موزههای ایران از تحول جهانی عقب ماندهاند
مدیرکل امور موزهها و اموال منقول فرهنگی: اعتبار سالانه موزههای ایران 50میلیون دلار و هزینه ساخت یک موزه در قطر 500میلیون دلار است
محمد باریکانی /خبرنگار
هفته میراثفرهنگی در ایران با روز جهانی موزهها آغاز میشود اما موزههای ایران چه وضعیتی دارند؟ محمدرضا کارگر، مدیرکل امور موزهها و اموال منقول فرهنگی در سازمان میراثفرهنگی میگوید: با وجود تمام کاستیها، وضعیت موزه و موزهداری در ایران به لحاظ کیفی و کمی قابل دفاع است.
او میگوید: حتی وقتی رئیس کمیته ملی موزههای جهان (ایکوم) از موزههای ایران بازدید کرد وضعیت موزههای ایران را رضایت بخش توصیف کرد، اما با وجود این زمینه ایجاد شرایطی که در برخی موزههای جهان قابل مشاهده است در ایران آماده نیست.
نکته پایانی سخن محمدرضا کارگر شاهد خوبی است که اثبات میکند موزهداری در ایران بهدلیل ضعفها و کاستیها در بخش بودجه و اعتبار و مراودات جهانی برای توسعه موزهها عقبتر از کشورهایی است که در همسایگی ایران سابقه موزهداریشان حتی به 20سال هم نمیرسد.
تمامی اعتبار موزههای متعلق به سازمان میراثفرهنگی در ایران با سابقه 80سال موزهداری حدود 50میلیون دلار در سال است. درحالیکه کشوری همچون قطر که تنها 2دهه است به موزه و موزهداری ورود کرده اعتبار ساخت تنها یک موزه در آن کشور 500میلیون دلار یعنی حدود 7هزار میلیارد تومان است.به همین دلیل است که محمدرضا کارگر میگوید: زمینه ایجاد موزههایی که اکنون در جهان قابل مشاهده است در ایران وجود ندارد.
موزههای ایران شیء محور نیستند
با وجود آنکه برخی کارشناسان موزهداری در ایران معتقدند که موزههای کشور همچنان شیء محور هستند اما محمدرضا کارگر، مدیرکل امور موزهها و اموال منقول سازمان میراثفرهنگی این نظر را قبول ندارد. او در پاسخ به این سؤال همشهری که بهنظر میرسد موزهداری ایران در مقایسه با آنچه در جهان در جریان است اختلاف زیادی دارد، میگوید: اینگونه نیست. موزههای ایران دیگر مانند گذشته شیء محور نیستند. نشانههای تغییر در موزهها قابل مشاهده است. مثلا موزه عروسکهای خیمه شببازی که توسط بخش خصوصی راهاندازی شده است تنها نمایش شیء ندارد. بلکه تبدیل به مکانی موضوعی برای تعریف تاریخچه هنر نمایش خیمه شب بازی در ایران است و البته نمایش زنده هم دارد. بنابراین نمیتوانیم بگوییم موزههای ایران هنوز محل نمایش اشیاء هستند. اگرچه نگاه صرف به شیء از پویایی موزهها جلوگیری میکند. او مهمترین مشکل در مسیر اعتلای موزه و موزهداری در ایران را در مضیقههای مالی و نبود اعتبار کافی میداند. مانعی که از توسعه موزههای ایران جلوگیری کرده و موجب میشود که مثلا به گفته محمدرضا کارگر، کار احداث یک موزه که باید 2سال به اتمام برسد بعضا 20یا 30سال بهطول بینجامد.
بیپولی مانع توسعه موزههای ایران
مدیرکل امور موزهها و اموال منقول فرهنگی به همشهری میگوید: جهان موزهها ارتباط مستقیمی با دانش و اقتصاد دارد که البته در ایران دانش آن قابل دفاع است و بودجه آن محدود.
وی میگوید: در جهان موزهداری شرکتهایی وجود دارند که سالانه پروژههای فراوان از ساخت و احداث تا تجهیز و چینش آثار موزهای دارند که در تمام جهان و توسعهیافتهترین کشورها فعالیت میکنند. آنها با 500میلیون دلار یا یک میلیارد دلار موزهای را در یک کشور احداث میکنند که گویی موزه یکی از توسعه یافتهترین کشورها را از صفر تا صد احداث و تجهیز کردهاند و همان را به کشور سفارشدهنده منتقل میکنند. در کشورهای همسایه این موضوع فراوان قابل مشاهده است.
اشاره او به ساخت موزه در کشور قطر است که صفر تا صد موزه را یک شرکت طراحی کرده است و احداث آن نیز برعهده شرکت دیگر بود. او معتقد است: انگار یک موزه را از یک کشور توسعه یافته برداشتهاند و بهطور کامل به قطر منتقل کردهاند. با این توصیف باید دید آیا میتوان گفت قطر در موزهداری به توسعه رسیده است؟
درست در همین نقطه است که کارگر موضوع دانش موزه و موزهداری را مطرح و تلاش میکند کاستیهای مرتبط با توسعه دانش موزهداری را در کشوری همچون قطر مطرح کند. او میگوید: موضوع اصلی در کشوری همچون قطر که هزاران میلیارد تومان صرف احداث موزه کرده است مطرح میشود و آن هم دانش موزهداری است. درحالیکه بیش از 30سال است رشته موزهداری در ایران وجود دارد و از نگاه من نشان توسعه یافتگی است.
کارگر میگوید: چندین دانشگاه در ایران رشته موزهداری را تدریس میکنند. شرکتهای نورپردازی و ساخت ویترین برای موزهها در ایران وجود دارد که قابل رقابت با نمونههای خارجی هستند. از این منظر میتوان گفت؛ توسعه موزه و موزهداری در ایران وارداتی و سفارشی نیست. اگرچه در برخی موارد نیز نیاز به توسعه بیشتر در موزههای ایران احساس میشود که البته تنها و تنها مسئله مالی در این میان مطرح است و توان تامین اعتبار آن وجود ندارد.
مدیرکل امور موزهها و اموال منقول فرهنگی از فعال بودن 680موزه در ایران سخن میگوید و از بودجه 50میلیون دلاری موزههای زیرمجموعه سازمان میراثفرهنگی گلایه میکند که تمامی آن نیز به موزههای متعلق به این سازمان اختصاص نمییابد.
زمینه توسعه فیزیکی درموزههای ایران وجود ندارد
از محمدرضا کارگر میپرسیم آنچه در موزههای کوچک اروپا نیز در جریان است در ایران به چشم نمیخورد. بهعنوان مثال در برخی موزههای کوچک اروپا شیء را در محیط زنده به نمایش میگذارند. لایههای باستانشناسی برایش تعبیه میکنند و محوطه باستانی را میسازند و آنوقت با توضیح تمامی فرایند باستانشناسی اشیای تاریخی را در دل تراشههای ایجاد شده در موزه به نمایش میگذارند تا مخاطب زنده بودن موزه را احساس کند. چرا در ایران چنین فعالیتهایی صورت نمیگیرد؟ مدیرکل امور موزهها و اموال منقول فرهنگی در سازمان میراثفرهنگی پاسخ جالبی به این سؤال دارد. میگوید: در طرح بازسازی موزه ایران باستان این موضوع پیشبینی شده است. اما بحثی که مطرح است این است که ساختمان موزه ملی ایران ابتدا باید در برابر زلزله مقاوم شود. حالا این مقاومسازی نیز داستان خود را دارد که براساس آن نباید شالوده ساختمان دستکاری شود. از سوی دیگر وقتی میخواهید راجع به یک تغییر بزرگ در موزه اقدام کنید باید آییننامههای مالی با شما همراهی کنند و دانش بومی بهکار گرفته شود. کارگر در توضیح نبود زمینه توسعه بیشتر موزههای ایران در مقایسه با آنچه هماکنون در موزههای جهان قابل مشاهده است تأکید میکند: فرض کنید میخواهید از یک تکنولوژی متعلق به یک شرکت خارجی در معرفی یک موزه استفاده کنید. خب اصلا یک نماینده در ایران از آن شرکت حضور ندارد. درحالیکه برخی کشورها مرز جغرافیایی و سیاسی را در بهرهگیری از تکنولوژی و استفاده از تجارب موزهای برداشتهاند. اگر بخواهید از یک شرکت خارجی استفاده کنید موانع بسیار زیادی وجود دارد که برداشتن آنها از نظر آییننامههای مالی امکانپذیر نیست. بنابراین ناچار به استفاده از دانش بومی موزهداری میشوید. بنابراین موزه و موزهداری در ایران داستان پیچیدهای دارد. کارگر، شرایط احداث موزههای مادر در ایران را نیز مساعد نمیداند و میگوید: احداث یک موزه مادر در ایران حداقل نیازمند 50میلیارد تومان اعتبار البته با عزم و طرح ملی است که هماکنون شرایط آن وجود ندارد. زمانی قرار بود در اراضی عباسآباد یک موزه مادر احداث شود که آن هم منتفی شد. ساختمانهای وزارت امور خارجه در میدان مشق قرار بود تبدیل به موزه شوند که نشد و حتی آنزمان ساختمان شهربانی به مبلغ حدود 4میلیارد تومان به وزارت خارجه واگذار شد و وزارت خارجه نیز حدود 10میلیارد تومان هزینه بازسازی این ساختمان را پرداخت کرد درحالیکه همانزمان هم سازمان میراثفرهنگی اعتبار خرید ساختمان شهربانی را نداشت.