اول شخص مفرد
ماترک پیر ما
به یاد منوچهر احترامی
عبدالله مقدمی | طنز پرداز و روزنامهنگار:
بیستوسوم بهمن نهمین سالگرد درگذشت یکی از خلاقترین طنزپردازان کشور است. منوچهر احترامی در سال1337 با روزنامه فکاهی توفیق، طنزنویسی را آغاز کرد. آن روزها نشریه توفیق که سومین دوره انتشار خود را آغاز کرده بود محل اجتماع اکثر طنزسرایان و فکاهینویسان ایرانی بود. احترامی بعد از انقلاب، با انتشار «حسنی نگو، یه دسته گل» و چند کتاب دیگر، راهی جدید در ادبیات کودک گشود. شعری با طنطنه و ضرباهنگ ترانههای کوچه و بازاری و به دور از وزن عروضی که تا امروز با استقبال زیاد کودکان فارسیزبان مواجه شده است. با شروع انتشار مجلات «گلآقا» احترامی بار دیگر به عرصه طنزنویسی بازگشت. داستانهای کوتاه دنبالهدار «میز والده»، نثرهای کلاسیک «پیر ما گفت»، «جوامعالحکایات» و...در هفتهنامه و ماهنامه و همچنین چندین مقاله پژوهشی در سالنامه گلآقا از آثار طنزآمیز منتشر شده او بعد از انقلاب است. همه ما زندگینامه مرحوم استاد منوچهر احترامی را میتوانیم در اینترنت پیدا کنیم. چرا باید اینها را بنویسم؟ بگذار از مردی بنویسم که بیدریغ دانایی و دانش خود را بر سر کوچک و بزرگ گسترده بود. مهربانانه و بیمنت جوانان علاقهمندی مثل من را راهنمایی میکرد. همیشه در حال خواندن بود و نوشتن. با اینکه مقالات و مطالب فراوانی برای نشریات نوشت اما با بیمهری بسیاری از آنها، این نوشتهها برایش آورده مالی و اقتصادی خاصی نداشت. منوچهر احترامی فرزندی نداشت. اگر چه همه شاگردانش فرزندان معنوی اویند ولی ورثه قانونی استاد، اکنون سالهاست در دسترس نیستند. این «در دسترس نبودن» باعث زیان و خسران بزرگی برای اهالی طنز شده است. نوشتههای بسیاری از استاد لابهلای ورقهای مجلات و روزنامهها مهجور ماندهاند. علاوه بر این، آثار منتشرنشده زیادی هم بهصورت دستنوشته و یا فایلهای «زرنگار» نزد وراث مانده یا شاید حتی خدای ناکرده از بین رفتهاند. اکنون روی صحبتم با پورنگ، خواهرزاده استاد است که از شدت علاقه، احترامی نام او را برای امضای شعرهای کودکش انتخاب کرده بود؛ هشت سال گذشت و وارد نهمین سالگرد استاد شدهایم.
امروز ما از شما نه «بنیاداحترامی» و نه «جایزه احترامی»ای که وعده داده بودید، میخواهیم؛ تنها خواسته ما از شما (که حتی نمیدانیم کجای دنیا ساکنید) این است که اجازه بدهید دوستداران و ارادتمندان استاد، نوشتههای ایشان را در کتابی گردآوری کنند. نوشتهها و مطالب منتشرنشده ایشان را هم هر طور که میتوانید بهدست ما برسانید. اگر چه میدانم نیازی ندارید اما برای رفع هرگونه شبهه، قول میدهیم درخواست هیچ مزد و حقالزحمهای نکنیم. ما مزدمان را سالها پیش گرفتهایم.