سرنوشت تلخ زهرا کوچولو از فروختهشدن تا قتل
زهرا، دختر 4ساله بندری که چند روز بعد از به دنیا آمدن، بهدلیل فقر پدر و مادرش به زنی سالخورده فروخته شده بود سرنوشت تلخی پیدا کرد. مردی معتاد با انگیزه سرقت النگوی دختربچه، او را به قتل رساند و جسدش را در یک حوضچه عمیق انداخت.
به گزارش همشهری، روز دهم آبانماه امسال زنی به کلانتری 17بندرعباس رفت و از مفقودشدن دختر 4سالهاش به نام زهرا خبر داد. این زن 60ساله گفت: مدتی قبل بهطور موقت با مردی ازدواج کردم و حاصل ازدواج مان این دختر بود. من و دخترم با هم زندگی میکردیم و او همه دنیای من بود. او مثل هر روز در حیاط خانه و جلوی در بازی میکرد اما ناگهان گم شد و هیچ کدام از همسایهها هم او را ندیدهاند. هیچکس نمیداند چه بلایی بر سر دخترم آمده و نمیتوانم دوری او را تحمل کنم.
با ثبت اظهارات این زن، مأموران مشخصات و تصاویر دختر مفقود شده را در اختیار واحدهای گشت پلیس قرار دادند و جستوجوهای گستردهای برای یافتن او آغاز شد. هیچکس از سرنوشت زهرا اطلاعی نداشت و تحقیقات مقدماتی راه به جای نبرد. در این میان مأموران بار دیگر به تحقیق از مادر زهرا پرداختند. بررسیها نشان میداد او فروشنده موادمخدر است و خانهاش را که چندین اتاق دارد به افراد معتاد اجاره میدهد. به همین دلیل ممکن بود یکی از افرادی که به خانه این زن رفتوآمد دارد دختربچه را ربوده باشد. در این مرحله فهرستی از افرادی که به آنجا رفتوآمد دارند تهیه شد و مأموران در بین آنها بهدنبال مظنون بودند اما شواهدی علیه هیچیک از آنها بهدست نیامد. این در حالی بود که چندین روز بود سرنوشت زهرای 4ساله در هالهای از ابهام قرار داشت.
افشای یک راز
کارآگاهان که در یافتن دختربچه ناکام مانده بودند این بار تلاش کردند با تحقیق درباره مادر زهرا سرنخی بیابند. این زن 60سال داشت و بارداری او در این سن بعید بهنظر میرسید و ممکن بود زهرا فرزند زن دیگری باشد. اما چهکسی میتوانست مادر او باشد ؟ در این شرایط زن 60ساله تحت بازجویی قرار گرفت و اسرار یک ماجرای تلخ را بازگو کرد. او گفت: من نازا هستم و نمیتوانم مادر شوم. به همین دلیل سال 92زهرا را که تازه به دنیا آمده بود از مادرش به مبلغ 3میلیون تومان خریدم. مادرش وضعیت مالی بدی داشت و نمیتوانست دخترش را نگهداری کند. وقتی من پیشنهاد خرید دخترش را مطرح کردم او هم قبول کرد و زهرا را به من داد. از آن زمان تا همین چند روز پیش زهرا با من زندگی میکرد و با وجود اینکه نمیدانست من مادر واقعیاش نیستم اما علاقه زیادی به من داشت. من هم به او وابستگی پیدا کرده بودم اما نمیدانم چهکسی او را ربوده است.
بهدنبال زهرا، از بندر تا شهریار
هرچند حرفهای این زن سرگذشت تلخ دختر 4ساله را برملا کرد اما هنوز سرنوشت او در هالهای از ابهام باقی مانده بود. در این میان مأموران به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد دختربچهای 4ساله در شهریار پیدا شده است. مشخصاتی که از این دختر اعلام شده بود شباهت زیادی با زهرا داشت. از اینرو گروهی از مأموران همراه با خانواده زهرا راهی شهریار شدند اما وقتی دختربچه را دیدند معلوم شد او زهرای گم شده نیست. بنابراین بار دیگر تحقیقات به نقطه صفر بازگشت.
18روز از ناپدید شدن دختربچه میگذشت که این بار گزارشی از منطقه تفریحی خورگو که در 45کیلومتری بندرعباس قرار دارد پرونده را وارد مرحله تازهای کرد. این گزارش حاکی از آن بود که جسد دختربچهای در یکی از حوضچههای این منطقه کشف شده است. جسد متعلق به دختری بود که پیراهن سفید و شلوار صورتی به تن داشت. همچنین یک متر قد و 10کیلوگرم وزن او بود. اما بهدلیل قرار گرفتن در آب بافتهای نرم بدنش از بین رفته و شناسایی او به سختی ممکن بود. با وجود این وقتی جسد به پزشکی قانونی فرستاده شد و اولیای دم او را دیدند معلوم شد که جسد متعلق به زهرا است.
در تعقیب قاتل
با معلوم شدن سرنوشت تلخ دختر 4ساله ماجرا به قاضی محسن مینا، بازپرس شعبه هفتم دادسرای بندرعباس گزارش شد و او دستور داد تحقیقات گستردهای برای رازگشایی از این جنایت آغاز شود. با اینکه سرنخ چندانی در این پرونده وجود نداشت اما در ادامه بازپرس جنایی به اطلاعاتی دست یافت که نشان میداد جوان معتادی به نام بابک عامل این جنایت است. او بارها برای خرید موادمخدر به خانهای که زهرا در آنجا زندگی میکرد رفته بود اما از مدتی قبل هیچکس وی را ندیده بود. به این ترتیب مخفیگاه وی در روستای پشته ایسین شناسایی و چند روز قبل او در عملیاتی ضربتی دستگیر شد.
جزئیات جنایت
متهم به قتل ابتدا مثل اغلب متهمان جرمش را انکار میکرد اما در ادامه اعتراف کرد با انگیزه سرقت النگوهای زهرا او را ربوده و به قتل رسانده است. او گفت: روز حادثه حدود ساعت 11برای خرید موادمخدر به خانه مادر زهرا رفتم. دختربچه جلوی در حیاط ایستاده بود و از من خواست او را برای آبتنی به دریا ببرم. من هم او را سوار ماشین کردم اما در بین راه با دیدن النگوهایش وسوسه شدم. از همان لحظه مسیر را عوض کردم و به سمت خارج از شهر به راه افتادم. اول میخواستم او را به باغ پدریام ببرم اما ترسیدم و به سوی روستای خورگو حرکت کردم. در نزدیکی یک رودخانه النگوهای زهرا را از دستش خارج کردم و او را در حوضچهای عمیق انداختم و خیلی زود از آنجا فرار کردم. بازپرس محسن مینا، در اینباره به همشهری گفت: متهم به قتل علاوه بر این جنایت به چندین فقره سرقت منزل نیز اعتراف کرد. وی هماکنون با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات در این خصوص همچنان ادامه دارد.