8 مرد به بهانه فروش خانه ویلایی زن جوان را فریب دادند و او را قربانی نقشه شوم خود کردند
لحظات هولناک زن جوان در باغ وحشت
زن جوان چشمش که به آگهی فروش خانه ویلایی در سایت دیوار افتاد، با شمارهای که پای آگهی نوشته شده بود، تماس گرفت و برای دیدن خانه راهی آنجا شد اما در دام سیاهی گرفتار شد که 8مرد افغانستانی برایش پهن کرده بودند.
به گزارش همشهری، چند روز پیش زنی جوان به نام سارا که آپارتمانش در تهران را فروخته و قصد خرید خانهای ویلایی را داشت راهی چند بنگاه شد اما پس از کلی جستوجو نتوانست خانه موردنظرش را پیدا کند. او هر شب آگهیهای سایت دیوار و سایتهای دیگر را نیز بررسی میکرد تا اینکه در لابهلای آگهیها چشمش به تبلیغاتی افتاد که نظرش را جلب کرد. آگهی درخصوص فروش یک خانه ویلایی در تهران بود. روی آگهی کلیک کرد و نگاهی به عکسها انداخت. عکسها، نظرش را جلب و او را ترغیب کرد تا با شماره فردی که آگهی داده تماس بگیرد.
قرار شوم
فردی که آگهی داده بود خودش را آقای احمدی معرفی کرد و آدرس خانه را پشت تلفن به زن جوان گفت و او عصر پنجشنبه گذشته راهی آنجا شد. وقتی خانه ویلایی را بازدید کرد، مرد جوان که مدعی بود در کار خرید و فروش ملک است، اینبار ادعا کرد که بهتازگی موردی به او معرفی شده که یک خانه ویلایی است و صاحب آن قصد رفتن به خارج از کشور را دارد و چون نیاز فوری به پول دارد ملک را زیر قیمت منطقه میفروشد. آنطور که مرد جوان میگفت خانه ویلایی در یکی از محلههای خوب تهران بود. قیمتی که او عنوان کرد، زن جوان را وسوسه کرد تا خانه را ببیند. به این ترتیب سارا به همراه مرد جوان راهی منطقه مورد نظر شد تا خانه ویلایی را بازدید کند؛ غافل از دامی که برایش پهن شده بود.
4ساعت بعد
وحشت سرتاپای سارا را فراگرفته بود و قدرت حرف زدن نداشت. دست و پایش میلرزید و گریه میکرد. سر و صورت و دستانش خونآلود بود و آثار ضرب و جرح روی بدنش نشان از درگیری میداد. او که روبهروی مأمور پلیس نشسته بود، از بلایی گفت که به سرش آمده است.
زن جوان توضیح داد: مردی که در سایت دیوار آگهی داده بود، قرار شد خانهای را نشانم دهد که طبق گفتههایش قیمت مناسبی داشت و در یکی از محلههای خوب تهران بود. من که بهدنبال چنین خانهای میگشتم به همراه مرد جوان رفتم. وقتی به مقابل خانه ویلایی رسیدیم، نگهبان آنجا در را باز کرد و من درحالیکه هنوز وارد خانه نشده بودم محوطه را دیدم و خوشم آمد. بعد تصمیم گرفتم به همسرم زنگ بزنم تا او هم خودش را برساند و با هم آنجا را بازدید کنیم اما در یک لحظه مردی که خودش را آقای احمدی معرفی کرده بود، هلم داد داخل خانه و در را بست. ناگهان سر و کله 6نفر دیگر علاوه بر نگهبان خانه هم پیدا شد. آنها با تهدید مرا روی زمین کشاندند و مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنها 8مرد بودند که از صحبتهایشان متوجه شدم اهل افغانستان هستند. اگرچه با آنها درگیر شدم اما 8مرد افغانستانی با تهدید و ضرب و شتم به من تجاوز کردند؛ بیآنکه به التماسها و گریههایم توجه کنند. حدود 3یا 4ساعت داخل باغ زندانی بودم تا اینکه رهایم کردند. اما پیش از اینکه رهایم کنند، تهدید کردند که اگر شکایت کنم جانم را میگیرند. با این حال فورا خودم را به اداره پلیس رساندم تا آنها قبل از فرار دستگیر شوند.
کارت ویزیت
با ثبت این شکایت، گروهی از مأموران پلیس با راهنمایی شاکی خود را به خانه ویلایی رساندند. بررسیها حکایت از این داشت که صاحب آنجا از مدتی قبل خانهاش را برای فروش به بنگاه سپرده و یک نگهبان افغانستانی استخدام کرده تا خانه را به مشتریان نشان دهد. اما نگهبان پس از این حادثه متواری شده بود و برای اینکه ردیابی نشود، موبایلش را در حیاط رها کرده بود.
کسی در داخل خانه و باغ نبود و مأموران به جستوجو در آنجا پرداختند تا اینکه یک کارت ویزیت در میان زبالههای داخل حیاط پیدا کردند. کارت ویزیت متعلق به فردی بود که در کار خرید و فروش زمین بود. پای آن شماره موبایلی نوشته شده بود که مأموران با آن شماره تماس گرفتند. او یکی از دوستان و همشهریان متهمان بود و مأموران به بهانه معامله ملک، او را به محل قرار کشاندند. مرد افغانستانی پس از حضور در این محل دستگیر و معلوم شد که متهمان پرونده را میشناسد. حتی فردی که خودش را آقای احمدی معرفی کرده و زن جوان را به دام سیاهشان کشانده بود نیز میشناخت.
اسم واقعی او موسی بود اما وی نیز پس از این حادثه موبایلش را رها کرده بود تا ردی از خودش به جا نگذارد. در این شرایط بود که مأموران از مرد افغانستانی خواستند تا با وی تماس بگیرد و به بهانه اینکه ملکی برای فروش دارد و قیمتش زیر قیمت منطقه است او را به محل قرار بکشاند.
دستگیری
پس از این تماس صوری، مرد متجاوز به همراه یکی دیگر از متهمان در محل قرار حاضر شد. آنها که خبر نداشتند مأموران در کمینشان هستند، وقتی خود را در محاصره پلیس دیدند، قصد فرار داشتند که در تعقیب و گریز به دام افتادند. این دو مرد متجاوز پس از دستگیری به اداره پلیس منتقل شدند و در بازجوییها چارهای جز اقرار به جنایت هولناک خود ندیدند.
طراح این سناریوی شوم در بازجوییها، گفت: من در کار خرید و فروش ملک و زمین هستم. روز حادثه وقتی زن جوان برای بازدید خانه با من قرار گذاشت ناگهان وسوسههای شیطانی سراغم آمد. به همین دلیل به همشهریانم پیام دادم که به بهانه بازدید از خانه ویلایی، قصد دارم زنی را به آنجا بکشانم.
وی ادامه داد: موفق شدم زن جوان را به آنجا بکشانم. این درحالی بود که همدستانم در آنجا منتظر بودند اما مقابل در خانه که رسیدیم، زن جوان نظرش را تغییر داد و گفت که منتظر میماند تا شوهرش هم بیاید و بعد خانه را بازدید کنند. ما هم با تهدید او را به داخل خانه کشاندیم و نقشهمان را عملی کردیم.
2 متهم دستگیر شده پس از اعتراف به جنایت شومشان با قرار قانونی بازداشت شدند و در اختیار مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند. این در حالی است که کارآگاهان موفق شدند با اطلاعات بهدستآمده از متهمان بقیه همدستان آنها را دستگیر کنند.
هماکنون بخشی از پرونده که رسیدگی به اتهام تجاوز به عنف متهمان است به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده است.