گاندو؛ تخیل یا واقعیت، مایکل یا جیسون
سریالهای امنیتی بخشی از واقعیت را نمایش میدهند یا تخیل سازندگان را ؟
فهیمه پناهآذر/روزنامهنگار
پخش مجموعه 30قسمتی گاندو به کارگردانی جواد افشار به پایان رسید؛ سریالی که به طور غیرمستقیم به پرونده جیسون رضاییان/ مایکل هاشمیان میپرداخت. موضوع این مجموعه و کنایههای روشن و شفاف به مدیران و مسئولان دولتی باعث انتقادات و اظهاراتی در رد برخی از وقایع سریال شد. آرش قادری، نویسنده این مجموعه در گفتوگویی عنوان کرده که 80درصد طراحی قصه حاصل تخیل او بوده است. اما قادری دیروز در نشست خبری سریال گفت: «در ساخت این مجموعه پرونده واقعی داشتیم که صددرصد به آن وفادار بودیم اما قرار نبود مستند بسازیم؛ بنابراین نیاز به داستان داشتیم. پرونده جیسون از لحظه شناسایی تا دستگیری مو به مو براساس واقعیت بود.»
تخیل همیشه همراه نویسنده است
این سؤال وجود دارد که نویسنده در سریالهای امنیتی، سیاسی و جاسوسی که شخصیتهایش بر مبنای واقعیت است تا چه اندازه میتواند از تخیل استفاده کند و آیا این تخیل مورد پذیرش مخاطبان اینگونه سریالها هست؟ جواد اردکانی که در پرونده کاری خود ساخت سریالهایی چون «چهکسی به سرهنگ شلیک کرد؟» و «غریبه» را دارد، در اینباره به همشهری میگوید: «خصوصیت هنر نمایش این است که وقتی انواع شخصیتها را داریم این شخصیتها الهام گرفته از واقعیت و تخیلات خود نویسنده باشد و در این خصوص نمونههای زیادی داریم. در سریالهای سیاسی و امنیتی این کار صورت میگیرد. در همه جای دنیا نیز این موضوع دیده میشود. نویسنده از شخصیتهای واقعی الهام گرفته و گاهی نیز تخیلات خود را به شرط آنکه آسیبی به سریال نزد، وارد میکند.» اردکانی به «گاندو» اشاره میکند که پخش آن توانست مخاطبان زیادی را به لحاظ داستانی که داشت، جذب کند و ادامه میدهد: «البته سریالهای امنیتی و جاسوسی باید داستان گیرا و خوشساختی داشته باشند تا بتوانند مورد استقبال قرار بگیرند.»
محدودیتها در ایران مخاطب را دور میکند
اما علیرضا افخمی، نویسنده و فیلمنامهنویس معتقد است که محدودیتها در ساخت سریالهای امنیتی و جاسوسی باعث شده که سریالها از واقعیت دور و در نهایت ابتر شوند. وی به همشهری میگوید: «در ایران وقتی از برخی مسائل انتقاد میکنیم یا از اجزای یک سیستم دولتی و حتی سیاست صحبت میکنیم، بال و پرمان بسته میشود؛ در نتیجه محصولی که تولید شده با واقعیت فاصله پیدا میکند و همین محدودیت بر قصه و ساخت تأثیر میگذارد؛ به همین دلیل است که برخی از کارگردانان وقتی در این گونه سریال میسازند سراغ قالب طنز میروند تا از محدودیتها فرار کنند.»
الهام از شخصیتهای واقعی همیشه وجود دارد
این کارگردان در ادامه یادآور میشود: «وقتی نویسندهای فیلمنامه مینویسد، شخصیت را خودش خلق نمیکند. همیشه کاراکتری وجود دارد که نویسنده از دنیای خارج وارد قصههایش میکند یا از آن الهام میگیرد. حتی گاهی از ترکیب چند شخصیت اثری را خلق میکند. همیشه در خلق شخصیتها کاراکترهایی وجود دارند؛ چه زمانی که با آنها مواجه میشویم و چه زمانی که در خاطرات ما بودهاند.»
افخمی سپس به خلق شخصیتها در سریالهای سیاسی و امنیتی اشاره میکند: « در نگارش سریالهایی که گونههای جدیتر هم دارند، تقریبا اینگونه است. نویسنده در طول زندگی خود با خیلی از شخصیتها مواجه میشود یا اینکه شخصیتها را در اخبار، روزنامهها و کتابها میبیند و میخواند اما سعی بر این است که خلق این شخصیتها بهگونهای صورت بگیرد که با واقعیتها نزدیک باشد. وقتی نویسنده اطلاعات بیرونی دریافت میکند، تجربیات میتواند واقعی هم نباشد و آنها را بهدست آورده باشد.»
این نویسنده که سالهای سال نویسندگی و کارگردانی سریالهای تلویزیونی را برعهده دارد، درباره استقبال مخاطبان از اینگونه سریالها میگوید: «اینکه سریالهای اینچنینی مخاطب خود را دارد یا ندارد، قانون خاصی نداشته و بستگی به داستان و ساخت آن دارد.»
از ماتادور تا گاندو
در این سالها ساخت سریالهایی با داستانهای امنیتی، جاسوسی و سیاسی بیشتر شده؛ مجموعههایی که سازندگانش به موضوعاتی چون انتخابات، بحث انرژی هستهای، گروههای جاسوسی و فعالیت آنها در ایران و... اشاره داشتهاند.با این حال معمولا در پرداختهای سیاسی و امنیتی در این سریالها بهدلیل محدودیتها و نابلدی کارگردانان و نویسندگان، این مجموعهها دچار شعارزدگی شده و در نهایت به یک سریال کلیشهای تبدیل میشوند. با این حال ساخت این سریالها ادامه دارد که میتوان به مجموعههایی چون «جستوجوگران» محمدعلی سجادی درباره مفاسد اقتصادی، «راستش را بگو» و «آسمان من» محمدرضا آهنج درباره انتخابات و پلیس امنیت، «خواب بلند» احمد کاوری درباره انتخابات ریاستجمهوری، «تعبیر وارونه یک رویا» فریدون جیرانی درباره انرژی هستهای، سریال «هوش سیاه» مسعود آبپرور امنیتی، «عالیجناب» مسعود ردایی پلیسی، «آینههای نشکن» جواد اردکانی، «ماتادور» فرهاد نجفی، «پازل» ابراهیم شیبانی و... اشاره کرد.
تفاوت پخش از شبکه 3 تا افق
یکی از حواشی سریال «گاندو» که از قسمتهای میانی آن آغاز شد، انتقاد سازندگان سریال از سانسور برخی از بخشها بود که حالا مدیران شبکه افق عنوان کردهاند که بعد از پایان بازپخش سریال «وضعیت سفید» که هماکنون روی آنتن شبکه افق است، «گاندو» را بدون حذفیات آن روی آنتن میبرند. با این اوصاف باید دید سیاست مدیران سینما چگونه است که سریالی در یک شبکه با حذفیات پخش میشود و از همان رسانه در شبکه افق که پیشینهای مشخص دارد، بدون سانسور قرار است روی آنتن برود؟
ناگفتههایی از گاندو
در نشست خبری که روز گذشته در سالن همایشهای سیما برگزار شد، سازندگان و بازیگران سریال از گاندو گفتند. آرش قادری (نویسنده): مصاحبهای از من منتشر شد، تیتری که زده شد در اندازه گفتوگو نبود. درباره اصل پرونده «گاندو» بگویم که پرونده واقعی داشتیم که به آن وفادار بودیم اما قرار نبود مستند بسازیم. نیاز به داستان داشتیم. اداره امنیتی اینطور نیست که چیزی را تعریف کند و شما اجرا کنید. ارتباط دادن این خرده پروندهها براساس تخیل بوده؛ حتی نحوه دستگیری و رفتوآمد مایکل در خیابان همان چیزی است که در پرونده جیسون آمده است.جواد افشار (کارگردان): بودجه سریال قبلی من دولتی بود و به جرأت میتوانم بگویم بودجه کمتر از «آنام» بوده است. وقتی سریال آنام را کار کردیم، پراید 20 میلیون بود اما حالا بودجه سریال «گاندو» تنها 30 درصد بیشتر از آن سریال است و فکر نمیکنم بیشتر از 7میلیارد بوده باشد. این سریال جزو سریالهای گروه «ب» سازمان است.
ای کاش
ای کاش سازندگان گاندو میدانستند که قرار نیست روابط مأموران امنیتی در سطوح مختلف با یکدیگر مثل روابط کارمندان بانک یا مشاوران املاک باشد. شوخیهای بیمزه و احوالپرسیهای مسخره و مکرر در اتاق عملیات مأموران امنیتی بیشتر یادآور فضای بنگاه املاک بود تا چنین مراکز مهم امنیتی. خیلیها میدانند که ممکن است یک مأمور امنیتی سالها مشغول انجام ماموریت باشد اما هیچگاه مقامهای بالادستی خود را ندیده باشد.
ای کاش سازندگان گاندو کمی دقت میکردند که چطور ممکن است یک جاسوس در تمام لحظات خانهنشینیاش پردهها را برای برادران و خواهران امنیتی کنار بزند تا مبادا دوستان برای کشیکشان با دوربین دچار مشکل شوند.
کاش گاندوییها میدانستند که تغییر چهرهدادن برای یک نیروی امنیتی این نیست که به طرز احمقانهای موهایش را زردرنگ کند و پیراهن هاوایی بپوشد. این تغییر ظاهر برای ارژنگهای نقاشی کودکان هم دیگر استفاده نمیشود.
ای کاش سازندگان گاندو خیلی جدی درباره دسترسی به تصاویر دوربینهای عمومی و شخصی در شهر از چند مغازهدار کهنهکار این حوزه اطلاعات میگرفتند. خیلی بعید است بشود در هر لحظه که ماموری اراده میکند دوربین زهوار دررفته هر خانهای را هک کرده و تصویرش را با کیفیت بینظیر برای ماموریتهایش استفاده کند.
گاندو در سی ان ان
در جریان یک برنامه با محوریت سیاسی که اخیرا از شبکه خبری «سی ان ان» پخش شد، به سریال «گاندو» که از شبکه 3 سیما روی آنتن رفت نیز اشاره شد. در جریان این برنامه که درواقع با محتوا و رویکرد خاص سیاسی، به موضوع نقش سپاه پاسداران در جمهوری اسلامی و در ایرانِ پس از پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص داشت، از سریال «گاندو» بهعنوان سریالی که تصویر جدیدی از سپاه پاسداران ارائه میدهد یاد شد. کارشناس این برنامه در بخش کوتاهی از بحث، از سریال «گاندو» بهعنوان یکی از پروژههای تلویزیونی و سینمایی موفق امنیتی و سیاسی دهههای اخیر جمهوری اسلامی ایران یاد کرد و این موفقیت را مدیون 3 عامل جذابیت داستان، شرایط خوب ساخت و بازه زمانی مناسب پخش این سریال با توجه به تنشهای اخیر ایران و آمریکا بیان کرد.