ثبت حقانیت لحظهها
مجید قیصری ـ نویسنده
جنگ تحمیلی حادثهای بزرگ بود. شاید برای درک مقیاس آن اشاره به یک حادثه تلخ مثل گمشدن یک کودک یا مرگ یک جوان در اثر سهلانگاری و انعکاس گسترده آن در رسانهها کافی باشد. وقتی چنین اخباری در این بُعد و اندازه چنین بازتابی مییابد طبیعی است که جنگی که کیلومترها مرز کشور و چند استان را آن هم به طول 8 سال درگیر میکند در همه هنرها و رشتههای هنری بازتاب داشته باشد.
در این میان داستان و رمان اگرچه کمی دیر – در واقع پس از پایان جنگ – وارد گود شد اما توانست در ثبت لحظههای پایداری و مقاومت یک ملت شرکت داشته باشد.
برای نقد دقیق ادبیات جنگ نه این یادداشت گنجایش لازم را دارد و نه تاکنون اقدام مؤثری انجام شده است، اما به هر حال فعالیت قصهنویسان در این باره آنقدر بوده که امروز داستان در زوایای مختلف جنگ ورود کرده باشد.
اگر شعر و ترانه بخشی از ادبیات باشند که وظیفه تهییج و برانگیختن تهور و انگیزه دفاع را به دوش دارند، داستان تعهد دیگری دارد. داستان جنگ میآید تا دفاع مقدس با هر آنچه در آن بوده از یادها نرود. در واقع حضور داستان برای پرکردن غیبتهاست. در جامعه ما که نرخ کتابخوانی پایین است و مطالعه رواج چندانی ندارد داستان باید قابلیت بیان در عرصههای دیگر مانند فیلم، نمایش و ... را داشته باشد. از این رو داستان جنگ از سویی با گذشته و از سوی دیگر با امروز هنر سر و کار مستقیم دارد. به نظر من با همه مشکلات و کمبودها توانسته است در حدی حضور داشته باشد که این عرصه خالی و بدون فعالیت نماند. ضمن این که مشاهدات و رویدادها نشانگر این است که در آینده گامهای بلندتری نیز در این مسیر برداشته خواهد شد.