من سلمی،ژن خوب نیستم
گفتوگو با دختر شهیدبابایی که نخستین فیلم سینماییاش اکران شدهاست
مسعود میر/روزنامه نگار
عاشق بازیگری بود اما بهخاطر شرایط خانوادگی نتوانست به این عشق وفادار بماند و ترجیح داد سراغ فیلمسازی برود. ساخت چند مستند و مجموعه تلویزیونی حاصل این تلاش بود تا اینکه بالاخره سال گذشته نخستین فیلم سینماییاش به نام «وکیل مدافع» را بهصورت مشترک کارگردانی کرد. فیلم در زمان مقرر به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر نرسید ولی در میانههای جشنواره به صلاحدید دبیر جشنواره در بخش غیررقابتی به نمایش درآمد و حالا در اردیبهشت1398 مصادف با ماه رمضان، این فیلم اکران شده است؛ فیلمی که نام کارگردانش شاید بیش از خود فیلم مورد توجه قرار گیرد: سلمی بابایی؛ دختر خلبان شهیدعباس بابایی. با او درباره فیلم، شرایط ساخت و البته ژن خوب گپ زدیم که مکتوبش پیش چشم شماست.
از مصایب ساخت فیلم اول برای دختر سرلشکر بابایی بگویید.
«وکیلمدافع» نخستین کار سینمایی من بود که با همکاری آقای ونداد دوشن ساخته شد و برای ساختش مثل همه فیلماولیها سختیها و مشقتهای بسیاری را پشت سر گذاشتم. هیچ ارگان دولتی از فیلم حمایت نکرد و حتی وقتی سرمایهگذار خصوصی پیدا کردم هم گرفتاریها ادامه داشت.
موضوع جنگ دیگر الان بیننده ندارد و از طرفی نمیخواستم طنز فیلمم به سمت لودگی برود و بهاصطلاح فقط میخواستم کمی نمک چاشنی فیلم کنم. با این تفاسیر در تولید فیلم مشکلات بسیاری داشتم و به همین دلیل فیلم در موعد مقرر به جشنواره نرسید.
ولی شخص دبیر جشنواره فیلم فجر بهطور غیرمنتظرهای با شما مساعدت کرد و در میانه جشنواره فیلم را در بخش غیررقابتی پذیرفت.
آقای داروغهزاده فیلم را دید و دوست داشت ولی این توجه فقط به فیلم من نبود چون فیلمهای «مدیترانه» و «آنجا همان ساعت» هم به دستور دبیر جشنواره به نمایش درآمدند. در آن نمایش جشنوارهای هم بازتابهای خوبی از مخاطبان دریافت کردیم.
چطور سرمایهگذار پیدا کردید و چگونه با آقای علیاکبری بهعنوان تهیهکننده به توافق رسیدید؟
آقای علیاکبری را از قدیم میشناختم و ایشان وقتی تصمیم من برای ساخت فیلم را دیدند بهعنوان تهیهکننده بسیار کمک کردند. یافتن سرمایهگذار هم اینگونه بود که من در این حدود 6سالی که درگیر فعالیتهای فیلمسازی هستم توانستهام اعتمادهایی را هم جلب کنم. البته در این سالها به ارگانهای دولتی بسیاری رفتوآمد کردهام که معمولا فیلمنامه کار من را تصویب کردهاند ولی بعد برای ساخت اثر، جا زدهاند و گفتهاند بودجه ندارند.
سراغ اوج هم رفتید؟
برای این کار نه اما پیشتر برای یک پروژه دیگر به اوج رفتم و حدود 2سال دوندگی کردم که بینتیجه ماند. این را میگویم چون گاهی میشنوم عدهای میگویند دختر شهیدبابایی کارهایش زود راه میافتد و به من گفتند ژن خوب و از این حرفها که واقعا بیانصافی است.
هزینه ساخت فیلم چقدر شده و اوضاع فروش در این روزهای ابتدایی چطور است؟
هزینه فیلم وکیلمدافع 2.5میلیارد تومان است. در این روزهای آغاز اکران واکنشهای مثبتی داشتم و با توجه به اینکه بهخاطر مشکلات مالی هیچ تبلیغاتی نداریم از فروش ناراضی نیستم. من میخواستم با فیلم بهخودمان و مسئولان تلنگر بزنم و گمان میکنم در این مسیر بد عمل نکردهام. انتخابات مجلس در پیش است و امیدوارم کسانی که میخواهند برای انتخابات آستین بالا بزنند این فیلم را ببینند. من مثل هر کارگردان دیگری دوست دارم فیلمم دیده شود و مردم از تماشای آن لذت ببرند و به همین نسبت فروش فیلم هم قابلقبول باشد.
وکیلمدافع توسط خیلیها با کار کمال تبریزی مقایسه شد و حتی بعضی نام «لیلی با من است2» را برای توصیف فیلم انتخاب کردند. دلیل این موضوع چیست؟
کار ما ربطی به آن فیلم ندارد و البته خیلی کار داریم تا به پای آقای تبریزی برسیم اما چون مشاور فیلمنامه ما هم آقای رضا مقصودی بود که فیلمنامه فیلم آقای تبریزی را نوشته این مقایسه انجام شده است.
بیتعارف میپرسم که نام فامیل شما چقدر فیلمساز شدن را برایتان تسهیل کرد؟
من هنوز هم آنقدر عباس بابایی را بزرگ و عزیز میدانم که به ایشان نمیگویم پدر و همیشه از ایشان به نام شهیدبابایی یاد کردهام پس چطور ممکن است حاضر شوم برای پیشرفت کارم سراغ این بدهبستانها بروم؟ البته قبول دارم که خیلیها بهخاطر ارادت شخصی به شهیدبابایی همواره خواستهاند به من و فرایند کارم کمکی کنند اما من هیچوقت به این موضوع رضایت ندادهام و از نام فامیلم نه استفاده کردم و نه سوءاستفاده. من مثل بقیه برای گرفتن پروانه ساخت مشکل داشتم، برای گرفتن پروانه نمایش مسیر قانونی را طی کردم و معمولا 3فصل سال در دفترم بیکار هستم و مثل خیلیها سراغ گرفتن پروژه نرفتم. البته شرایط جامعه موجب شده این قضاوتها بهوجود بیاید اما من همیشه تلاش کردهام تا مسیر درست را گم نکنم.
این روزها فیلمهای کمدی سینمای ایران را تحتتأثیر قرار داده و نوعی از رونق سطحینگری در سینما را شاهدیم. چرا سراغ فیلم کمدی-جنگی رفتید؟
من بهخاطر موقعیت اجتماعی خودم اصلا دلم نمیخواهد به سمت کمدیسازی صرف بروم و معتقدم با اینکه حال و روز مردم چندان خوب نیست و 2ساعت خندیدن در سالن سینما میتواند حکم آرامبخش را داشته باشد اما همیشه میگویم این خنده به چه قیمتی میسر میشود؟ من ترجیح میدهم سراغ سوژههای اجتماعی بروم و در وکیل مدافع هم همانطور که قبلا گفتم فقط کمی نمک به فیلمنامه اضافه شدهاست.