ظهور جوانها در دهه فرهادی
کارگردانی سینما در دهه90 چه عیاری داشت؟
مسعود پویا/روزنامهنگار
اگر دهه60 دهه کارگردانسالاری بود و دهه70 تهیهکنندهسالاری، در دهه80 این ستارهها بودند که اهمیت مضاعف یافتند و در دهه90 نوبت به تسلط سرمایه و ستاره رسیده است؛ دههای که برخلاف دهه60 دیگر کارگردان نمیتواند مستظهر به پشتیبانی ارشاد و فارابی اسب خودش را براند و برخلاف دهه70 دیگر بخش خصوصی هم توان چندانی ندارد. در این دوران از یک سو سرمایههای سرگردان و در مواردی مشکوک، نقش تعیینکننده دارند و از سوی دیگر نهادهای پرقدرت حاکمیتی میتوانند پروژههای مطلوبشان را پیش ببرند. دهه90، دهه شکلگیری سازمانهای بانفوذ و پرقدرتی چون اوج است که در کنار تولید فیلمهای فیلمسازان قدیم (ابراهیم حاتمیکیا) و جدید (محمدحسین مهدویان) که مطلوب نهادهای رسمی هستند، چهرههایی از سینمای روشنفکری را هم جذب پروژههای خود میکند؛ دههای که بهرام توکلی برای اوج فیلم جنگی میسازد. اگر در ابتدای دهه90 مسعود دهنمکی پولسازترین کارگردان سینمای ایران بود حالا این منوچهر هادی است که این عنوان را از آن خود کرده است.
در دهه90، اصغر فرهادی 2بار جایزه اسکار گرفت و شد الگوی کارگردانهایی که به فتح قلههای جهانی میاندیشند و همزمان اعتبار و مقبولیت داخلی هم میخواهند. با فاصلهای قابل توجه فرهادی پرافتخارترین کارگردان سینمای ایران در دهه90 است و همه چیز از گیشه داخلی تا موفقیت خارجی، او را به قلهای رسانده که هیچ فیلمسازی در این سالها نتوانسته به آن نزدیک شود. داستان فرهادی از دهه80 جدی شد ولی اوج ماجرا در دهه90 بود، طوری که دهه90 را میتوان دهه فرهادی دانست. این دهه را میتوان دهه ظهور جوانها نیز دانست. محمدحسین مهدویان و سعید روستایی 2کارگردان جوان سینمای ایران در این دهه وارد عرصه شدند و به توفیق قابل توجهی هم رسیدند. در سالهایی که کارگردانهای باتجربه به ندرت طعم موفقیت را چشیدند، فیلمسازان جوان بهتر از کهنهکارها توانستند خودشان را با شرایط تازه منطبق کنند و توجه توأمان تماشاگران، منتقدان و داوران جشنوارهها را به خود جلب کنند.
دهه 90 را از منظر کارگردانی، میتوان دهه جوانها نیز دانست. فراموش نکنیم که اصغر فرهادی هم با 46سال سن همچنان جوان محسوب میشود.