• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
سه شنبه 17 بهمن 1396
کد مطلب : 6391
+
-

مطابق انتظار

گزیده از گوشه‌ها

نقد
مطابق انتظار

 در این ستون یک روز در میان در طول روزهای برپایی جشنواره ملی فجر امسال، به‌کار چند نفر می‌پردازیم که دقیق و خلاقانه عمل کرده‌اند؛ اما ممکن است در هیاهوی نام‌های مشهورتر یا جلوه‌گری‌های بیشتر بقیه، محصول تلاش‌شان نادیده بماند.

امیر پوریا:

فیلمنامه رضا مقصودی و افرا جورابلو در «خجالت نکش»: در طول چیدن بساط یک رابطه زناشویی بسیار پرتنش اما سرشار از طنز موقعیت، فیلم عملا زندگی و مناسبات یک روستا را هم ترسیم می‌کند. حین این کار البته بیش از جنبه‌های دیگر زیست جاری در روستایی که ارجاع واقعی ندارد و جایی فرضی است، فیلم به مسائل حول و حوش بچه‌دار شدن می‌پردازد و موفق می‌شود همین محور مضمونی ساده را به بهانه‌ای برای پیوند دادن مردمان روستا بدل کند. این ویژگی فیلمنامه با وجود قدمت و شهرت رضا مقصودی در کمدی‌نویسی، ممکن است درنظر ناقدان و داوران نادیده بماند؛ فقط به این دلیل که فیلم، کمدی است.

رویکردهای عبوس و رفتارهای متظاهرانه در محدوده نقد، به‌ویژه در روزهای جشنواره فجر، موجب جدی نگرفتن کمدی‌ها می‌شود. درحالی‌که فیلمنامه خجالت نکش با تأثیر محسوس همکار فیلمنامه‌نویسی مقصودی – همسرش افرا جورابلو- همراه است. این را از آن همکاری‌های صوری زن و شوهری رایج نگیرید. اینجا مرکزیت شخصیت زن یعنی صنم با بازی قابل کاندیداتوری شبنم مقدمی، به پرداخت بسیار مفرحی می‌رسد که به شناخت کامل نسبت به میزان حرص خوردن یک زن از سربه‌هوایی‌ها و بازیگوشی‌های مرد، نیاز داشته. این وجه که فیلم را به نمونه‌ای از «کمدی جنگ اعصاب» بدل می‌کند، جذاب‌ترین و نوع تطهیر نظریه‌های رئیس‌جمهور سابق در باب لزوم افزایش زاد و ولد و جمعیت، نچسب‌ترین بخش‌های فیلمنامه و فیلم را می‌سازند.

بازی هومن سیدی در «مصادره»: آیا دیدن بازی سنجیده‌ای از سیدی، مایه تعجب است؟ طبعا و حالا دیگر، نه. او حتی در سریالی با فیلمنامه کم‌جان و رمق «عاشقانه» هم شخصیتی خلق کرد که دارای پیش داستان، لایه‌های گوناگون و لحظه‌های اجرایی زنده با واکنش‌های پیش‌بینی‌ناپذیر به چشم می‌آمد. اما در مصادره، دلیل اینکه نگران مهجور ماندن نقش‌آفرینی او هستم، هم کمدی بودن فیلم و همان زمینه‌ای است که در صحبت از خجالت نکش آمد؛ هم اینکه نقش فرزند اسماعیل یارجانلو (رضا عطاران) در اینجا ممکن است با یکی از آن نقش‌های معمول «پسر فرنگی» با لهجه و اطوار آشنا اشتباه گرفته شود. درحالی‌که چه به لحاظ حفظ اندازه لهجه، چه در نوع تکلم و لحن حرف زدن، چه در میمیک صورت و ترکیب شخصیت معذب با راحتی و خونسردی فرهنگ غربی در برخورد با پدر ایرانی، او همه جا ضدکلیشه عمل کرده و کاملا روشن است که همپای یک فیلم و نقش درام، برای ابعاد شخصیت و امتداد آن، فکر و مسیر اجرایی داشته است. «شیمی» هم تلخ و هم شیرین او و عطاران و درست پیش بردن این ترکیب که هر کدام جدا از بازیگر باتجربه، کارگردان هم هستند، البته از سخت‌ترین چالش‌های پیش روی مهران احمدی در نخستین تجربه فیلمسازی‌اش هم بوده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید