کتابهای سرزمین ناشناخته ها
بسیاری از علاقهمندان به کتابخوانی میگویند ما دوست داریم کتاب بخوانیم اما نمیدانیم چه کتابی بخوانیم. وقتی از آنها میپرسید چه سبک کتابی دوست دارند اغلب بهدلیل آنکه شناخت درستی نسبت به سبکهای ادبی ندارند، به کتابی اشاره میکنند و میگویند این سبک. در حقیقت در بسیاری از موارد سبک ادبی با نویسنده و یا نام کتاب اشتباه گرفته میشود. برای این منظور بهتر است که ما به جای سبک روی دسته بندی موضوعات تکیه کنیم. ما اینجا به شما کمک میکنیم تا کتاب مورد علاقه خود را بیابید. ابتدا به ما بگویید که علاقهمند به خواندن در کدامیک از زمینههای مثلا فلسفه، هنر، داستان کوتاه، رمان خارجی، رمان ایرانی و یا تاریخ هستید. سپس چند کتاب در موضوعی که پیش از این از آنها خوشتان آمده نام ببرید و همراه با سن، جنس و تحصیلات خود به ایمیل6o7book@hamshahri.org برای ما بفرستید.
آیا کتاب تازه پاتریک مودیانو در ایران ترجمه شده؟
کتاب «خاطرات خفته» نوشته پاتریک مودیانو برنده فرانسوی جایزه ادبی نوبل ۲۰۱۴ که اواسط پاییز امسال منتشر شده بود، به سرعت به فارسی ترجمه شد. پاتریک مودیانو که اکنون ۷۳ سال دارد، در سال ۲۰۱۴ جایزه ادبی نوبل را از آن خود کرد و از چهرههای مهم ادبی فرانسه محسوب میشود. او کتاب جدیدش، «خاطرات خفته» را سه سال پس از کسب این عنوان مهم، منتشر کرده است. این کتاب وقایعنگاری صرف و نقل ساده از رویدادهای گذشته نیست. شاید بتوان نام دیگر این کتاب را پرسشها، رازها و یا حتی جنایات خفته عنوان کرد؛ وقایعی که گاه مثل یک تصویر هولناک ناتمام در ناخودآگاهتان جا خوش کردهاند و از وجودشان بیخبرید. «خاطرات خفته» مانند دیگر آثار مودیانو به مرور حافظه انسانی میپردازد. شاید «خاطرات خفته» صدای بیدار وجدانمان باشد که همراه با موسیقی حزن انگیز مودیانو، استاد بیبدیل احضار خاطرات، ما را به شنیدن آن مهمان میکند. میشل لسبر، نویسنده فرانسوی در اینباره میگوید: «بهراستی چه چیزی ما را تا این حد به مودیانو وفادار نگه میدارد؟ درحالیکه هر بار پیش از خواندن رمان جدید او، میدانیم که مانند دفعات پیش، منگ و گرسنه رهایمان خواهد کرد!»این کتاب رمانی اپیزودیک است که حول محور «ملاقات» میچرخد و همچون دیگر آثار مودیانو مبتنی بر جزئیات، ترسیم فضاها، نوستالژی است. راوی در پی یافتن قطعات یک پازل و تحتتأثیر جادویی از سایههای زنانه، مدام بین زمان حال و گذشته در رفتوآمد است. شخصیتهای ناآرام و بیقرار رمانهای مودیانو مانند اشباحی شناور در فضای داستان به حرکت درمیآیند و در کافهها، هتلها و ایستگاههای مترو ولگردی میکنند تا بلکه هویتی فراموش شده و یا خاطرهای دوردست و غمانگیز را به دالانهای تاریک حافظه فرا بخوانند. جوانی، فقدان، ترس از ترکشدن، کاوش و گمگشتگی از تمهای آشکار در رمانهای مودیانو بهشمار میآیند. سبک روایی موجز وی، متکی بر کشف مکانها و زمانهای گمشده است و این رنگمایه پروستی- پلیسی اغلب در فضاهای شهری و مناسبات اجتماعی رخ میدهد. کتاب ۱۰۴ صفحهای «خاطرات خفته» از سوی انتشارات مجید با ترجمه مریم سپهری روانه بازار شده است.
لطفا در مورد رمان تازه رضا امیرخانی بنویسید.
شاید برای پاسخ به این سؤال کمی زود باشد و باید اجازه دهیم تا رمان توسط افراد بیشتری خوانده شود تا بتوان نظر دقیق تری نسبت به آن داد. بهطور قطع در شمارههای آینده نقدها و مطالب بیشتری درباره این اثر را منتشر خواهیم کرد، اما خوب است بدانیم که «رهش» تازهترین اثر امیرخانی، رمانی با موضوع توسعه شهری است. او در گفتوگو با رسانهها درباره این رمان گفته:« این اثر یک رمان معمارانه است و در آن بیشتر دارم به سراغ واکاوی این مسئله میروم که چه اتفاقی برای شهر در حال رخ دادن است. بهنظرم در دنیا شهرهای بزرگ الگوهای توسعه متفاوتی دارند. از توسعه شهرهای بزرگ معمولا بهعنوان عبرت بزرگ یا عبرت منفی یاد میکنند؛ مثلا در آمریکا شهری مانند لسآنجلس توسعه بزرگی داشته اما همه آن را شهر از دست رفته معرفی میکنند. همه شهردارهای آمریکا هم میدانند که نباید شهرشان مانند لسآنجلس شود. در ایران مسئله برعکس است؛ شهری مثل تهران تا این اندازه که میبینیم بزرگ میشود، آلودگی هوا پیدا میکند و از طرف دیگر همه شهرهای دیگر کشور هم سعی دارند مثل تهران شوند.» رضا امیرخانی در این رمان موضوع توسعه شهر را دستمایه قرار داده و تأثیرات آن را بر عرصههای زندگی انسان معاصر در قالب داستان زوجی معمار در تهران امروز به تصویر میکشد. این رمان پس از 5سال از آخرین اثر این نویسنده یعنی «قیدار» روانه بازار کتاب شده است. نشر افق این رمان 192صفحهای را منتشر کرده است.
نام کرهشمالی را در رسانهها زیاد میشنوم و خبرهای عجیبی دربارهاش میخوانم. دوست دارم بدانم که چقدر از این اتفاقات واقعی است.ممنون میشوم اگر چند کتاب خوب درباره این کشور معرفی کنید.
درباره کرهشمالی حداقل چهار کتاب خوب با نامهای «هزار فرسنگ تا آزادی»، «حسرت نمیخوریم» و «آکواریومهای پیونگ یانگ» و «فرار از اردوگاه چهارده» وجود دارد که میتواند به ما اطلاعات بسیار خوبی از این کشور بدهد. همه این کتابها از پناهندگانی میگویند که گرسنگی و ستم آنها را از وطنشان فراری داده و به کرهجنوبی و سایر کشورها رسانده است.«هزار فرسنگ تا آزادی» نوشته یون سون کیم است. نویسنده در این داستان از خاطراتش میگوید؛ از زمانی که در سن دوازدهسالگی گرسنه و تنها، منتظر مادر و خواهرش بود که برای پیدا کردن غذا خانه را ترک کردهبودند. این کتاب با ترجمه زینب کاظم خواه و توسط نشر ثالث منتشر شده است.
کتاب «حسرت نمیخوریم» نوشته باربارا دمیک روزنامهنگار است. او برای این کتاب با پناهندههای زیادی در کرهجنوبی مصاحبه کرده و در نهایت داستان شش نفر از آنها را در کتابش آورده است. او در این اثر به یمن سالها کار روزنامهنگاریاش گزارشهای توصیفی روانی را از زندگی این پناهندگان آورده است؛ پناهندگانی که زندگی و طبقه متفاوتی در کرهشمالی داشتند، اما سرانجام همه آنها فرار بود. شخصیتهای کتاب دمیک کسانی هستند که توانستهاند از سالهای قحطی کرهشمالی جان سالم به در ببرند، اما مرگ عزیزانشان را بهخاطر گرسنگی دیدهاند. این کتاب هم با ترجمه زینب کاظم خواه توسط نشر ثالث منتشر شده است.
«آکواریومهای پیونگ یانگ» نیز داستان دیگری از رنج بیپایان مردم کرهشمالی است. این کتاب داستان زندگی فردی به نام کانگ چول هوان است که با خانوادهاش ۱۰ سال در اردوگاههای کار اجباری کرهشمالی زندانی بوده. او بعد از آزادی مجبور شد به کرهجنوبی پناهنده شود. این کتاب را بیژن اشتری ترجمه کرده و نشر ثالث آن را منتشر ساخته است. «فرار از اردوگاه چهارده» داستان شین دونگ- هیوک است که گفتهشده تنها زندانی اهل کرهشمالی که در زندان به دنیا آمده و از زندان فرار کرده و زنده مانده است. «شین» 32ساله بیش از 23سال از عمر خود را در کمپ 14در کرهشمالی، جایی که زندانی بود، به سر برد و بارها شکنجه شد تا این که– به گفته خودش در کتاب- از کمپ کار اجباری در سال 2005فرار کرد و به غرب گریخت. نویسنده این کتاب بلین هاردن است. این کتاب به 27زبان در دنیا ترجمه شده است. کتاب را مسعود یوسف حصیرچین به فارسی ترجمه و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.