سینی داغ زیر پای خرس رقصنده
کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست، از ناکارآمدی اجرای قوانین میگوید
زهرا رستگارمقدم_روزنامه نگار
اسماعیل کهرم سالها روی گونههای مختلف جانوری از پرندگان گرفته تا گرگها مطالعه کرده و درباره حقوقشان حرف زده است. وقتی از او میخواهیم درباره امنیت این حیوانات جلوی دوربین صحبت کند، چندان مخالفت نمیکند اما وقتی از نمونههای ایرانی این بازی گرفتن از حیوانات صحبت میکنیم بسیار عصبانی و برآشفته میشود. او خاطره خوشی درباره رفتار با حیوانات جلوی دوربین ندارد و بهنظرش در ایران این بازی گرفتن اصولی و با رعایت حقوق حیوانات انجام نمیشود.
بهنظرتان بازی گرفتن از حیوانات در تلویزیون و سینما چقدر در راستای حمایت و دوستی با آنان و تا چه اندازه خلاف آن است و آیا نمایش آنها نمیتواند باعث دوستی میان حیوانات و انسانها شود؟
میدانیم اگر در کشورهای اروپایی و آمریکا حیوانات جلوی دوربین برده شوند، حیوان در ناز و نعمت نگهداری میشود، آموزش میبیند و کسی جرأت نمیکند به او صدمهای بزند. این حیوانات برای بازی کردن جلوی دوربین زجر داده نمیشوند. حتی استفاده از حیوانات در بسیاری از سیرکهای خارجی ممنوع است. مثلا در سیرک آفتاب فقط از انسانها استفاده شده و آنها با حرکات آکروباتیک مردم را سرگرم میکنند. مثل گذشته نیست که حیوان را داخل قفس نگهدارند و کاری کنند که حیوان وحشتزده مجبور به انجام کاری شود. اما در ایران انواع آزمایشها روی حیوانات انجام میشود تا از او بازی بگیرند و این شکنجه است. مثلا برای رقصاندن خرس، سینی داغی زیر پای حیوان میگذارند و ضرب میگیرند. حیوان اینپا و آن پا که میکند ناشی از گرما و سوختن پایش است نه رقص. اما با همین عمل خرس را شرطی کرده و حتی اگر دیگر سینی داغی زیر پایش قرار ندهند، باز خرس براساس قانون پاولوف همان کار را تکرار میکند. درحالی که مردم گمان میکنند حیوان میرقصد، صدا برای او یادآور سینی داغی است که تجربه کرده.
از این جمله، حیوانات دیگری میشناسید که برای بازی جلوی دوربین و نمایش دادن حرکتی آسیب دیده باشند؟
گوریلی در باغوحش تهران بود که چشمش تراخم گرفت و کور شد و به تازگی شنیدهام مرده است. این گوریل در چند فیلم بازی کرده بود. شنیده بودم که این حیوان را پشت درهایی در باغوحش شکنجه میکردند؛ زنجیر به گردنش بسته و میکشیدند. در اصل حیوان را شرطی میکردند تا حرکاتی را بدون زنجیر و... هم تکرار کند. خلاف آن در فیلم «گلادیاتور» بود. ببرهای این فیلم از آمریکا با پروازی به انگلستان برده شدند و آن شخص که تعلیمدهنده بود، 200هزار دلار برای نمایشی چند دقیقهای دریافت کرد. آن ببرها هر کدام هفتهای 50کیلو گوشت میخوردند. هزینهای سرسامآور تحت نظارت اداره دامپزشکی انگلستان که وضعیت مساعدی برای حیوانات فراهم کرده بود. اما ما چنین نظارتی در کشور نداریم. خدا میداند حیوانات ما که در سیرک و نمایش بازی داده میشوند چه زجری کشیدهاند تا چنین اعمالی انجام دهند. وجود حیوان شاد در فیلم مانند سگ لاسی، بچهها و بزرگها را بهخود علاقهمند میکند چون حیوان شاد است و لذت و شادی منتقل میشود و اگر حیوان با شکنجه بازی کند هیچ اثر مثبتی ندارد.
حیوانات کلکسیونرها و باغوحش از چرخه محیطزیست خارج شده و دیگر نمیتوانند به آن بازگردند. آیا همین امر موجب میشود مالک هر رفتاری با آن حیوان انجام بدهد؟
حیوانات چه از چرخه طبیعی خارج شده باشند چه نه، حق حیات دارند و باید حقوقشان محترم شمرده شود. نمیتوان گفت حیوان چون مالک شخصی دارد هر رفتاری با او مجاز است. بگذارید مثالی بزنم؛ یکبار با گروهی به باغوحش مشهد رفته بودیم. گودالی کنده بودند، خرسی را در این گودال 6متری انداخته و مردم دور گودال جمع شده بودند تا بتوانند حیوان را تماشا کنند. حیوان مجبور بود بایستد و سرش را بالا بگیرد تا بتواند مردمی را که دور گودال بودند نگاه کند. روی تابلویی بالای سر خرس زده شده بود که این حیوان روزی 2کیلو عسل، سیب و هلو میخورد. وقتی باغوحش خلوت شد چون برای سرکشی و بازدید رفته بودیم شاهد این بودم که وانتی به محوطه آمد و نان سنگک را بدون اینکه سنگش گرفته شود جلوی حیوان ریخت و خرس هم از گرسنگی شروع به خوردن نانها کرد. البته باقی باغوحشها هم همینطور است. کلکسیونرها بهتر رفتار میکنند. بین تهران و کرج باغهایی وجود دارد که در آن پرندگان قیمتی، سگهایی با نژاد خوب و اسبها نگهداری میشوند. مثلا قوی سیاه جفتش 25میلیون است و کسی که این حیوان را میخرد به حیوان علاقهمند است و قدر خریدش را میداند. اما باعث نمیشود وقتی من بهعنوان شکاربان خلافی را میبینم مداخله نکنم، بلکه باید خلاف را گزارش کنم تا حیوان از مالکش گرفته شود و در شرایط مناسب قرار گیرد.
این باغوحشها اجازه اجاره حیوانات به گروههای سینمایی را دارند؟
باغوحش حق اجاره حیواناتش را دارد ولی باید نمایندهای با حیوان بفرستد که مراقب او باشد تا با این حیوان بدرفتاری نشود.
چهکسی به امور باغوحشها نظارت میکند؟
کنترل و قانون درستی وجود ندارد. تمام گرگهای باغ وحش تهران روانی شدهاند. گرگها از اینسوی قفس به آنسو میروند و بازمیگردند. روزی 100کیلومتر این گرگها داخل قفس راه میروند، به این خاطر که وقتی به اینسوی قفس میآیند گمان میکنند اگر به آنسو بروند رهایی پیدا میکنند. وقتی به آنسو میرسند گمان میکنند اینسوی قفس راه رهایی آنهاست. حافظهشان ضعیف شده. در این باغوحش خرها و گورخرها در یک قفس قرار دارند. سگ را در یک قفس، تنها زندانی کردهاند. این کارها رویهای غیرانسانی، غیرتخصصی و غیراخلاقی است. باغوحش تهران و همه باغوحشهای ایران عدمش به زِ وجود است. بهتر است همه را جمع کنند و این حیوانات را بیش از این آزار ندهند.
حیوانات جلوی دوربین آزار نمی بینند
اگر در کشورهای اروپایی و آمریکا حیوانات جلوی دوربین برده شوند، حیوان در ناز و نعمت نگهداری میشود، آموزش میبیند و کسی جرأت نمیکند به او صدمهای بزند. این حیوانات برای بازی کردن جلوی دوربین زجر داده نمیشوند