمعیت حدود 40میلیون، عدد قابلی است. از این جهت گره اصلی عراق نه در فقدان منابع بلکه در تخصیص ناعادلانه منابع است. فساد ساختاری و اقتصاد باندی، درد امروز عراقیهاست که با وجود برخورداری از منابع عظیم نفتی، اما انتفاعی از این ثروت زیرزمینی نمیبرند. هماکنون براساس برآورد سازمان شفافیت بینالمللی، عراق یکی از مشکلدارترین کشورهای جهان است. آمارهای مؤسسات مالی جهانی گویای این است که عراق با اینکه چهارمین ذخیره نفت جهان را در اختیار دارد، اما بیش از 20درصد از جمعیت ۴۰میلیونیاش، با درآمد کمتر از 2دلار زندگی میکنند و از هر 6خانوار، یک خانواده با فقدان امنیت غذایی روبهروست. آمار بیکاری در سال۲۰۱۸ در این کشور به حدود 8درصد رسیده و میزان بیکاری در میان جوانان حدود 2برابر این رقم است. از این جهت اعتراضات اخیر عراقیها را باید در داخل عراق جستوجو کرد و اگر راهحل کارآمدی برای برآوردهکردن خواستههای میلیونها جوان عراقی داده نشود، آنموقع جامعه و دولت در عراق آبستن تحولی بهمراتب بزرگتر و خونینتر خواهد بود.
با نگاه تحلیل محتوایی به شعارها و خواستههای معترضان میتوان به این نکته پیبرد که دیگر برای عراق مسئله سنی و شیعه نیست.
مردم عراق شغل و درآمد و زندگی مرفه میخواهند. اینکه براساس قانون اساسی شیعیان سهم و نفوذ بالایی در ساختار قدرت دارند، برای جامعه 55درصدی شیعیان دیگر قابل پذیرش نیست. کما اینکه معترضان روزهای اخیر عموما شیعیان بودند. این مسئله زنگ هشداری برای حاکمیت عراق است که عراقیها، در وهله اول از ساخت قدرت در کشورشان راضی نیستند. ادامه این وضع و افزایش ناامنیها میتواند بسترساز ظهور رهبرانی از جنس ملیگرایی شود که سرزمین عراق را دوباره زیر چکمه استبدادیاش سامان و سازمان دهد. با توجه به اهمیت عراق در دیپلماسی منطقهای ایران و تأثیرگذاری این کشور در اقتصاد و تجارت کشورمان، بایستی بیش از گذشته به تحولات عراق حساس باشیم. ایران همواره نقش تسهیلگر در ثبات و امنیت عراق داشته است.
امروز هم جمهوری اسلامی ایران میتواند چه با در اختیار گذاشتن تجربه مدیریتیاش و چه ارائه کمکها و سرمایهگذاری در حوزههایی که برای اقتصاد هر دو کشور سودآور باشد، به خروج عراق از وضعیت کنونی کمک کند. از سوی دیگر، درنظر داشته باشیم که مطلوب جریان صهیونیستی- سعودی، تشدید آشوبها در عراق است. از نگاه عربستان، افزایش تنشها در عراق میتواند موقعیت ایران را در این کشور تحت فشار قرار دهد. به هر ترتیب، همه در دنیا عراق را بهعنوان شریک و دوست ایران میشناسند. حال این دولت هر چقدر ضعیفتر و ناتوانتر شود؛ موقعیت ایران هم ضعیفتر میشود. برای همین بایستی با کمک به دولت عراق و بهخصوص نزدیککردن جریانهای شیعی عراق همچون صدر، ائتلاف قانون و جریان نزدیک به العبادی، از افتادن عراق در دام جنگ فرقهای و منازعات حزبی ممانعت کرد.