بخشش؛ پایان پرونده جنایت 5میلیاردی

مردی که بر سر زمین 5میلیاردی دست به جنایت زده بود، درحالی‌که در یک قدمی چوبه دار بود با تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران از مجازات مرگ گریخت و موفق شد با پرداخت دیه از اولیای دم رضایت بگیرد.
به گزارش همشهری، 21آذر‌ماه سال 93جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از مفقود شدن پدر 68ساله‌اش خبر داد. او گفت: پدرم مالک زمینی در منطقه سعادت‌آباد است و می‌خواست آن را بفروشد. از چند روز قبل با مردی وارد معامله شد و قرار بود زمینش را 5میلیارد تومان بفروشد اما حالا به طرز مرموزی ناپدید شده است. تنها کسی که ممکن بود از سرنوشت مرد ثروتمند مطلع باشد، خریدار زمین بود؛ به همین دلیل وی احضار شد و در بازجویی‌ها چنین گفت: روز حادثه با پیرمرد قرار گذاشتیم که برای دیدن زمین برویم. وقتی در حال رانندگی بودم ماشین با جدول کنار خیابان برخورد کرد و سر او به شیشه جلو خورد و جانش را از دست داد. چون ترسیده بودم جسد را به منطقه‌ای حوالی کرج بردم و او را در استخری خالی از آب که در باغی متروکه قرار داشت، انداختم. برای اینکه هیچ ردی از خودم به جا نگذارم مقداری بنزین هم روی جسد ریختم و آن را آتش زدم.
به‌دنبال اعترافات متهم، گروهی از مأموران راهی کرج شدند و در جریان بررسی‌ها معلوم شد چند روز بعد از جنایت، جسد مقتول به‌عنوان فردی مجهول‌الهویه دفن شده است. در این شرایط برای متهم به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در جریان محاکمه نیز مدعی شد که ناخواسته مرتکب قتل شده است. وی گفت: من در کار ساخت‌وساز بودم و ملک مقتول را در ازای دادن چکی 5میلیارد تومانی، به‌صورت وکالتی خریدم. این زمین روی ارتفاع بود و چند روز بعد وقتی یک کارشناس را سر زمین بردم فهمیدم مشکل ساخت‌وساز دارد؛ به همین دلیل با مقتول قرار گذاشتم تا با یکدیگر صحبت کنیم.
روز حادثه او سوار ماشینم شده بود و گفتم که زمینش روی تپه است و ارزشی ندارد. او عصبانی شد و وقتی بگومگو بالا گرفت، او با مشت ضربه محکمی به‌صورتم زد. من در حال رانندگی بودم و با یک دست از خودم دفاع کردم و همزمان گلویش را فشار دادم. درگیری بین ما در همان شرایط ادامه داشت تا اینکه ماشین از مسیر منحرف شد با جدول کنار خیابان برخورد کرد و او جانش را از دست داد. پس از آن از ترسم تصمیم گرفتم جسد را به کرج ببرم و در داخل استخر بیندازم. حالا هم از کاری که کرده‌ام، پشیمانم و از خانواده مقتول می‌خواهم مرا ببخشند. این متهم پس از محاکمه به قصاص محکوم شد و حکم به تأیید قضات دیوان‌عالی کشور رسید.درحالی‌که پرونده به دایره اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شده و شمارش معکوس برای قصاص مرد جنایتکار شروع شده بود، تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران رایزنی‌های خود را برای جلب رضایت اولیای دم شروع کردند و سرانجام اولیای دم حاضر شدند با دریافت دیه، قاتل را ببخشند و به این ترتیب وی از قصاص گریخت و قرار است به‌زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.