سالها زنان معتاد شمارش نشدند
عزیزالله تاجیک اسماعیلی/ روانشناس
هر پدیده اجتماعی، زاییده جامعه است و افزایش آمار اعتیاد زنان ایرانی هم مانند دیگر مسائل اجتماعی، زاییده عوامل گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعیاست. به طور کلی احساس بازندهبودن در رقابتهای شغلی و به دنبال آن، احساس ناتوانی در نیل به موفقیت، احساس ناامنی، ناعادلانهدانستن نظام اجتماعی و احساس خشم و بیاعتمادی در خانه، محل کار و مدرسه، در گرایش زنان به اعتیاد و موادمخدر مؤثر است. همچنین بیشتر زنانی که به سوی موادمخدر میروند در زندگی خود بارها خشونت را تجربه کردهاند.
زنان، در گذشته محور خانواده بودند اما در دنیای مدرن، نقش آنها تغییر کرده است. حالا زنان برای پرکردن خلأهای روحی و روانی خود به دنبال مواد مخدر میروند. واقعیت این است که جامعه، پویاست و از یک وضع سنتی به سمت مدرنتیه میرود و این، هزینه دارد؛ از این رو باید برای گروههای سنی برنامه داشت تا آسیبها کمتر شود.
از سوی دیگر، آماری که درباره 2برابرشدن زنان معتاد داده میشود را قبول ندارم؛ چون از گذشته ،زنان معتاد وجود داشتند اما به خاطر ترس از انگخوردن و شرایط جامعه، یا خانواده آنها را پنهان میکرد و یا خودشان کمتر به مراکز درمانی مراجعه میکردند؛ از این رو اغلب، اعتیاد در زنان و دختران پنهان میماند و بخش قابلتوجهی از جمعیت معتادان زن کشور در آمار گنجانده نمیشد.
اما نادیدهگرفتن یا توجه اندک به بحث اعتیاد زنان، عواقب ناگواری را به اجتماع تحمیل کرد؛ به طوری که همین بیتوجهی به اعتیاد زنان سبب شد که مصرف بیش از حد، خودکشی و تصادفات ناشی از آثار مصرف برخی مواد مخدر، علت اصلی مرگومیر در زنان معتاد باشد. همچنین زنان معتاد در مقایسه با دیگر زنان، مسائل و مشکلات روانی بیشتری دارند و اختلالات افسردگی یا اضطراب، شایعترین بیماری آنهاست.
البته اعلام همین آمارها در مورد افزایش تعداد زنان معتاد، سبب شده که در سالهای اخیر، خدماتی برای ترک آنها وجود داشته باشد؛ چون در گذشته هیچگونه خدمات اختصاصی برای زنان معتاد وجود نداشت و حتی برخی از خدمات و مراکز، فقط به مردان اختصاص داده شده بود.