• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
یکشنبه 15 بهمن 1396
کد مطلب : 6087
+
-

یک کامیون حسرت و یک جاده پرزرق و برق

خرده‌روایت‌های روزانه جشنواره سی‌وششم

 

مسعود میر/ خبرنگار

 

  بی تردید اگر «کامیون» نخستین فیلم به نمایش درآمده در سینمای رسانه نبود امروز عکس‌های ترک‌کردن سالن توسط تماشاگران این فیلم در حال دست به‌دست شدن بود. کامبوزیا پرتوی بعد از سال‌ها، فیلم ساخته و البته تجربه دلنشین «کافه ترانزیت‌»اش هنوز با خیلی‌هاست.کامیون اما نه‌تنها در کافه ترانزیت توقف نکرد بلکه کیلومترها مانده به این فیلم، در یک پایتخت‌گردی بی‌حاصل پنچر شده است. قصه با برف و توحش داعشی‌ها در اعدام ایزدی‌ها آغاز شد و به جاده‌های مرزی رسید. کاش پرتوی در همان کوهستان‌های برفی کار را پیش می‌برد تا لااقل یک فیلم جاده‌ای درست و درمان پیش رویمان بود. اما او مسافران کامیون را به تهران رساند تا با قواعد شهری و ترافیک و افسر راهنمایی و تصادف، همه آن مهربانی‌ها و خوش‌غیرتی‌های بهروز با بازی سعید آقاخانی را هم زیر بگیرد و کامیون را از یک فیلم با مایه‌های انسانی ساده اما ناب تا لبه پرتگاه سریال‌های پیش پاافتاده‌ تلویزیونی به جلو براند.   منیژه حکمت قواعد فیلمسازی را ازبر است. سال‌ها تجربه او کافی است تا بهترین‌های سینما برای کار کردن در «جاده قدیم» دست به‌کار شوند و این تیم درخشان به حتم نتیجه آبرومندی هم داشت. اگر چند دقیقه کلافه‌کننده و البته تکراری در نابسامانی حال روحی مینو با بازی مهتاب کرامتی و البته سوءتفاهم‌ها درباره همخوانی زمانی وقایع فیلم با موضوع مذاکرات هسته‌ای را فاکتور بگیریم، جاده قدیم فیلم روان و قابل احترامی است. انتخاب درست بازیگران یکی از برگ‌های برنده فیلم است و البته باید به خانم حکمت در استفاده درست از اسپانسرها در فیلم هم دست‌مریزاد گفت. معمولا فیلمسازان ما در مواجهه با چنین موقعیتی، چنان گل‌درشت و باسمه‌ای عمل می‌کنند که تبلیغ به نوعی ضد‌تبلیغ بدل می‌شود اما جاده قدیم به شکلی حرفه‌ای تبلیغ اسپانسرهای فیلم را در نماهایش جاسازی کرده است که مخاطب را آزرده نمی‌کند.   «یک تجربه قابل‌قبول در ارائه فیلم انیمیشن در ایران»؛ اگر قرار باشد «فیلشاه» را در یک جمله توصیف کنیم باید به همین کلمات رضایت داد، وگرنه در قیاس جهانی هنوز انیمیشن ما بی‌شک حرف زیادی برای گفتن ندارد. تشابه ظاهری و آزاردهنده کاراکترها و البته ضعف عمیق در فیلمنامه و دیالوگ‌ها بی‌تردید فیلشاه را چنان در موضع کسالت‌آور قرار می‌دهد که نباید انتظاری برای استقبال مخاطب بزرگسال در نمایش عمومی این فیلم داشت. با این همه اما فیلشاه یک گام مهم است برای گذر از مسیر بی‌عبور انیمیشن در بدنه سینمای ایران.

این خبر را به اشتراک بگذارید