سلام بر حلبچه _ والفجر 10
1366
10 هزارکشته و زخمی عراقی
جنگ کمکم به سالها و ماههای پایانی خودش نزدیک میشد. جامعه بینالمللی به این درک رسیده بود که باید این تجاوز عراقیها خاتمه یابد، هرچند ابا داشت که اعلام کند بعثیها تجاوز اولیه به خاک ایران را انجام دادهاند. طرفین هم که میدانستند جنگ در حال رسیدن به پایان خود است، سعی میکردند قدرت تعیینکننده بیشتری در سالهای پایانی بهدست بیاورند. عملیات والفجر10 که از بیستوچهارم اسفند66 تا 5فروردینماه بعدی در جریان بود، با همین نیت و در محدوده حلبچه تا سلیمانیه در شمال عراق انجام شد و توانست توازن در جنگ را به نفع ایران سنگینتر کند. هدف از این عملیات، تصرف حلبچه، بسترسازی برای تصرف سد دربندیخان و البته سد کردن عقبه اصلی بعثیها در سلیمانیه بود. در نتیجه 1200کیلومترمربع شامل شهرهای حلبچه، خرمال، بیاره و طویله و نیز شهر نوسود در ایران آزاد شد. کردهای شمال عراق هم از نیروهای ایرانی استقبال کردند. همین امر باعث وقوع فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه و شهادت 5هزار غیرنظامی کرد در این شهر شد. بعثیها در این عملیات، علاوه بر 10هزار کشته و زخمی، 5440اسیر هم دادند.
آزادی مهران _ کربلای 1
1365
9 هزارکشته و زخمی دشمن
این عملیات نیز در تابستان65 در جبهههای میانی صورت گرفت. مدتها بود که جنگ اتفاق مهمی بهخودش نمیدید و غالب عملیاتها گره میخورد و طرفین به یک حالت متعادل رسیده بودند. عملیات کربلاییک انجام شد تا در جبهههای میانی، در منطقهای که از جنوب به ارتفاعات قلاویزان، از شمال به ارتفاعات نمهکلان کوچک، از غرب به امتداد غربی قلاویزان و از شرق به جاده مهران به دهلران، اتفاق مهمی ایجاد کند. در نتیجه این عملیات، شهر مهران هم آزاد شد. این شهر تا پایان جنگ تحمیلی، چندبار دست بهدست شد و آخرین بار در عملیات حمله منافقین به ایران بود که به تصرف دشمن درآمد. در نتیجه این عملیات چند پاسگاه مرزی هم به تصرف ایرانیها درآمد. در نهایت، 175کیلومترمربع از سرزمینهای خودی و دشمن به تصرف درآمده و 110دستگاه تانک و نفربر، 73دستگاه تانک و نفربر، 100دستگاه خودروی نظامی، 90دستگاه خمپارهانداز، 20دستگاه آتشبار ضدهوایی و 10دستگاه خودروی مهندسی به تصرف نیروهای خودی درآمد. عراقیها در این عملیات 1210اسیر هم دادند. بخشی دیگر از دستاوردهای این عملیات، تأمین بخشی از مرزهای بینالمللی ایران بود.
انتقام بزرگ
1359
نابودی 60درصد ازتوان هوایی عراق
سی و یکم شهریور سال 59بود که عراق، از زمین و هوا حمله خودش را به ایران آغاز کرد. یکی از شوکهکنندهترین حملهها، حملههای هوایی این کشور به مراکز مختلف و پایگاههای هوایی کشور بود. بعثیها درنظر داشتند با نابودی بنیه دفاعی و هوایی ایران، کار راحتی در پیشروی زمینی داشته باشند. کسی هم انتظار چنین حملههایی را نداشت. اما درست فردای همین روز، یک عملیات هوایی فوقالعاده هم توسط ایرانیها اجرایی شد تا بهطور همزمان، 140فانتوم و جنگنده ایرانی، وارد خاک عراق شده و اقدام به مانور قدرت و اجرای عملیات کنند. این عملیات، توسط شهید فکوری طراحی شد. فانتومها نیز از پایگاههای تهران، بوشهر و همدان و البته چند پایگاه دیگر برخاستند تا عملیات را انجام بدهند. همه کارهای اجرایی و فرماندهی و طراحی آنهم در پایان روز سیو یکم شهریور اتفاق افتاد. این هواپیماها، مجهز به بمبهای خانواده مارک وام 117، بمبهای خوشهای بیالیو 755، انواع راکت و... شدند تا بتوانند کاریترین ضربهها را وارد کنند. این جنگندهها از طلوع اول مهر، از شرق و مرکز عراق وارد این کشور شدند. 60درصد توان هوایی بعثیها در این حمله از بین رفت و آسیب دید.
عملیات اچ 3
1360
نابودی 48فروند هواپیمای شکاری-بمبافکن عراقی
البته بهاحتمال زیاد حتماً فیلم آن را دیدهاید و هر چه ما توضیح بدهیم، کمی توضیح مکررات باشد. حقیقت این است که به واسطه عملیات نیروی هوایی ارتش به نام «کمان 99»، بعثیها حسابی از ضرب شستهای بعدی ارتش ایران ترسیده بودند. به همین دلیل بود که جنگندهها و داشتههای هوایی خودشان را به پایگاه الولید در مرز اردن منتقل کرده بودند؛ یعنی دورترین نقطه به ایران. صدام هم رسماً اعلام کرده بود که عراق دیوار آتش دارد و ایرانیها نمیتوانند کاری انجام بدهند. متولیان نیروی هوایی ارتش هم بر این امر بودند که حتماً باید کاری بکنند. به همین دلیل، نقشه حمله به این پایگاه طراحی شد تا در پاییز و زمستان سال 1359عملیاتی شود. اما عوامل نفوذی و لو رفتن عملیات، باعث شد تا به تعویق بیفتد. در نهایت نیز زمستان سال 59، شکست این طرح رسماً اعلام شد تا خبر به گوش بعثیها برسد. اما بعدتر، 3 طرح برای حمله به پایگاه الولید، معروف به «اچ 3»، طراحی شد. این عملیات واقعاً بعید بهنظر میرسید و چندان با اصول نظامی جور درنمیآمد. اما این عملیات، بهعنوان یکی از خاصترین عملیاتهای هوایی تاریخ نظامی جهان به ثبت رسید و باعث برکناری فرمانده پدافند هوایی عراق شد.
ضرب شست دریایی
1359
نابودی 10ناوچه و ناو و 7جنگنده بعثی
بعثیها در زمان جنگ علیه ایران، بیشتر قدرتنماییشان از طریق زمین و هوا و البته پرتابهای موشکی بود. اما چرا از طریق دریا نتوانستند خودی نشان بدهند؟ به 2 دلیل ساده؛ اول اینکه عراق، تنها از یک منطقه کوچک در جنوب این کشور به دریا متصل است و یکی دو تا بندر مهم بیشتر ندارد. پس طبیعی است که چندان هم نیروی دریایی بزرگی نداشته باشد. دوم اینکه نیروی دریایی ایران در همان ابتدای جنگ، توانست نیروی دریایی عراق را از کار بیندازد. در این زمینه باید از عملیات غرورآفرین مروارید نام ببریم که افتخاری برای نیروی دریایی ایران محسوب میشود. در نتیجه این عملیات، صادرات و واردات نفت و دیگر کالاهای مورد نیاز بعثیها از طریق خلیجفارس، قطع شده و این کشور از حیث اقتصادی تحت فشار قرار گرفت. این عملیات 67روز پس از تجاوز بعثیها صورت گرفت. به واقع بعد از این نبرد، نیروی دریایی عراق دیگر نتوانست کمر راست کند. به همین مناسبت هم هفتم آذر را روز نیروی دریایی نام نهادهاند. ناوچه پیکان در این عملیات غرق شد، ولی خسارات واردشده به بعثیها بهشدت بالا بود. این عملیات در طول 400و عرض 50کیلومتر اجرایی شد.
نابغه دوران
1361
بمباران پالایشگاه الدوره و به شکست کشاندن نشست سران غیرمتعهدها
بعثیها که در اشغال ایران با مشکل روبهرو شدند، سعی کردند دامنه فعالیتهای سیاسیشان را گسترش بدهند. به همین دلیل، در سال 61، طی اقدامی نمادین و برای صلحطلب نشان دادن خودشان، اقدام به برگزاری نشست اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد کردند. صدام هم اعلام کرد که ایرانیها جرأت پرواز در بغداد را ندارند و همهچیز تحت کنترل و در امنیت کامل است. صدام میخواست از این نشست یک بهرهبرداری سیاسی تمامعیار علیه ایران کند تا جنگ را به نفع خودش دنبال کرده یا پایان ببخشد. ایرانیها نیز تصمیم گرفتند فضای بغداد را ناامن کنند تا عملاً این نشست با شکست روبهرو شده و مانور قدرتی پیش روی جهانیان باشد. چنین بود که طی عملیاتی، هم تأسیسات پالایشگاهی در جنوب شرقی بغداد را هدف قرار دادند و هم اقدام به ایجاد ناامنی هوایی در این شهر کردند. بدون شک قهرمان این عملیات، شهید عباس دوران است؛ خلبانی که حتی در عملیات مروارید و فتحالمبین هم حضور درخشانی داشت. در نهایت 3 جنگنده، مأموریت یافتند تا در بغداد عملیات کنند. هدف، بمباران پالایشگاه، نیروگاه اتمی بغداد و پایگاه الرشید یا ساختمان اجلاس بود. هواپیمای عباس دوران، با اینکه آتش گرفته بود، طی عملیاتی متهورانه به هتل برگزاری این نشست اصابت کرد.
عملیات رمضان
ورود به خاک دشمن
1364
7000کشته و زخمی عراقی
آزادسازی خرمشهر که اتفاق افتاد، متحدان عراق متوجه قدرت ایران برای بازپسگیری سرزمینهای ازدستدادهاش شدند. به همین دلیل علاقه زیادی داشتند که اگر صلحی هم میخواهد اتفاق بیفتد، در شرایطی باشد که عراقیها دست برتر را داشته باشند. بعثیها دم از صلح میزدند، اما بدون هیچ معاهده مشخصی. این ادعا یک حربه نظامی بود و نشان از ضعف آنها داشت. در نتیجه طرحی مطرح شد که ایرانیها بتوانند عملیاتی داخل خاک عراق انجام بدهند تا عملا اگر قرار شد مذاکراتی هم اتفاق بیفتد، دست برتر را داشته باشند. هدف از این طرح، پیشروی در خاک عراق، پدافند در کنار اروند از شمال تا جنوب یعنی از «نشوه» تا خرمشهر و نزدیک شدن به بصره، مهمترین شهر اقتصادی و بندری عراق بود. عملیات رمضان در 5 مرحله، از تیرماه 64تا ششم مردادماه عملیاتی شد. البته به هدفهای تعیینشده دست نیافتیم، اما در کل ورود به خاک عراق و عملیاتی با این جسارت، باعث تقویت بنیه نظامی و دیپلماتیک ایران شد. بعثیها در این عملیات، هزار دستگاه تانک و نفربر و... از دست دادند و 7هزار کشته و زخمی روی دستشان ماند.
کربلای 5
غافلگیری بزرگ
1365
42000کشته و زخمی و اسیر عراقی
عملیات کربلای 4 شکست خورد، چرا که اطلاعات آن لو رفته بود. عملا بعثیها منتظر غواصان و نیروهای ایرانی بودند و دقیقا میدانستند که این نیروها قرار است از کجا و چگونه عملیات کنند. به همین دلیل ایرانیان، تلفات زیادی دادند. عراقیها که از این پیروزی حسابی سرمست بودند، حتی به خیلی از نیروهای خود مرخصی دادند. اما عملیات کربلای 5، بلافاصله بعد از این شکست انجام شد تا از اصل غافلگیری علیه بعثیها نهایت استفاده صورت بگیرد. به همین دلیل کربلای 5 یک پیروزی بزرگ برای ایرانیها رقم زد. در واقع به واسطه پیروزیهای اتفاقافتاده در این عملیات، جامعه بینالمللی به این نتیجه رسید که باید به این جنگ خاتمه ببخشد؛ چرا که ممکن است همهچیز به نفع ایران تمام شود. این عملیات را، یکی از چند عملیات بزرگ برای تهدید بصره میدانند؛ بازتاب زیادی هم در دنیا داشت. ازجمله اینکه غربیها برای نخستین بار به بنیه نظامی و دفاعی عراق شک کردند. حتی جلال طالبانی گفته بود که به او خبر رسیده عراقیها در این عملیات 50هزارنفر تلفات دادهاند. بزرگانی چون حسین خرازی و یدالله کلهر و حجتالاسلام عبدالله میثمی و... را در این عملیات از دست دادیم.
بدر
فتح ناتمام
1363
10 هزار کشته و زخمی عراقی
در ادبیات نظامی، پیروزی را چنین تعریف میکنند: زودتررسیدن و بیشتر رسیدن به مقصد، پیش و بیش از دشمن. با چنین تعریفی، البته عملیاتهای خیبر و بعد از آن بدر را باید یک پیروزی بدانیم. اما نکته بعدی، آن است که این رسیدن، با چه کیفیتی انجام میشود. البته نکته مهمتر، تثبیت مواضع نیروهای خودی است. عملیات بدر، درست یک سال بعد از عملیات خیبر و در همان زمان انجام شد؛ البته در فاصله بیستم تا بیست و ششم اسفندماه 1363. قرار بود که اهداف ناکاممانده عملیات خیبر، در این عملیات به دست آید. در عملیات خیبر، استفاده دشمن از عملیات شیمیایی و برخی دیگر از موارد، باعث شد تا نیروهای ایرانی نتوانند مواضع خود را به خوبی تثبیت کنند. عملیات بدر، در منطقه غرب هورالهویزه اتفاق افتاد. هدف اصلیاش هم تصرف جاده العماره به بصره، راهیافتن به مرکز اصلی هورهای غرب دجله و البته تسلط بر شرق دجله بود. نتیجه این عملیات، تصرف 500کیلومترمربع از منطقه هور بود. این اهداف بهدست آمدند، اما به واسطه استفاده بعثیها از سلاحهای شیمیایی، تثبیت نشدند. بعثیها در این عملیات، 3200اسیر دادند.
فتحالمبین
عملیات در نوروز
1361
25 هزارکشته و زخمی از عراق
در سالهای ابتدایی جنگ، یکی از مشکلات همیشگی ایرانیها، در تیررسبودن شهرها برای هدف گرفتهشدن توسط توپخانهها بود. به همین دلیل بخشی از عملیاتها با هدف دورکردن این شهرها از تیررس توپخانههای دشمن صورت میگرفت. چنین هدفی در عملیات فتحالمبین نیز دنبال و محقق شد. این عملیات از دوم تا دهم فروردین سال 1361و در منطقه شوش و دزفول انجام شد. هدفش را هم آزادسازی منطقه غرب دزفول و خروج این شهر و اندیشمک از برد توپخانهای بعثیها اعلام کرده بودند. نتیجهاش هم که چشمنواز بود؛ 2400کیلومترمربع از اراضی اشغالی به آغوش وطن بازگشت. حتی شهر شوش هم از تیررس توپخانهای دشمن خارج شد. خسارت وارد شده به بعثیها هم بالا بود؛ آنها 4 لشکر عراق، 361 تانک و نفربر، 18هواپیما، 300خودرو و 50توپ را از دست دادند. عراقیها علاوه بر 25هزار کشته و مجروح، نزدیک به 15هزار اسیر هم دادند. ضمن اینکه نزدیک هزار دستگاه تانک و نفربر و خودرو و توپ را هم تقدیم ایرانیها کردند تا غنیمت جنگیشان باشد. ایرانیها نیز در این عملیات شهدای زیادی را تقدیم کردند.
عملیات مرصاد
آخرین نبرد
1367
2804کشته و زخمی منافقین
عملیات مرصاد، جزو عملیاتهایی است که علیه بعثیها صورت نگرفت، ولی جزو عملیاتهای مهم دفاعمقدس قلمداد میشود. این عملیات، آخرین نبرد با مهاجمان به ایران بود؛ مهاجمانی که تحت حمایت بعثیها قصد داشتند تا کرمانشاه و تهران پیشروی کنند و تصور میکردند مانعی سد راهشان نخواهد بود. در نهایت هشتممردادماه سال 67، بعد از 3روز نبرد سخت، منطقه اسلامآباد و کرند غرب پاکسازی و عملاً پیروزی در نبرد علیه منافقین اعلام شد. بیستوهفتم تیرماه همین سال بود که ایران اعلام کرد قطعنامه 598 را میپذیرد. بعثیها که این اقدام ایران را دال بر ضعف این کشور قلمداد میکردند، 2روز بعد از منطقه جنوب به ایران و خرمشهر و اهواز حمله کردند که با ضدحملههای ایرانیها مواجه شد. این حملهها در جبهههای میانی و غربی کشور هم صورت گرفت که با مقاومت روبهرو شد. روز اول و سوم مردادماه بود که عراق رسماً عقبنشینی خودش را از جبهههای جنوب و میانی و غرب کشور اعلام کرد. اما بعدش، عملیات فروغ جاویدان توسط مجاهدین صورت گرفت که توسط بعثیها حمایت میشدند. منافقین در نهایت، با تلفات سنگین، شکست را پذیرفتند و عقبنشینی کردند.
عملیات ثامنالائمه
شروع آزادسازیها
1360
3000کشته و زخمی عراقی
این عملیات به عملیات شکست حصر آبادان هم معروف است. تا پیش از این عملیات، به واسطه سیاستها و استراتژیهای بنیصدر، پیشروی و مقاومت ایرانیها با مشکل روبهرو شده بود. اما بعد از عزل بنیصدر، هماهنگی بیشتری در جبهههای نبرد اتفاق افتاد. عملیات شکست حصر آبادان، سرآغازی بر آزادسازیهای بزرگ بعدی و تقویت اعتماد به نفس قوای ایرانی بود. در این عملیات، سپاه و ارتش هماهنگی بالایی با هم داشتند و این تصور که این دو نیرو با هم نمیتوانند کار کنند، از بین رفت.
این عملیات را یکی از 4عملیات بزرگی میدانند که معروف به عملیاتهای آزادسازی مناطق اشغالی بودند. عملیات ثامنالائمه بعد از پیام مهم حضرت امام دال بر ضرورت شکستن حصر آبادان اتفاق افتاد؛ عملیاتی که برای اجراییکردن آن از پلهای نصب شده در رودخانه کارون و دیگر ابتکارات مورد نیاز استفاده شد. عملیات از یک بامداد پنجم مهرماه سال 1360، نزدیک به یک سال بعد از تجاوز بعثیها، شروع شد و نقش مهمی در سد کردن پیشروی بعثیها داشت. در نتیجه این عملیات، بین 150تا 180کیلومتر از مناطق اشغالی به آغوش وطن بازگشت.
طریقالقدس
فتح یک تنگه
1360
3500کشته و زخمی عراقی
جنگ آغاز شده بود. مناطق زیادی هم تحت اشغال بعثیها قرار داشت. هنوز عملیات چندان مهمی شکل نگرفته بود. البته عملیاتهای ریز و درشتی اتفاق میافتاد اما هنوز تا ضربشستنشاندادن به بعثیها مانده بود. طریقالقدس، یکی از این دست عملیاتها بود که به نوعی، شروع عملیاتهای بزرگ دیگر هم شد و اعتماد به نفس ایرانیها را تقویت کرد. این عملیات، از هشتم تا بیستودوم آذر 60، یعنی تقریباً یک سال و دو، سهماه بعد از شروع جنگ آغاز شد. هدفش را هم تصرف تنگه چزابه و دسترسی به هورالهویزه تعیین کرده بودند. نتیجه این عملیات چشمنواز بود؛ شهر بستان آزاد و ارتباط شمال و جنوب عراقیها قطع شد و تنگه چزابه هم به تصرف نیروهای ایرانی درآمد. همانطور که اشاره شد دسترسی به هورالهویزه هم عملیاتی شد. رمز این عملیات، «یاحسین» بود. در این عملیات ایرانیها 3 هواپیمای اف14خودشان را از دست دادند ولی در مقابل، 180دستگاه تانک و نفربر، 200دستگاه خودرو، 4فروند هلیکوپتر و 13فروند هواپیما از بعثیها نیز نابود شد. در این عملیات، نزدیک به 3500نیروی بعثی کشته و زخمی و 546نفرشان هم اسیر شدند.
خیبر
جهنم زمینی
1362
5هزار کشته و زخمی عراقی
وقتی از عملیات خیبر حرف میزنیم،2 نکته بیش از همه نکتههای دیگر یادمان میآید؛ یک، اینکه جنگ یعنی چه و جنگ با ارتشی که توسط دهها کشور خارجی حمایت و تسلیح شده یعنی چه. عملیات خیبر در خاطرات بیشتر رزمندگان، به تعبیری سادهتر، یک جهنم زمینی بود؛ اینقدر که آتش از زمین و آسمان میبارید. از سوی دیگر، در عملیات خیبر و مراحل شناسایی آن، یکی از بزرگان دفاعمقدس، سردار حسن باقری، به شهادت رسید که جای خالیاش تا پایان جنگ هیچگاه پر نشد. او مبدع واحدهای شناسایی و عملیات در جنگ بود و اعتقاد عجیبی داشت تا وقتی که شناسایی و اطلاعات ما کامل نشده، نباید عملیاتی صورت بگیرد. این عملیات از سوم تا بیستودوم اسفند سال 1362و در منطقه هورالهویزه انجام شد. هدفش را هم تصرف جزایر مصنوعی مجنون، خشکی شرق دجله و البته جاده بصره به العماره تعیین کرده بودند. از نکات جالب این عملیات، بازکردن یک جبهه جدید در شمال بصره بود؛ مهمترین شهر اقتصادی و بندری عراق و تنها نقطه وصل آن به خلیجفارس و آبهای آزاد. در این عملیات، بعثیها از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده و5 هزار ایرانی مفقود شدند.
دشنه در قلب دشمن
1364
50 هزارکشته و زخمی عراقی
این عملیات را یکجورهایی فتحالفتوح میدانند. البته ما عملیاتهای مهم دیگری هم داشتهایم که مثلاً منجر به آزادی خرمشهر و... شده است اما عملیات والفجر8، یک قدرتنمایی تمامعیار بود تا ایران، عملاً در خاک عراق عملیات کرده و اختیار عمل را بهدست بگیرد. نیت هم همین بود که با این کار، به نیروهای بعثی و طرفدارانشان فشار وارد شود. هرچند به قول برخی از سرداران، این فرصت قدر دانسته نشد و صرفاً در عرصه نظامی باقی ماند. این عملیات در سال 64، از بیستم بهمن شروع و تا اواخر فروردین سال بعدش ادامه داشت. منطقه عملیاتی هم اروندرود، خور عبدالله و شبهجزیره فاو بود. نتیجه، خیرهکننده بود؛ تصرف 700 کیلومترمربع از خاک عراق و البته تصرف شهر فاو که برای صدام و دولتش خیلی سنگین تمام شد. ایران بعد از این عملیات، با کویت هممرز شد و توانست راه ورود عراق به خلیجفارس را سد کند. 39هواپیما، 5هلیکوپتر، 540تانک و نفربر، 250خودرو، 20توپ صحرایی، 55توپ ضدهوایی و 2ناوچه موشکانداز تلفات بالای عراقیها در این عملیات بود. بهخاطر همین هم بود که از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند.
عملیات در غرب
1361
70000کشته و زخمی عراقی
این عملیات با رمز «یا زینب» و در محرم سال 61 صورت گرفت، که میشود دهم تا شانزدهم آبان همین سال. محل این عملیات هم در استان ایلام بود. این عملیات، در واقع فتح بابی شد برای شروع عملیاتهای گسترده در جبهه میانی. همانطور که میدانید دفاعمقدس ایران علیه بعثیها و متحدانشان، در 3 جبهه جنوبی، میانی و شمالی در جریان بود. جبهه جنوبی که خاص خوزستان بود، جبهه شمالی هم بخشهایی از کرمانشاه و آذربایجان غربی و کردستان را شامل میشد. جبهه میانی هم که شامل ایلام و کرمانشاه بود که به واسطه جغرافیای خاصی که داشت، عملیات در آن مشکلتر بهنظر میرسید. هدف این عملیات، آزادسازی جبال حمرین و مناطق مرتفع این حوالی بود تا امنیت دهلران و موسیان بهطور کامل تأمین شود. نتیجه این عملیات نیز آزادی 550کیلومترمربع از اراضی اشغالی و تأمین 50کیلومتر از مرزهای بینالمللی بود. از نکات جالب این عملیات، تعقیب دشمن و تصرف 300کیلومتر از خاک عراق و البته شهرک زبیدات بود. عراقیها در این عملیات، 270دستگاه تانک و نفربر و 12فروند هواپیما را از دست دادند؛ البته تلفات ایرانیها هم بالا بود.
کربلای10
شمال از شمالغربی
1366
2500کشته و زخمی از عراق
عملیات در هر کدام از جبهههای میانی و جنوبی و شمالی دفاعمقـــدس، سختیهای خاص خودش را داشت اما این سختی در جبهههای شمالی به واسطه محیط کوهستانی و صعبالعبور و وجود ضدانقلاب و...، سختتر بهنظر میرسید. ایرانیها تلاش زیادی میکردند که جبهه جدیدی در شمال مرزهای خودشان با عراق باز کنند تا از این طریق بتوانند بعثیها را تحت فشار بگذارند. چنین بود که سرانجام در سال66، عملیات کربلای10 به وقوع پیوست تا ایرانیها با همکاری نیروهای اتحادیه میهنی کردستان، بتوانند عملیاتی موفق انجام بدهند. این عملیات در منطقه ماووت در سلیمانیه عراق صورت گرفت. هدفش را هم تصرف ماووت، گشودن جبهه جدید در مناطق شمالی و در نتیجه چندپاره کردن تمرکز قوای دشمن در مناطق مختلف مرزی تعیین کرده بودند. در نتیجه این عملیات، 250کیلومترمربع از خاک عراق به تصرف قوای ایرانی درآمد. البته کردها بعداً تاوان این همکاریشان را دادند و صدام، حملات سنگینی علیه آنها کرد؛ حتی از بمباران شیمیایی و قتلعام غیرنظامیان هم ابایی نداشت. این عملیات از بیستوپنجم فروردین 1366تا پنجم اردیبهشت ادامه داشت و بعثیها در خاک خودشان، 210اسیر تحویل ایرانیها دادند.
عملیات دفاع مقدس
در همینه زمینه :