جایزه بهترین فیلم برای کارگردان البرزی «طعم توت»
احمد سیدکشمیری: استقلالطلبی، نداشتن بودجه و خودمحوری شاید دلایلی بودند که باعث شدند من به سمت سینمای کاملا مستقل پیش بروم
ملیحه مومنپور | البرز - خبرنگار
فیلم «طعم توت» به کارگردانی «احمد سیدکشمیری» از استان البرز توانست جایزه بهترین فیلم بخش بینالملل، بهترین تصویربرداری و بهترین تدوین را در فستیوالی با موضوع ارتباط بین غذا و سینما در سیسیل ایتالیا از آن خود کند.
سیدکشمیری متولد 1352 مشهد و ساکن کرج، حدود 20 سال است که در زمینه فیلمسازی مستند و کوتاه فعالیت میکند. او یک فیلمساز مستقل خودآموخته است. هیچ دوره آموزش فیلمسازی ندیده و بنا به علاقه شدیدی که به کارهای هنری داشته به نوشتن و فیلمسازی روی آورده است. تصویربرداری و تدوین را آموخته و ابتدا کارش را با دوربینهای هندیکم معمولی شروع کرده و فیلمهای تکنفره مستند را آغاز کرده است. اکنون بعد از ساخت 20 فیلم کوتاه، بلند و مستند هنوز هم تمامی کارهای فیلمسازی را بهتنهایی انجام میدهد. گفتوگوی همشهری با این هنرمند را میخوانید.
از فعالیتهای هنری خود بگویید.
4 سال فعالیت برنامهسازی و نویسندگی در شبکه استانی خراسان رضوی، 15 سال فعالیت در زمینه ساخت فیلمهای مستند تبلیغاتی آموزشی برای مهدکودکهای تهران و اصفهان، 4 سال دستیاری و مدیر داخلی دفتر «محمدرضا سرهنگی» برای مجموعه کودکان سرزمین ایران و 4 فیلم سینمایی، دستیار تولید فیلم سینمایی «ایران سرای من است» به کارگردانی پرویز کیمیاوی، فعالیت در زمینه ساخت دهها فیلم کوتاه و مستندهای آموزش و تبلیغاتی و هنری، استاد راهنمای تعدادی از فیلمهای دانشآموختگان انجمن سینمای جوانان کرج، ساخت فیلمهای دست دلبر، تکبوق، سیه تاره بیسو، شیرخوار، هوای تازه، در اعماق بال گشودم هیچ بزرگ، حاجی فیروز، ملودی فرح، چلهکشی، افسانه، ثریا، کنکوری در حبس، شام آخر، رقص مرگ، اسپریتز، مرد شیشهای، زیر سایه خورشید، دور گردون، ماکارانی مامان، کفشهایش، ساخت فیلم کوتاه داستانی «طعم توت» یابودی برای استاد کیارستمی، ساخت کلیپ نمایش ژولیت سزار دانشگاه پادوآ ایتالیا، فیلم بلند مستند «اولین فستیوال» با همکاری انجمن سینمای جوان کرج، ساخت فیلم کوتاه داستانی در ایتالیا «گل گلدون» کارنامه کاری من است.
چرا فیلمسازی، آن هم مستقل، را انتخاب کردید؟
استقلالطلبی، نداشتن بودجه و خودمحوری شاید دلایلی بودند که باعث شدند من به سمت سینمای کاملا مستقل پیش بروم. فیلمهایی با هزینههای شخصی و کمکهای دوستانه در این مدت ساختم و توانستم همین روند را ادامه دهم.
دستاورد 20 سال کار و تلاش چه بود؟
در طول فعالیت سینماییام جوایزی از فستیوالهای داخلی و خارجی به دست آوردم؛ چه در زمینه مستند و چه در زمینه فیلم کوتاه. آخرین جایزه را که بانی این گپوگفت شده است، از فستیوال فیلم سیسیلایی ایتالیا برای فیلم کوتاه داستانی «طعم توت» دریافت کردم که در 3 بخش بینالمللی و مدیترانه و سیسیل برگزار شد.
در مورد چگونگی انتخاب این مسیر برایمان بگویید.
واقعا هیچوقت در زندگی فکر نمیکردم روزی فیلمساز باشم، اما آشوب و طغیان و بیقراریهای همیشگی باعث میشد که دست به کارهای مختلفی بزنم که تنها در زمینه فعالیتهای هنری بود؛ گویا به اندک آرامشی که میخواستم دست پیدا کردم. این بود که حتی زمانی که شبانهروز مینوشتم و میخواندم، هیچوقت خود را نویسنده ندانستم و نمیدانم. بعدها هم که دوربین به دست گرفتم و دغدغههایم را به تصویر کشیدم، باز هم خود را فیلمساز ندانسته و نمیدانم. اما گویا سرنوشت بر این مدار چرخید که این وصله را بهظاهر هم که شده، به تن بپذیرم.
توصیهای برای جوانها که علاقهمند پیوستن به این رشته هستند، دارید؟
همیشه به دوستان و کسانی که میخواهند در این زمینه فعالیت داشته باشند گفتهام در این کار به فکر محاسن و پول و شهرت و محبوبیت نباشید. البته که اگر موفق باشید، همه اینها را با خودش همراه خواهد داشت، اما اگر به فکر پول هستید، در زمینه فیلمهای تبلیغاتی و مجالس و سفارشی میتوانید از پول بهرهمند شوید. البته این رشته هم مثل همه کارهای دیگر رقابت و کیفیت و کیفیت و کیفیت حرف اول را میزند. اما در زمینه فیلم مستند و داستانی مستقل و با هویت که فقط یک جوشش درونی هنری میتواند باشد، محاسن بسیار زیادی نهفته است که در وصف نمیگنجد و روی کسب درآمد از این حرفه و به این شیوه نمیتوان حساب باز
کرد.
از مشکلات کار خود بگویید؟
در این حرفه و شغل سختی و مشکلات بیحد و حصر زیادی هست که تا با پوست و گوشت لمسش نکنید، واقعا متوجه عمق فاجعه نمیشوید. من بهشخصه معتقدم کاری که با عشق و علاقه انجام شود دیگر مشکلات و سختیهای آن معنا ندارند. در این نقطه دیگر آوارگی و سراسیمگی ذات و کاراکترت خواهد بود. اما به نظر من اگر کسی دنبال آرامش و سلامت و رفاه است، باید دریابد که ورود به این دنیا مشقات خود را دارد. خیلیها از کنار فیلم و سینما به نان و نوا و رفاه و آسایش رسیدهاند و از خوشحالی در پوست نمیگنجند. قطعا فیلمسازی شاخهها و منشها و رفتارهای گوناگونی را میطلبد که هر کس بنا به منش و رفتار و بینش خودش این حرفه را یک بیزینس پولساز و پرزرقوبرق میبیند یا یک ریاضت هنری ماندگار و اصیل همراه با زایش و خلاقیت مداوم. اینکه چقدر برای کسب پول و جایزه و مطرح شدن در داخل و خارج به چارچوبها پایبند باشی به خود فرد بستگی دارد.
آیا در این مسیر الگو و مشوقی داشتید؟
هیچوقت تصمیم نداشتم فیلمساز باشم، بنابراین هیچ الگو و مشوقی که نداشتم هیچ، تازه باید با کوهی از انتقادها و کجفهمیها هم مقابله میکردم. اما همین که کمی توانستم فعالیت کنم و مطرح شوم، مشوقها و حامیانی پیدا کردم که بدون آنها نمیتوانم قدم از قدم بردارم. بنابراین با این همه مشقت و سختی هیچگاه توصیه نمیکنم کسی وارد این رشته بشود. به نظر من، نه ورودی هست و نه خروجی، نه بالایی هست و نه پایینی، نه سکوی قهرمانی و نه جام پیروزی؛ چراکه معتقدم هنرمند در هنر و منزلت و بینش و تفکرش زاده میشود، رشد میکند، پوست میاندازد و آبدیده میشود.
دریافتن این موضوع که یک هنرمند بدون دروغ و ریا و سطحینگری و فرصتطلبی است که متاسفانه شالوده اساسی کار عدهای هنرنما شده، سخت است، اما نتیجه این درک ماندگاری و تاثیرگذاری است.