• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 12 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 54416
+
-

نایب‌السلطنه چگونه گریخت؟3

چگونگی فرار نایب‌السلطنه و پناهندگی او به سفارت آمریکا در بغداد به روایت وزیر مختار آمریکا در عراق

نایب‌السلطنه چگونه گریخت؟3


محسن میرزایی

وزیر مختار آمریکا در عراق در گزارش خود، مورخ دوم آوریل 1941به وزیر خارجه ایالات متحده می‌نویسد: «دیروز صبح ساعت 8 و 45دقیقه «عبدالاله» نایب‌السلطنه عراق در لباس زنانه محلی که روی پیژامه خود پوشیده بود به سفارت آمد و تقاضای پناهندگی کرد. او اندک زمانی پیش از کودتا از قصد چهارتن از سران ارتش اطلاع حاصل کرده بود که می‌خواستند نخست‌وزیر را مجبور به استعفا کنند و «رشید‌عالی گیلانی» را مجدداً به نخست‌وزیری برسانند و از آنجا که برای انجام این کار دستور نایب‌السلطنه الزامی بود، عبدالاله متوجه توطئه گردید و به سفارت آمریکا پناهنده شد. پس از مشورتی که در سفارت آمریکا بین من و وزیر مختار انگلیس به عمل آمد، به این نتیجه رسیدیم که برای آنکه نیروهای مسلح کودتا، سوء‌ظنی نسبت به ما پیدا نکنند من از همسرم بخواهم با ما همراه شود. بدین‌ترتیب من و وزیر مختار انگلیس و همسرم سوار اتومبیل سفارت شدیم و نایب‌السلطنه زیر پای ما در کف اتومبیل دراز کشید و قالیچه‌ای روی او انداختیم و به راه افتادیم. در طول راه کودتاچیان اتومبیل‌ها را بازرسی می‌کردند ولی برای اتومبیل ما با پرچم ایالات‌متحده، مزاحمتی فراهم نشد. به‌نظر می‌رسد این کودتا به‌خاطر برکنار کردن نایب‌السلطنه است و چون کودتاچیان به او دسترسی پیدا نکردند، امکان آن وجود دارد که ظرف 24ساعت آینده ارتش عراق کودتا کند و یک دیکتاتوری نظامی برقرار شود.»
بدین‌ترتیب نایب‌السلطنه از فرودگاه «حبانیه» که تحت نظارت انگلیسی‌ها بود به بصره پرواز کرد و از آنجا به یک رزمناو انگلیسی منتقل شد.

کودتای رشید عالی – نگرانی تهران
«بولارد» وزیر مختار انگلیس در تهران، در نامه‌ای به همسرش درباره کودتای عراق چنین می‌‌نویسد: «تو در اخبار درباره «حبانیه» زیاد شنیده‌ای. حبانیه یک پایگاه نیروی هوایی سلطنتی انگلیس است که در غرب بغداد واقع شده است. انگلستان براساس توافق با حکومت عراق در آنجا پایگاه هوایی دارد. طبق این قرارداد فی‌مابین، دولت عراق نمی‌تواند با دولت انگلستان رفتار غیردوستانه‌ای داشته باشد. موقعیت این پایگاه هوایی در زمان صلح بد نیست، جز اینکه در گودی قرار دارد و ممکن است در خطر طغیان رود فرات قرار گیرد. ولی چون زمین اطراف آن بلند است محل امن و مناسبی است. اگر توپخانه عراق کارایی ‌داشت و می‌توانست فرودگاه را زیر آتش بگیرد وضعیت ما در آنجا مخاطره‌آمیز شده بود. حبانیه به‌دلیل عدم‌‌کفایت عراقی‌ها، و شجاعت و لیاقت نیروی هوایی انگلستان نجات یافت. البته احتمال دارد که گلوله‌باران حبانیه بدون دستور سران نظامی عراق، شروع شده باشد؛ همان افرادی که با رشید‌عالی گیلانی و آلمانی‌ها و ایتالیایی‌ها، مسبب اصلی بحران کودتا بوده‌اند. حکومت کودتا برای عزیمت زنان و کودکان اتباع خارجی به حبانیه «امان‌نامه» داده بود و شاید تا انتقال آنان به بصره حمله به فرودگاه را به تأخیر انداخته باشد.»
بولارد در ادامه نامه خود به همسرش می‌نویسد: «نوشته زیر قسمتی از نامه‌ای است که توسط خانم «هولمن» همسر رایزن سفارت انگلیس در بغداد به یکی از دوستان خود در ایران نوشته است. متن نامه: «شما همه درباره انتقال ما به حبانیه به‌وسیله کامیون و اتوبوس، تحت مراقبت نیروی هوایی سلطنتی و اینکه چگونه ما در آن شب به محاصره ارتش عراق افتادیم مطالبی شنیده‌اید. من با خانواده «اسمارت» در ساختمان فرودگاه اقامت داشتیم، بنابراین وقتی گلوله‌باران شروع شد خانم اسمارت، خانم اندرسون و خودم رفتیم و در محل انتقال مجروحان به‌کار پرداختیم. ما با 30 گماشته در راهرو خوابیدیم و پنج روز تمام لباس‌هایمان را از تن در‌نیاوردیم. گلوله‌باران فرودگاه توسط عراقی‌ها ظاهرا همیشه ساعت چهار صبح شروع می‌شد. ما تا نصف‌شب کار می‌کردیم و فقط یک آبدارخانه داشتیم و به ظرفشویی، آشپزی و در مجموع کمک به مجروحان می‌پرداختیم. دیدن نحوه کار نیروی هوایی سلطنتی و فوق‌العاده بودن خلبانان، حتی وقتی که مجروحی وارد می‌شد، دلگرم‌کننده‌ترین مناظر بود، اما وقتی ما مجروحان را تحویل می‌گرفتیم و مجروحان کسانی بودند که معمولا آنان را می‌شناختیم- به‌خصوص خانم اسمارت که همه آنان را می‌شناخت- تکان‌دهنده بود. بگذریم. ما یک هفته آنجا بودیم و افسر پزشک می‌خواست ما سه نفر را به‌عنوان مددکاران داوطلب در فرودگاه نگه‌دارد، ولی سرفرماندهی نظامی انگلستان دستور داد که فوراً همه بانوان، فرودگاه حبانیه را ترک کنند. ما با آخرین هواپیما آنجا را ترک گفتیم و به سلامت رهسپار بصره شدیم و فقط چند گلوله به سمت ما شلیک شد که هواپیماهای انگلیسی، با آن مقابله کردند. وقتی به بصره رسیدیم هیچ مستخدمی آنجا نبود و ما سه نفر نقش پیشخدمت‌ها را به‌عهده گرفتیم. ما خدمات مربوط به خورد و خوراک نظامیان را انجام می‌دادیم، هر روز صبح چهل رختخواب را مرتب می‌کردیم، «یونیفرم‌های» افراد را شسته و اتو می‌کردیم، چون هیچ کارگری در آن روزها پیدا نمی‌‌شد.»
بولارد در ادامه نامه خود به همسرش می‌نویسد: «من این را نقل می‌کنم چون اخبار کمی از آنچه در داخل عراق می‌گذرد وجود داشته است، نه به‌خاطر اینکه رفتار این سه زن چیز خارق‌العاده‌ای در این روزها باشد. بعضی از افراد جامعه انگلیسی در سفارتخانه بودند ولی بیشتر آنها در کرانه چپ رود‌ اردن زندگی می‌کردند و همچنین طبق قرار قبلی در سفارتخانه آمریکا پناه گرفته بودند. وزیر‌مختار آمریکا بسیار فعال و شجاع است و از اینکه فرصتی به‌دست آورده تا علیه دول محور (آلمان و متحدانش) عملا کاری انجام دهد خرسند بود. به‌نظر من او نزدیک به 200نفر را در سفارتخانه جا داده است. رشید‌عالی به نادرستی بر این باور بود که نیروی هوایی سلطنتی انگلیس، قصد بمباران بغداد را دارد. اگرچه چنین اقدامی در آن شرایط حساس، مسئله مشروعی قلمداد می‌شد ولی دولت انگلستان هرگز آن را عملی نکرد. رشید‌عالی اعلام کرد که اگر نیروی هوایی سلطنتی اقدام به چنین کاری کند، نیروی هوایی عراق سفارتخانه آمریکا را بمباران خواهد کرد. به همین دلیل پناهندگان انگلیسی می‌خواستند سفارتخانه را ترک و خودشان را به نیروهای کودتا تسلیم کنند ولی وزیر‌مختار ما در ملاقات با رشید‌عالی، به رهبر کودتا می‌گوید: «برو به جهنم.» البته همه افراد انگلیسی نتوانسته بودند در سفارتخانه انگلیس یا سفارتخانه آمریکا پناه بگیرند. در ضمن این نکته را یادآور می‌شود که علت ناتوانی نازی‌ها در رساندن کمک به رشید‌عالی این بود که در عراق بنزین هواپیما وجود نداشت. تهیه این نوع بنزین از آبادان نیز امکان‌پذیر نبود. همه گزارش‌ها حاکی از آن است که آلمانی‌‌های مقیم ایران به‌دلیل نرسیدن کمک‌ها و تسلیحات فوری برلین به رشید‌عالی، نگران و سرشکسته هستند. و گمان من بر آن است که آنان به‌خاطر بی‌توجهی و بی‌دقتی به شرایط زمان اجرای کودتا و مبالغه در میزان قدرت و توانایی‌های گیلانی از طرف حکومت آلمان، مورد سرزنش قرار گرفته‌اند.
باری، من نسبت به هیأت نمایندگی آلمان در تهران که بدون شک از سرزمین ایران به‌عنوان پایگاه عملیات علیه انگلستان در عراق استفاده کرده‌اند اصلا دلسوزی به خرج نمی‌دهم. ایران پر از آلمانی‌هایی است که ادعا می‌کنند کارکنان شرکت‌های حمل‌ونقل و از این قبیل هستند و بعضی از آنان به طریق مشکوکی رفتار می‌کنند. ما همه خوشحال هستیم که حکومت جدید عراق با حکومت ایتالیا قطع رابطه کرده و وزیر مختار ایتالیا و کارمندانش را اخراج کرده است. وقتی ایتالیا وارد جنگ شد، حکومت عراق به‌خاطر دوستی با انگلستان از قطع روابط با آن کشور سر باز زد. در آن زمان وزیر مختار ایتالیا در عراق علیه انگلستان توطئه می‌کرد و علاوه بر آن پرداخت هزینه آشوب‌ها و خرابکاری‌ها بر عهده او بود. سفارتخانه ژاپن هنوز باز است، به هر حال چون روابط ما و ژاپن ظاهراً عادی است، در مورد آن کاری نمی‌شود کرد.»



ملک عبدالاله مرد لاغری بود. به این جهت توانستند او را کف اتومبیل سفارت بخوابانند و زیر یک قالیچه پنهان کنند و بدین‌ترتیب لاغری او موجب نجاتش شد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید