شیطان، نقش فرشته نجات را بازیکرد
دختر 18ساله که در دام زورگیران گرفتار شده بود وقتی مردی را دید که قصد کمک به او را دارد به وی اعتماد کرد؛ غافل از دام سیاهی که برایش پهن شده است.
به گزارش همشهری، چند روز پیش دختری 18ساله به نام فرناز همراه با پسرمورد علاقهاش به پارکی حوالی مسعودیه رفته بود که حادثهای عجیب رخ داد. آنها روی نیمکت نشسته و درحال صحبت بودند که ناگهان دو جوان به سمتشان هجوم بردند. مهاجمان چاقو داشتند که دختر و پسرجوان را تهدید به مرگ کردند. فرناز و پسرمورد علاقهاش بهشدت ترسیده بودند و وقتی برق چاقو را دیدند هرچه پول داشتند به آنها دادند. با این حال زورگیران دستبردار نبودند و شروع به گشتن جیبهای پسرجوان کردند و اموال دیگرش مانند زنجیر طلا و گوشی موبایلش را هم سرقت کردند. در همین هنگام مردی جوان وارد پارک شد و با دیدن زورگیران به کمک دختر و پسر جوان رفت. مرد ناشناس به بهانه اینکه قصد کمک به دختر جوان را دارد و میخواهد او را از قسمت دیگر پارک خارج کند، وی را همراه خود برد و پس از آن دیگر کسی فرناز را ندید.
یک ساعت بعد
فرناز که در بیابانهای اطراف تهران رها شده بود به سختی خودش را به محل عبور خودروها رساند و از رانندگان درخواست کمک کرد. یکی از رانندهها ایستاد و وقتی شنید چه بلایی سر دختر جوان آمده است، او را سوار ماشینش کرد و به مقابل اداره پلیس پایتخت رساند. دختر 18ساله وقتی مقابل افسر تحقیق نشست، گفت: پس از آنکه زورگیران به ما حمله کردند، مردی برای کمک به سمت من آمد. او میگفت دو جوان زورگیر معتاد هستند و حالت عادی ندارند و ممکن است بلایی سرم بیاورند. واقعا فکر میکردم قصد کمک به مرا دارد اما وقتی مرا از پارک خارج کرد و به مقابل خودروی پرایدی رسید، با تهدید چاقو خواست سوار پرایدی شوم که آنجا بود و همراه 2نفر از دوستانش که داخل ماشین بودند مرا به بیابانهای اطراف تهران بردند و در آنجا با تهدید مورد آزار و اذیت قرار دادند. پس از آن مرا در آنجا رها کرده و متواری شدند.
دستگیری
با این شکایت پروندهای تشکیل شد و پیش روی قاضی جنایی تهران قرار گرفت. از سوی دیگر پسرمورد علاقه فرناز هم به اداره پلیس رفته و از زورگیران شکایت کرده بود. زمان زیادی طول نکشید که با سرنخهای بهدست آمده دو زورگیر جوان شناسایی و دستگیر شدند. آنها در بازجوییها به سرقت و خفتگیری اقرار کردند و یکی از زورگیران گفت: من و دوستم روز حادثه مشروبات الکلی مصرف کرده بودیم و حالت عادی نداشتیم. وقتی دیدیم دختر و پسر جوان تنها در پارک نشستهاند به سرمان زد که اموالشان را سرقت کنیم. من اصلا مرد ناشناسی را که دختر جوان را فریب داده و با خود برده ندیدم چون سرگرم خالی کردن جیبهای پسرجوان بودم.
درحالیکه دختر جوان اقدام به چهره نگاری متجاوزان کرده و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری آنها ادامه داشت، تصاویر آنها پیش روی زورگیران دستگیر شده قرار گرفت و یکی از زورگیران به محض دیدن تصاویر، یکی از آنها را شناخت و گفت که وی شباهت زیادی به عموی او دارد که در زمان حادثه در پارک بود.
این مرد در حقیقت همان فردی بود که به بهانه نجات دختر جوان او را فریب داده و قربانی نقشه سیاه خود کرده بود. با این اطلاعات دستور بازداشت وی صادر شده و تحقیقات برای دستگیری او و 2همدست دیگرش در جریان است.