مجید مهرابیدلجو _ دبیر سیاسی
محمدباقرقالیباف نامزد انـتــخــابـات 3دوره ریاستجمهوری، ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر کرده که نشان میدهد اگر خود نامزد انتخابات مجلس یازدهم نشود، قصد دارد در این انتخابات بازیگردانی کند. شهردار اسبق تهران که بعد از کنارهگیری گلایهآمیزش در انتخابات96 بهنفع حجتالاسلام ابراهیم رئیسی، پرچم «نواصولگرایی» علم کرده و با تمامیت خواه نامیدن برخی اصولگرایان راهش را از اصولگرایان سنتی جدا ساخته بود، با این ویدئو اعلام کرده که سازوکارهای وحدت اصولگرایان را از این پس نهتنها به رسمیت نمیشناسد بلکه خود میخواهد فهرست واحدی برای آن انتخابات دست و پا کند و اگر نه، محور، حداقل صدای جوانان اصولگرایی باشد که بهخاطر «تمامیت خواهی» در حاشیه قرار گرفتهاند.
او در ویدئوی خودش میگوید: برای تشکیل مجلسی نو باید آتش به اختیار عمل کنیم و «نباید منتظر دستور از بالا به پایین باشیم» وگرنه «در بر همان پاشنه خواهد چرخید». این سخنان از طرف فردی که در سال84 از سازوکار شورای هماهنگی نیروهای انقلاب زخم خورد، در سال92 آتش به اختیاری 2چهره اصولگرای دیگر و پشت کردن آنها به سازوکار وحدت را دید و در سال96 سازوکار جمنا، وی را پس زد، اینگونه باید تفسیر شود که از رسم ریشسفیدی در جریان اصولگرایی اگر تا اینجای کار اسمی باقی مانده بود، از این پس همان اسم هم از بین رفته است. اصولگرایان بعد از درگذشت حبیبالله عسگراولادی و یکسال بعد، رحلت آیتالله مهدویکنی، تلاش کردند که حداقل در ظاهر هم که شده، به سنت ریش سفیدی در این جریان پایبند بمانند اما واقعیت آنکه در همان زمان حیات آیتالله مهدویکنی هم این تیغ دیگر نمیبرید؛ چنانکه در انتخابات مجلس نهم - اسفند سال90- مرحوم آیتالله مهدی کنی از تعدد فهرستهای اصولگرایان گلایه کرده و گفته بود: «ما ورود پیدا کردیم تا در راستای اتحاد برادران اصولگرا، جبهه متحدی تشکیل شود لکن عدهای اجازه ندادند این اتفاق مبارک بهدرستی صورت پذیرد و این جبهه تبدیل شد به 13جبهه.» مهمترین ضربه را به این سنت، 2سال بعدتر و در انتخابات سال92، علیاکبر ولایتی زد که تلفن خود را به روی تماسهای مرحوم آیتالله مهدویکنی بست تا در گفتوگو با ایشان، در رودربایستی کنارهگیری به نفع نامزد خوشاقبالتر قرار نگیرد. با این وضعیت در انتخابات مجلس آینده، نقش 2تشکلی که جایگاه ریشسفیدی را برای اصولگرایان داشتند- جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به ریاست آیتالله محمد یزدی و جامعه روحانیت مبارز به ریاست آیتالله موحدی کرمانی - کمرنگتر شده و حرفشنوی اصولگرایان از این دو تشکل هم کمتر میشود. واقعیت هم آن است که تا وقتی فهرستهای انتخاباتی اصولگرایان با ریشسفیدی بسته میشود نه جوانگرایی در این جریان جواب میدهد و نه آتش به اختیاری؛ اگر اصل بر آتش به اختیاری بود کسی نباید در سالهای گذشته علیاکبر ولایتی را بهخاطر شکست اصولگرایان مورد شماتت قرار میداد که تصمیم خود، یعنی ادامه حضورش در انتخابات را به صلاح دانسته بود و اگر رسم بر جوانگرایی بود، فهرست 30نفره برای انتخابات سال94 چنان بسته نمیشد که 20نفر از این فهرست متولد دهه30 باشند و 2نفرشان متولد دهه1320! همین فهرست که بهگفته الیاس نادران، نماینده مجلس نهم با مصلحتاندیشیهای بزرگان جریان اصولگرایی بسته شد، محکوم به شکست بود و بزرگان اصولگرا به اعتراضهایی که از گوشه و کنار نسبت به عدمحضور افراد مؤثری که میتوانند رأیآوری بهتری داشته باشند شد،توجه نکرده بودند. چنین هم بود که نادران بعدها گفت: «وقتی لیست بسته شد یکی از دوستان خیلی خوب ما این تعبیر را داشت که این لیست برای شکست بسته شده است.»
اگرچه اصولگرایان استخوانخرد کردهای مثل محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری که 8دوره چهارساله را در مجلس گذرانده، تلاش دارند این کثرت را به وحدت برسانند، اما وضعیت اصولگرایان در زمستان98، از بهاری پیداست که غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس هفتم و نامزد انتخابات ریاستجمهوری سال92 با سازوکاری به نام شورای وحدت وارد انتخابات مجلس شده، قالیباف در بوق نواصولگرایی میدمد، جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب که سال96 اعلام موجودیت کرد هنوز تکلیف خودش را با شورای وحدت و نواصولگرایی روشن نکرده و اصولگرایان سنتی هم سهم خودشان را از این انتخابات خواهند خواست. کارنامه مجلس دهم قربانی وضعیت اقتصادی کشور در دولت دوم روحانی شده، خیلی از چهرههایی که در این مجلس هستند از اصلاحطلب یا اصولگرا راه به مجلس بعدی نخواهند برد و هر کدام از احزاب ریشهدار با پیشبینی این وضعیت، دنبال بیشترین کرسی پارلمان آینده هستند، پیشگویی اینکه کدام جناح اکثریت مجلس را بهدست میگیرد هم سهل است هم ممتنع، اما آنچه قابل پیشبینی است فقط این است که مجلس بعدی مجلس فهرستهای واحد نخواهد بود.
پایان ریش سفیدی در اصولگرایی
در همینه زمینه :